شعر قابِ قصّه....

خواب دیدم خواب بودی قصّه ای در قاب بودی
مثل شبنم های سرخ گونه ای شب تاب بودی.
یاد کردم بودنت را ، نیمه شب بوسیدنت را.

ناگهانی که تمامِ شب ، لب هایِ تو بود
و تمام قصّه ها ، یِکّه در خوابِ تو بود

قابِ این قصه شکست..