حمله به آسیاب‌های بادی: تلگرام را به حال خودش بگذارید!

خب؛ سال هنوز شروع نشده سختی‌اش را به رخ کشید. هنوز به قول قدیمی‌ها مُرکب یادداشت پیش‌بینی‌محور شماره آخر سال گذشته‌ام، خشک نشده بود که 97، آوار سختی‌هایش را روی سر اقتصاد کشور ریخت. گفته بودم که 97 سال سختی خواهد بود، نه فقط برای استارت‌آپ‌ها که برای اقتصاد کشور و شاید اگر دست و دل به یکدیگر ندهیم، برای امیدهای‌مان هم سال سختی شود. این روزها دلار و خیابان فردوسی دست‌به‌یکی کرده‌اند تا به یادمان بیاورند، شکوفایی اقتصادی با شعار حاصل نمی‌شود. تا گوشزد کنند برای رقابت با اقتصادهای جهانی که هیچ، بلکه برای چرخاندن حداقلی چرخ معیشت و زندگی در درون این خاک، باید آستین‌ همت را با نگاهی به روندهای جهانی بالا زد. اینکه بدانیم با کشیدن دیوار به دور تکنولوژی‌های عقب‌افتاده داخلی نه‌تنها تولید داخلی جانی نمی‌گیرد، که همین نفس‌های آخر و کم‌رمقش هم ممکن است به سکته بیفتد!

اما این سختی‌ها و ناامیدی‌ها همه ماجرا نیست و ته قصه می‌تواند جور دیگری رقم بخورد. سال هرچقدر سال سختی برای ریال و تولید داخلی باشد، امیدهایی هم در دل خود، پنهان دارد؛ امیدهایی که بیش از اینکه به قیمت دلار پیوند خورده باشد، به تصمیم‌ها و نگاه تصمیم‌گیرندگان داخلی وابسته است؛ به سمت و سوی تصمیم‌سازی‌هایی که البته این روزها چندان امیدوارکننده نیستند. به اینکه به جای زدن ریشه‌ها و ساختارهای تکنولوژیک، راه بهتر پول درآوردن و سرحال کردن اقتصادمان از طریق آنها را در پیش بگیریم. به اینکه فرصت‌های اقتصادی زمانه جدید را قربانی نگاه‌های تماما امنیتی نکنیم.

سال 96 نشان داد که اگر به اکوسیستم استارت‌آپی کشور مجال داده شود، تردیدی نیست که این فضای جوان و پراستعداد می‌تواند کمک‌حال اقتصاد کشور باشد. اگر بگیروببند و فیلتر و تنگ‌نظری اجازه دهد، استارت‌آپی‌ها عرضه این را دارند که یک گوشه کار کشور، یک گوشه بار اشتغال‌زایی و خلق ثروت را به دوش بگیرند و باری از گرفتاری‌های اقتصادی این کشور کم کنند؛ البته اگر تنگ‌نظری‌ها و تنگ‌نظرها بگذارند! اگر مسئولان عزیز کشور با استدلال‌هایی که آدم در می‌ماند از کجا و با چه تکنیکی آنها را کشف و استخراج می‌کنند، از تلگرام و فضای مجازی و اینترنت یک هیولای هفت‌سرِ اقتصادخوارِ خانه‌خراب‌کن نسازند. اگر به جای مدیریت درست کردن و میدان دادن به مدیران جوان و بادرایت و دست کشیدن از ژن‌خوب‌پروری و دورهمی‌های توزیع رانت و تلاش برای تصحیح رویه‌های غلط تصمیم‌سازی، تقصیر بحران‌های اقتصادی را گردن فضای مجازی و پیام‌رسان‌ها و این تلگرام گوربه‌گورشده نیندازند! این یادداشت و این گلایه‌ها نه در دفاع از تلگرام که در مذمت استدلال‌ها و راهکاریابی‌های معیوب و ناقص‌الخلقه است، چرا که گیریم تلگرام هم بسته شد، با اشتباهات استراتژیک مدیریتی که پایان‌ناپذیرند چه می‌کنید؟ واقعا فکر می‌کنید سختی سال 97، فشارهای اقتصادی ناشی از سال‌ها رکود یک اقتصاد غیرمولد را با آدرس اشتباه دادن می‌توان پشت سر گذاشت؟ آیا می‌توان سالی که نام حمایت از تولید داخلی را بر پیشانی دارد را با فشار دادن دکمه انسداد و فیلترینگ که در ذات خود معنایی جز محدودکردن زیرساخت‌ کسب‌وکارهای آنلاین ندارند، به سرانجام خوبی رساند؟

باید یک بار برای همیشه در مقام سیاستگذار و مسئول از خودمان بپرسیم که گشایش اقتصادی نه با بستن و فیلترکردن و محدودیت، که با بازگذاشتن دست جوان‌های وطنی برای به سرانجام رساندن ایده‌هایشان حاصل می‌شود. باید یک بار این اصل اساسی و زیربنایی اقتصاد را سرلوحه قرار دهیم که میدان اقتصاد و سرمایه، امنیت و ثبات پایدار متکی به دانش و درایت می‌خواهد نه تصمیم‌های یک‌شبه گرفتن. اقتصادی که این روزها می‌تواند امیدهایش را به کسب‌وکارهای آنلاین و استارت‌آپ‌ها گره بزند، اگر بخواهد یکی از فضاهایی که بالاترین چگالی ایجاد کسب‌وکار را در دل خود دارد، یعنی همان تلگرام را، قربانی سیاست‌های نادرست غیرکارشناسی کند، کاری جز به تاخیر انداختن درمان حال ناخوش این روزهای خودش نکرده! و این بدترین تصمیمی است که می‌توان به سال سخت 97 و به پیکره ناخوش اقتصاد این سال تحمیل کرد؛ تصمیمی که برای آنها که دل در گرو سرمایه‌گذاری و یا راه‌اندازی کسب‌وکار در فضای آنلاین کشور بسته‌اند، معنایی جز دلسرد‌شدن و سرخوردگی ندارد.