شریان یک رگ _ زیر کالبد مجسمه _ زنده نگه میدارد _ مرا
این یلدا را مهمان من باش
نوشتهای بمناسبت شب یلدا
تقدیم به شما عزیزان?
سرمای هوا بیش از حد انتظار و خیابانها بیروحتر از همیشه است.
منتظران در حال شمردن جوجهها و جوانان در پی دغدغههایی گذرا.
ماه بیشتر از هر زمانی حس مالکیت بر زمین دارد و آدمیان دلبستهتر از هر زمانی احساس نیاز وجود شخصی در کنارشان را لمس میکنند.
عاشقان سرمست از آمدن شب و ستارگان تماشاییترین منظره آسمان شب.
من و تو به تنهایی از گذراندن چُنین شبی عاجزیم؛ بیا، بیا و امشب را مهمان یلدای من باش.♥️
نوشتهای از
سیدصدرا مبینی پور✍?
مطلبی دیگر از این انتشارات
آن سوی انتظار من، برای او
مطلبی دیگر از این انتشارات
متنی برای صدرا (خودم)
مطلبی دیگر از این انتشارات
?یک قاب برای پنجرهای بنام زندگی?