«او زمانی مُــرد که برای من هنوز زِنــده بود.»
این یلدا را مهمان من باش

نوشتهای بمناسبت شب یلدا
تقدیم به شما عزیزان?
سرمای هوا بیش از حد انتظار و خیابانها بیروحتر از همیشه است.
منتظران در حال شمردن جوجهها و جوانان در پی دغدغههایی گذرا.
ماه بیشتر از هر زمانی حس مالکیت بر زمین دارد و آدمیان دلبستهتر از هر زمانی احساس نیاز وجود شخصی در کنارشان را لمس میکنند.
عاشقان سرمست از آمدن شب و ستارگان تماشاییترین منظره آسمان شب.
من و تو به تنهایی از گذراندن چُنین شبی عاجزیم؛ بیا، بیا و امشب را مهمان یلدای من باش.♥️
نوشتهای از
سیدصدرا مبینی پور✍?
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوازده المپنشین [3]
مطلبی دیگر از این انتشارات
قلب من از صدای تو، چه عاشقانه کوک شد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوازده المپ نشین