قرار بود مهندسی بشم که نویسنده هم هست... الان چی هستم؟ شما بگید
خوشه بندی کلمات کلیدی یا دسته بندی کتابهای یک کتابخانه؟
توی پست قبلی تجربه تحقیق رو کلمه کلیدی رو به اشتراک گذاشتم. بعد از انجامدادن یه سری فعالیت روی کلمه کلیدی نقاشی ساختمان، چشمهام رو باز کردم و خودم رو روبروی کوهی از کلمههای مرتبط و حتی نامرتبط کلیدی دیدم. توی این شرایط آدم معمولا چندبار چشمهاش رو باز و بسته میکنه تا مطمئن بشه که خواب نیست. بعد اگه خودش ندونه سری به گوگل نازنین میزنه تا اطلاعاتی به دست بیاره و در نهایت میره سراغ همکارها و مدیرش. من توی مرحلۀ گوگل نازنین توقف کردم و با کمک مطالبی که خوندم به ذهنم نظم و سامان دادم؛ چیزی که خیلی بهش نیاز داشتم. بعد از گذر از این مرحله به کیوردپلنینگ و خوشه بندی کلمات کلیدی رسیدم.
در ادامۀ این مطلب میخوام از مرحلههای بعدی بگم. خوشحال میشم اگه همراهم باشید و در نهایت به غنیشدن این متن با به اشتراکگذاشتن نظرهاتون، کمک کنید.
اهمیت کیورد پلنینگ وخوشه بندی کلمات کلیدی و محتوایی
خب، همونطور که از اسمش معلومه، این عبارت به معنی برنامهریزی روی کلمههای کلیدیه. اما چطور این برنامهریزی رو انجام بدیم؟
موضوع مورد مطالعه و اجرای من نقاشی ساختمان بود. همونطور که گفتم اول توی ذهنم کلمههای کلیدی رو طبقهبندی کردم. چرا؟ بیاید با هم یه خاطره که احتمالا خیلیهامون تجربهش کردیم، مرور کنیم.
وارد یه کتابفروشی بزرگ میشیم. دنبال چند تا کتاب میگردیم اما کتابها درست قفسهبندی نشدن. چند تا قفسه رو با چشمهامون بررسی میکنیم، ناامید میشیم، اگه برامون خیلی مهم باشه به متصدی کتاب میگیم که کمکمون کنه و اگه نه سراغ کتابفروشی بعدی میریم اما یادمون میمونه چه وقتی رو صرف پیداکردن کتاب کردیم، اون هم وقتی با قفسهبندی و راهنمای درست میتونستیم توی زمانمون صرفهجویی کنیم. بالاخره وقتمون رو که از سر راه نیاوردیم. پس کی سر بزنیم به شبکههای اجتماعیمون؟
امیدوارم حالا شما هم با من همنظر باشید که نظم و سامان دادن کلمههای کلیدی چقدر میتونه مهم باشه. فرض کنیم که همه کلمههای کلیدیمون رو ریختیم توی یه مطلب. چه اتفاقی میافته؟
- یه مطلب طولانی 7000، 8000 کلمهای نتیجه کار میشه که کسی حال خوندنش رو نداره؛
- ممکنه مخاطبمون وارد صفحه بشه و چون اثری از پاسخ سوالش پیدا نمیکنه، باهامون خداحافظی کنه و با خودش بگه وقتش رو گرفتیم.
- ممکنه مخاطبمون اصلا توی جستوجوهاش ما رو پیدا نکنه.
توی این مرحله خوبه حواسمون باشه که همه مخاطبهای ما دنبال یه جواب نیستن. یکی ممکنه دنبال اطلاعات باشه و یکی دنبال اقدام و یکی دوست داشته باشه راهنماییش کنیم. آیا درسته که به همهشون یه جواب بدیم؟ مثلا اگه کسی دنبال قیمت نقاشی ساختمانه و ما بهش بگیم بورس رنگفروشی کجاست، بهمون فحش میده یا ازمون تشکر میکنه؟
مثل این میمونه که شما، خواهرتون و پدرتون سه سوال متفاوت از مادرتون بپرسید با عنوان:
- غذا چی داریم؟
- من میخوام که امروز غذا درست کنم.
- اگه موافق باشی امروز برای شام بریم بیرون.
و مامانتون در پاسخ همه این پرسشها بگه، قرمهسبزی. عجیبه نه؟ خب حالا فکر کنم دیگه باهام همنظر شدید.
خوشه بندی کلمات کلیدی و محتوا به ما کمک میکنه که روی چند کلمۀ کلیدی تمرکز کنیم و توی جستوجوهای بیشتری دیده بشیم.
چطور خوشه بندی کلمات کلیدی و محتوایی رو انجام بدیم؟
یه زمانی رو به برنامهریزی روی کلمه کلیدی اختصاص دادم. توی این مرحله بررسی کردم که چه کیوردهایی داریم، کدومهاشون به درد میخورن و کدومهاشون با هم مرتبطن. بعد توی ذهنم یه ساختار کشیدم و مخاطبهام رو با توجه به همین کیوردها سه دسته کردم.
طبق این دستهبندی خوشه بندی کلمههای کلیدی رو نظم دادم و توی هر شاخه گذاشتم. چطوری؟
بیاید با هم یه زیرشاخه رو بچینیم.
