آموزش حسابداری از زبان من - بخش اول

سخن من

من یک حسابدارم که سالهاست در این حرفه مشغول به کارم دلم میخواد هرچی که بلدم را در اختیار بقیه قرار بدم می خوام حسابداری رو یه جوری براتون تعریف کنم که هم یاد بگیرید و هم ازش لذت ببرید همیشه میگن معما چون حل گشت آسان گردد.

اول از همه نحوه آشنایی خودم را با حسابداری تعریف می کنم براتون. زمان انتخاب رشته در دبیرستان به رشته طراحی صنعتی علاقه مند شدم و طبق قانون، امتحان ورودی دادم که خوب موفق نشدم امتیاز لازم را بدست بیارم. به ناچار تصمیم گرفتم که برم سراغ رشته کامپیوتر و چون آخرای شهریور ماه بود و اون موقع ها رشته کامپیوتر هم خیلی محبوب بود هیچ کدوم از مدارس جا نداشتن. با تمام ناامیدی از آخرین مدرسه هم به همراه خانواده ام بیرون اومدیم چشمم خورد به تابلو مدرسه روش نوشته بود حسابداری، کامپیوتر، کودکیاری، طراحی دوخت با دیدن اسم حسابداری در دلم احساس خوشحالی کردم چون من خاله ام زمانی که کودک بودم دانشجوی رشته حسابداری بود و علاقه مندی من نسبت به حسابداری از همین جا شروع شد، البته ناگفته نماند که دبیر های بسیار با سوادی داشتم که روزانه علاقه من رو نسبت به حسابداری بیشتر و بیشتر می کردند و باعث شد که امروز به جز حسابداری به هیچ شغل دیگری توجه نکنم.

اصلا نمیخوام با قوانین و استانداردهای خشک و حوصله سر بر حسابداری براتون حرف بزنم بلکه قصدم اینه که بتونم با استفاده از کلمات ساده و راحت و سلیس براتون تعریفش کنم مثل کسی که می خواد به مادر بزرگ پیرش در مورد فیزیک کوانتوم حرف بزنه و توضیح بده .

شخص حقوقی

تعریف عنصر مهمی به اسم شخص حقوقی که خیلی ساده است یعنی شخصی که شما ازش پول میگیری ولی پدرتون نیست ازش خدمت میگیرین ولی مادر تون نیست کلی براش خرج می کنید که فرزندتون هم نیست برای به دست آوردنش کلی تلاش می کنید و زحمت می کشید که همسرتون هم نیست یعنی شخصی است که براش هر کاری می کنی که بتونی ازش درآمد کسب کنی. از نظر ماهیتی مثل همه افراد جامعه است فقط جنس ظاهریش مثل ما انسان ها نیست و هر شکلی میتونه داشته باشه مثل مغازه، استادیوم، فروشگاه، شهرداری، اداره و خیلی چیزهای دیگه.

باید بگم که حسابدار وظیفه اش اینه که از شخص حقوقی مراقبت بکنه حالا این که چه جوری این اتفاق میفته احتیاج به یک سری علم و دانش داره. وقتی که بچه به دنیا میاد از همون روزهای اول نیاز به دکتر داره که معمولاً خانواده ها از دکتر های خانوادگی خودشون استفاده می کنن تا بتونن به بهترین شکل اون بچه رو رشد بدن. دقیقاً در مورد شخص حقوقی هم همینطوره وقتی که یک شخص حقوقی به وجود میاد دکتر بالا سرش باشه بهتره که هم بتونه خوب رشد کنه و هم ازش مراقبت کنه که در اینجا بهش میگن حسابدار . اینم بگم به نظر کار سخت و حساسی میاد که قطعاً هم هست ولی میشه گفت همیشه نجات دادن اشخاص یکی از دلچسب ترین کارهای زندگیه دنیویه. راستی یادمون نره دکترا هیچ وقت تعطیلی ندارن ولی پول خوبی در میارن.

نیاز به حسابداری و اطلاعات مالی

ما تو زندگی یه سری سوال داریم برای اینکه بتونیم رشد کنیم : مثل اینکه از کجا پول در بیاریم؟ چقدر پول در بیاریم؟ چقدر پول را خرج کنیم ؟ کجا خرج کنیم؟ برای چی خرج کنیم؟ و از این قبیل سوال ها همه این سوال ها رو به صورت تجربی تو زندگی شخصی بدست میاریم. حالا فکر کنید شخص حقوقی هم این سوالا رو از خودش بپرسد که چقدر پول در میاره؟ از کجا پول در بیاره؟ چقدر هزینه بکنه؟ کجا هزینه بکنه؟ جواب همه این سوال ها رو از طریق سیستم های حسابداری بدست میاره . به خاطر همینه به حسابداری میگن زبان تجارت چون اطلاعات جمع میکنه و بعد بر اساس یک سری اصول و قواعد گزارشی میده که به درد شخص حقوقی میخوره. گفتیم که حسابدار مثل دکتر میمونه. دکترا اطاعاتی که میدن هم به درد خودمون میخوره هم به درد خانواده هامون. حسابدار ها هم اطلاعاتی که میدن هم به درد شخص حقوقی میخوره هم به درد بقیه . حالا این بقیه میتونه کارمنداش باشن اونایی که بهش پول دادن یا ازش گرفتن باشن و یا هر کسی که باهاش در ارتباط هست.