قیمت گذاری اقتصادی : دسترسی حداکثری به بازار

قیمت‌گذاری اقتصادی: روشی برای دسترسی حداکثری به بازار
مقدمه
قیمت‌گذاری اقتصادی یکی از استراتژی‌های پرکاربرد در تعیین قیمت محصولات و خدمات است که به ارائه گزینه‌هایی با قیمت پایین‌تر از میانگین بازار تأکید دارد. این روش به‌طور ویژه برای جذب مشتریانی طراحی شده که نسبت به قیمت حساس هستند و تمایل دارند محصول یا خدمتی را با هزینه کمتری نسبت به رقبا تهیه کنند. کسب‌وکارهایی که از این استراتژی استفاده می‌کنند معمولاً هزینه‌های تولید، بازاریابی و توزیع خود را به حداقل می‌رسانند تا بتوانند با ارائه قیمت‌های مقرون‌به‌صرفه، سهم بیشتری از بازار را به دست آورند.
این استراتژی به دلیل تمرکز بر کاهش هزینه‌ها و ارائه گزینه‌های اقتصادی، هم مزایا و هم معایب خاص خود را دارد. در ادامه، مزایا، چالش‌ها و روش‌های اجرای این مدل قیمت‌گذاری بررسی می‌شود تا بتوانید درک بهتری از نحوه عملکرد و کاربرد آن در شرایط مختلف به دست آورید.
قیمت‌گذاری اقتصادی چیست و چه انواعی دارد؟
قیمت‌گذاری اقتصادی یا Economy Pricing روشی است که در آن محصول یا خدماتی با کمترین هزینه ممکن به مشتری ارائه می‌شود. در این نوع قیمت‌گذاری، تمرکز اصلی بر کاهش هزینه‌های تولید و ارائه محصولی با کیفیت پایه است تا بتوان محصول را با قیمتی بسیار رقابتی به بازار عرضه کرد. هدف اصلی از قیمت‌گذاری اقتصادی، جذب مشتریانی است که به دنبال محصولات با قیمت پایین و کیفیت قابل قبول هستند. این استراتژی معمولاً در بازارهایی با رقابت شدید و حساسیت بالا به قیمت به کار می‌رود.
استراتژی قیمت‌گذاری اقتصادی می‌تواند انواع مختلفی داشته باشد که هرکدام متناسب با اهداف کسب‌وکار و شرایط بازار طراحی شده‌اند. این انواع به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا از مزیت‌های این استراتژی به‌صورت هدفمند بهره‌مند شوند. در ادامه به این موارد اشاره می‌شود.
• قیمت‌گذاری اقتصادی مبتنی بر کاهش هزینه‌ها: شرکت با کاهش هزینه‌های تولید، بازاریابی، یا توزیع، امکان ارائه محصول با قیمت پایین‌تر را فراهم می‌کند.
مثال: یک تولیدکننده محصولات خانگی با حذف بسته‌بندی‌های پیچیده و طراحی ساده، قیمت محصولات خود را پایین نگه می‌دارد.
• قیمت‌گذاری اقتصادی برای بازارهای انبوه: این روش برای محصولاتی استفاده می‌شود که در حجم بالا تولید و به بازار عرضه می‌شوند، به طوری که سود هر واحد کم اما تعداد فروش زیاد است.
مثال: یک شرکت تولیدی پوشاک روزمره، لباس‌هایی ساده و با قیمت اقتصادی عرضه می‌کند تا مخاطبان زیادی را جذب کند.
• قیمت‌گذاری اقتصادی در مناطق خاص: قیمت‌های پایین برای مناطق یا بازارهایی با قدرت خرید کمتر اعمال می‌شود.
مثال: یک شرکت مواد غذایی قیمت محصولات خود را در شهرهای کوچک یا کشورهای در حال توسعه کاهش می‌دهد تا متناسب با سطح درآمد مردم آن مناطق باشد.
• قیمت‌گذاری اقتصادی فصلی یا موقتی: این روش برای دوره‌های زمانی خاص، مانند تخفیف‌های فصلی یا پایان سال، به کار می‌رود تا فروش افزایش یابد.
مثال: یک فروشگاه لوازم الکترونیکی در پایان فصل، محصولات قدیمی خود را با قیمت‌های اقتصادی به فروش می‌رساند.
• قیمت‌گذاری اقتصادی برای برندهای اختصاصی (Private Label): این استراتژی برای محصولات برندهایی به کار می‌رود که صرفاً در فروشگاه‌های خاص عرضه می‌شوند و قیمت پایین‌تری نسبت به برندهای معروف دارند.
مثال: فروشگاه‌های زنجیره‌ای محصولات اختصاصی خود را با قیمت پایین‌تر از برندهای مشابه عرضه می‌کنند.
• قیمت‌گذاری اقتصادی برای مشتریان حساس به قیمت: این روش برای جذب مشتریانی استفاده می‌شود که حساسیت بالایی نسبت به قیمت دارند و به دنبال گزینه‌های مقرون‌به‌صرفه هستند.
مثال: یک شرکت هواپیمایی اقتصادی، بلیت‌هایی با قیمت پایین‌تر ارائه می‌دهد اما خدمات اضافی مانند پذیرایی حذف شده است.
• قیمت‌گذاری اقتصادی برای محصولات جایگزین یا عمومی: این روش برای کالاهای عمومی یا محصولاتی که به‌عنوان جایگزین برای برندهای گران‌قیمت عرضه می‌شوند، استفاده می‌شود.
مثال: داروهای ژنریک که با قیمتی پایین‌تر از داروهای برند شده به فروش می‌رسند.
کاربردهای قیمت‌گذاری اقتصادی
• صنایع تولید انبوه:
صنایع مانند تولید خودرو، لوازم الکترونیکی و پوشاک از جمله صنایع هستند که از قیمت‌گذاری اقتصادی استفاده می‌کنند.
• خرده فروشی:
فروشگاه‌های تخفیفی و فروشگاه‌های آنلاین اغلب از این استراتژی برای جذب مشتریان استفاده می‌کنند.
• خدمات:
برخی از شرکت‌های خدماتی مانند شرکت‌های هواپیمایی و هتل‌ها نیز از قیمت‌گذاری اقتصادی برای ارائه خدمات پایه استفاده می‌کنند.