کسایی که خودشون میخوان نقاشی کنن، به نظرتون دنبال چه پاسخی هستن؟
من فکر میکنم که زیرعنوانهای زیر میتونن بیان توی شاخه همین افراد.
- معرفی رنگهای ساختمانی
- معرفی بورس رنگ فروشی
- طریقه رنگ کردن و نقاشی ساختمان
- آموزش زیرسازی و نحوه تمیزکاری بعد از نقاشی ساختمان
خب حالا اینجا همهچی تموم شد؟ معلومه که نه. یکی از همین زیرشاخهها رو دوباره بذاریم زیر ذرهبین و ببینیم چه زیرشاخههایی میتونه داشته باشه. مثلا چی؟ معرفی رنگهای ساختمانی:
- رنگ اکرولیک، مزایا، معایب و قیمت خرید
- رنگ روغنی، معایب، مزایا و قیمت خرید
- رنگ پلاستیک، معایب، مزایا و قیمت خرید.
حالا باز اگه توی این مرحله رنگ اکریلیک، خودش زیرمجموعهها و انواعی داشت توی زیرشاخهش اضافه میکنیم و بهش میپردازیم.
حالا چطور به این خوشه های کلیدواژهای بپردازیم؟ (اهمیت کلاسترپیجها)
قبلترها محتواهای آسمانخراش خیلی مورد توجه بودن. چرا؟ چون توی 8.000 تا 10.000 کلمه به بررسی یه موضوع پرداخته میشد و پروندهش بسته میشد. اما حالا موضوع دیگهای طرفدار پیدا کرده. محتوای خوشهای. یعنی چی؟
یعنی بیایم و به جای اینکه موضوع نقاشی ساختمان رو بگیریم دستمون و همه زیرشاخههاش رو بذاریم توی یه بلاگ و شروع کنیم به نوشتن، بیایم و از خوشهبندی کلمات کلیدی و محتوا کمک بگیریم. چطوری؟
الان ما یه خوشه محتوایی برای کسایی داریم که میخوان خودشون نقاشی ساختمانشون رو انجام بدن. اولا که توی این مرحله لزومی نداره بهشون بگیم نقاشی ساختمان چنده، چون اصلا دنبال این جواب نیستن. پس باید چه جوابی بهشون بدیم؟ بریم سراغ همون زیر مجموعهها.
یعنی:
- زیرعنوانی با موضوع معرفی رنگهای نقاشی ساختمانی داشته باشیم و توی اون به توضیح خلاصهای از رنگها بپردازیم.
- بعد مخاطب رو از هر خلاصه به صفحه جدایی که راجع به هر رنگ و اصول نقاشی با اونه، هدایت کنیم.
یعنی:
- زیر عنوانی با موضوع بورس رنگفروشیهای ساختمانی داشته باشیم و توی اون به توضیح خلاصهای از بورس رنگفروشیها بپردازیم.
- بعد مخاطب رو از همون زیرعنوان به صفحه جدایی که راجع به بورس تمام رنگفروشیها در شهرستانها و شهرهای بزرگ هدایت کنیم. تازه توی همون صفحه هم ممکنه مخاطبها رو به بورسهای رنگ فروشی شهرستانهای کوچک توی یه صفحه جداگانه هدایت کنیم.
در واقع با اینکار داریم به همون نظمدادن کمک کنیم، صفحههامون رو پرقدرت میکنیم، لینکسازی داخلی رو انجام میدیم و در نهایت به کاربر و موتورهای جستوجوگر کمک میکنیم پاسخ درستی از سوالهاشون رو بگیرن.
حالا ما صفحههای جداگانهای داریم که هرکدومشون بهطور تخصصی به بیان موضوعی پرداختهاند. توی این مرحله به همون کوه کلمههای کلیدی رجوع میکنیم و میبینیم هرکلمۀ کلیدی توی کدوم کلاستر قابل جاگذاریه.
اول سراغ چه کلاسترهایی بریم؟
من طبق تجربه اول سراغ کلمههای کلیدی داغتر و پرجستوجو رفتم و کلاستر اون رو بررسی کردم و همینجوری اولویتبندی کردم. چطور فهمیدم کدوم داغتره؟ از کیورد پلنر و گوگل ترندز کمک گرفتم. ابزار کیورد پنلر حجم سرچها و جستوجوی ماهانه هرکلمه کلیدی رو بهتون نشون میده و تصمیمگیری رو راحت میکنه. ابزارهای پولی دیگهای هم هستن که با پرداختشون میشه فهمید حجم جستوجوی یک کلمه کلیدی چقدره اما من توی این مرحله از روش رایگان کمک گرفتم.
راستی: اگه سایتمون تازه است و رقیبها خیلی خیلی یکهتاز هستن، بهتره که از عبارتهای کیوردی طولانیتر کمک بگیریم. اینجوری شانسمون برای دیدهشدن بیشتر میشه و میتونیم به ادامه راه امیدوارتر باشیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مقدمه ای در باب برند
مطلبی دیگر از این انتشارات
آموزش حسابداری از زبان من - بخش اول
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور با کمک استراتژی محتوایی، چالشها را به فرصت تبدیل کنیم؟