چرا شرکت‌ها از قیمت‌گذاری اقتصادی استفاده می‌کنند؟
• افزایش سهم بازار:
با قیمت‌های پایین‌تر، شرکت‌ها می‌توانند مشتریان بیشتری را جذب کرده و سهم خود را در بازار افزایش دهند.
• جذب مشتریان جدید:
این استراتژی به ویژه برای جذب مشتریانی که به دنبال محصولات با بودجه محدود هستند، بسیار موثر است.
• افزایش حجم فروش:
با کاهش قیمت، تقاضا برای محصول افزایش می‌یابد که می‌تواند به افزایش حجم فروش و سودآوری کمک کند.
• ایجاد مانع ورود برای رقبا:
قیمت‌های بسیار پایین می‌توانند برای رقبا ایجاد مانع کرده و ورود آنها را به بازار دشوار سازند.

چه زمانی از قیمت‌گذاری اقتصادی استفاده کنیم؟
• بازارهای رقابتی:
در بازارهایی که رقابت بر اساس قیمت بسیار شدید است، قیمت‌گذاری اقتصادی می‌تواند یک استراتژی موثر باشد.
• محصولات با عمر کوتاه:
برای محصولات با عمر کوتاه یا فصلی، این استراتژی می‌تواند برای تخلیه سریع موجودی مفید باشد.
• معرفی محصولات جدید:
برای معرفی محصولات جدید و ایجاد آگاهی در بازار، می‌توان از قیمت‌گذاری اقتصادی استفاده کرد.

چه زمانی نباید از قیمت گذاری اقتصادی استفاده کنیم ؟
• محصولات لوکس یا پرستیژ:
برای محصولاتی که به عنوان کالاهای لوکس یا با ارزش بالا شناخته می‌شوند، قیمت‌گذاری اقتصادی می‌تواند به تصویر برند آسیب برساند و ارزش درک شده را کاهش دهد.
• بازارهای کوچک یا اشباع‌شده:
در بازارهایی که رقابت شدید است یا اندازه بازار کوچک است، کاهش قیمت‌ها ممکن است به جنگ قیمتی منجر شود که در نهایت به سودآوری شرکت آسیب می‌زند.
• محصولات با هزینه تولید بالا:
اگر هزینه تولید یا ارائه خدمات بسیار بالا باشد، قیمت‌گذاری اقتصادی می‌تواند به زیان مالی منجر شود و پایداری کسب‌وکار را به خطر بیندازد.
• نیاز به تمایز برند:
در صورتی که تمایز برند و کیفیت محصول از اهمیت بالایی برخوردار باشد، قیمت‌گذاری اقتصادی ممکن است نتواند ارزش واقعی محصول را به مشتریان منتقل کند.

روش اجرای مرحله به مرحلۀ قیمت‌گذاری اقتصادی با یک مثال
فرض کنید یک شرکت می‌خواهد یک کفش ورزشی را وارد بازار کند و می‌خواهد از قیمت‌گذاری اقتصادی استفاده کند. مراحلی که این شرکت باید طی کند به شرح زیر است.
1. تحلیل بازار و شناسایی مشتریان هدف
در ابتدا این شرکت باید بازار کفش‌های ورزشی را بررسی کند. باید مشخص شود مشتری‌هایی که به دنبال کفش ورزشی ارزان‌قیمت هستند، چه کسانی‌اند. مثلاً دانش‌آموزان، ورزشکاران مبتدی، یا کسانی که فقط برای پیاده‌روی روزانه به کفش نیاز دارند.
2. کاهش هزینه‌های تولید
این شرکت به جای استفاده از مواد گران‌قیمت مثل چرم یا تکنولوژی‌های پیشرفته، از مواد ارزان‌تر اما بادوام مثل پارچه‌های ساده و لاستیک معمولی استفاده کند. همچنین، طراحی کفش را ساده نگه دارد تا هزینه تولید کاهش یابد.
3. طراحی محصول ساده و اقتصادی
کفش باید بدون ویژگی‌های اضافی مثل بالشتک‌های گران‌قیمت، طرح‌های پیچیده، یا تکنولوژی‌های خاص طراحی شود. فقط نیازهای اصلی مثل راحتی، دوام، و ظاهر قابل‌قبول باید مد نظر شود.
4. تعیین قیمت نهایی پایین
قیمت محصول باید بر اساس هزینه تولید و قدرت خرید مشتریان هدف تعیین کنشود مثلاً اگر قیمت کفش‌های مشابه در بازار ۵۰۰ هزار تومان است، این کفش خود با قیمت ۳۵۰ هزار تومان عرضه می‌شود.
5. برنامه‌ریزی برای بازاریابی کم‌هزینه
به جای استفاده از تبلیغات گران‌قیمت، این شرکت باید از روش‌هایی مثل تبلیغ در شبکه‌های اجتماعی، همکاری با فروشگاه‌های محلی یا استفاده از تخفیف‌های گروهی استفاده کند. مثلاً عکسی از کفش را با توضیحی ساده در اینستاگرام منتشر کند و بگوید این محصول برای همه مقرون‌به‌صرفه است.
6. عرضه محصول در بازار هدف
کفش باید در فروشگاه‌های محلی یا آنلاین که مشتریان هدف به آن‌ها دسترسی دارند عرضه شود. مثلاً در سایت‌های خرید ارزان یا فروشگاه‌های محلی در مناطق کم‌درآمد.
7. جمع‌آوری بازخورد و بهینه‌سازی
پس از فروش، باید نظر مشتری‌ها را پرسید. آیا کفش راحت است؟ آیا قیمت مناسب بوده؟ این نظرات را بررسی شود و اگر لازم بود، تغییراتی در طراحی یا قیمت انجام بده.
مزایای قیمت‌گذاری اقتصادی
• جذب مشتریان جدید:
با قیمت‌های پایین، می‌توان طیف وسیعی از مشتریان را به ویژه آن‌هایی که به دنبال محصولات با بودجه محدود هستند، جذب کرد.
• افزایش سهم بازار:
قیمت‌گذاری اقتصادی می‌تواند به افزایش سهم بازار و رقابت با سایر رقبا کمک کند.
• افزایش حجم فروش:
با کاهش قیمت، تقاضا برای محصول افزایش می‌یابد که می‌تواند به افزایش حجم فروش و سودآوری کمک کند.
• ایجاد مانع ورود برای رقبا:
قیمت‌های بسیار پایین می‌توانند برای رقبا ایجاد مانع کرده و ورود آنها را به بازار دشوار سازند.
معایب قیمت‌گذاری اقتصادی
• کاهش سودآوری:
کاهش قیمت‌ها به طور مستقیم بر سودآوری شرکت تأثیر می‌گذارد.
• کاهش کیفیت درک شده:
مشتریان ممکن است محصولات با قیمت اقتصادی را با کیفیت پایین‌تر مرتبط بدانند.
• مشکل در تمایز از رقبا:
در بازارهای رقابتی، تمایز محصولات با قیمت اقتصادی از رقبا بسیار دشوار است.
• وابستگی به حجم فروش:
موفقیت این استراتژی به شدت به حجم بالای فروش وابسته است.
• خطر کاهش ارزش برند:
استفاده طولانی‌مدت از قیمت‌گذاری اقتصادی می‌تواند به کاهش ارزش برند و درک مشتریان از کیفیت محصولات منجر شود.

آیا می‌خواهید در مورد یک مورد خاص از قیمت‌گذاری اقتصادی بیشتر بدانید؟
مثال‌های واقعی از قیمت‌گذاری اقتصادی
قیمت‌گذاری اقتصادی در صنایع مختلف و برندهای متعددی به کار می‌رود. در ادامه چند مثال از کاربرد این مدل قیمت‌گذاری را بررسی می‌کنیم:
1. صنعت خودروسازی:
• خودروهای اقتصادی: شرکت‌هایی مانند رنو و نیسان با تولید خودروهای اقتصادی مانند داستر و میکرا، توانسته‌اند بخش بزرگی از بازار خودروهای ارزان قیمت را به خود اختصاص دهند. این خودروها با حذف برخی امکانات لوکس و تمرکز بر عملکرد پایه، قیمتی بسیار رقابتی دارند.
• نسخه‌های پایه: بسیاری از خودروسازان نسخه‌های پایه از خودروهای خود را با قیمت پایین‌تر عرضه می‌کنند تا بتوانند طیف وسیعی از مشتریان را پوشش دهند.
2. صنعت الکترونیک:
• گوشی‌های هوشمند میان‌رده: برندهایی مانند شیائومی و هواوی با تولید گوشی‌های هوشمند میان‌رده، به شدت بر روی قیمت‌گذاری اقتصادی تمرکز کرده‌اند. این گوشی‌ها با مشخصات فنی مناسب و قیمتی بسیار رقابتی، توانسته‌اند سهم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص دهند.
• لوازم جانبی: بسیاری از تولیدکنندگان لوازم جانبی الکترونیکی مانند هدفون، شارژر و کابل، محصولات خود را با قیمت بسیار پایین عرضه می‌کنند تا بتوانند بازار گسترده‌ای را پوشش دهند.
3. صنعت خرده فروشی:
• فروشگاه‌های تخفیفی: فروشگاه‌هایی مانند دیجی‌کالا و آمازون اغلب از مدل قیمت‌گذاری اقتصادی برای محصولات خاص استفاده می‌کنند تا بتوانند مشتریان بیشتری را جذب کنند.
• برندهای لباس: بسیاری از برندهای لباس، خط تولید جداگانه‌ای با قیمت پایین‌تر دارند تا بتوانند به نیازهای مشتریانی که به دنبال محصولات ارزان‌قیمت هستند، پاسخ دهند.
4. صنعت هوایی:
• بلیت‌های اقتصادی: شرکت‌های هواپیمایی اغلب بلیت‌های اقتصادی را با حذف امکاناتی مانند انتخاب صندلی، وعده‌های غذایی و چمدان اضافی، با قیمت بسیار پایین‌تری نسبت به بلیت‌های تجاری عرضه می‌کنند.
5. صنعت مواد غذایی:
• محصولات برندهای عمومی: محصولات برندهای عمومی معمولاً با قیمت پایین‌تری نسبت به برندهای معروف عرضه می‌شوند و کیفیت آن‌ها نیز پایین‌تر است.
• محصولات فصلی: در فصل تولید محصولات کشاورزی، قیمت محصولات به دلیل فراوانی عرضه کاهش می‌یابد.

استفاده از قیمت‌گذاری اقتصادی باید با توجه به شرایط بازار، ویژگی‌های محصول و اهداف شرکت به کار گرفته شود. این استراتژی در صورتی موفق خواهد بود که به همراه آن، کیفیت محصول و خدمات پس از فروش نیز به اندازه کافی تامین شود تا مشتریان به برند وفادار بمانند. این استراتژی نیازمند یک برنامه‌ریزی دقیق و در نظر گرفتن تمام جوانب مثبت و منفی آن است. قبل از اتخاذ این استراتژی، لازم است به دقت هزینه‌ها، سودآوری و پیامدهای بلندمدت آن را ارزیابی کرد.

اگر به حوزه تحقیقات بازار و موضوعات مرتبط علاقه‌مند هستید، کانال‌های ارتباطی رستاک را دنبال کنید.