خاطرات یک زن فرنگ نرفته
س.ک.س و هرم مازلو
مازلو یک روانشناس بود که یه نظریه داد و گفت نیازهای یک انسان (حیوان نه) سلسله مراتبی رو طی میکنه و اومد توی اون نظریه دسته بندیشون کرد.
از پایین ترین سطح و نیازهای اولیه انسان شروع شد تا رسید به نوک هرم که خودشکوفایی ازش نام میبرن من میگم شاید تعالی هست که انسان بهش میرسه: رسد آدمی به جایی، که به جز خودآ نبیند (خدا نه ها بلکه خودآ)
یه نگاه به هرم مازلو بندازیم، پایین ترین سطح اون از غذا، آب، هوا، خواب، لباس و حتی س ک س است.
اعتقاد داشت تا اینها برآورده نشه دسترسی به سطوح دیگه هرم کار سختیه و اصلا اولویت انسان نیست.
سطح دوم هم که جز نیازهای اساسی و اولیه انسان هست امنیت، سلامتی، شغل، پول و خانواده است.
به سه سطح بعدیش اصلا کاری ندارم چون توی ایران اون سه سطح اصلا معنی ندارند. چرا؟ چون طبق این نظریه اولویت هر انسانی این دو سطحه بعد اون سه سطح.
گفتم یه نگاه بندازیم به جامعه الان در ایران، چرا خودمون رو گول میزنیم؟ ما که در سطح اول هم فقط بعضی هاش رو داریم چه جوری پریدیم و به سطح پنجم رسیدیم؟ توی فضای دیجیتال وقتی نگاه میکنم میبینم این دو سطح رو همه ما ناقص داریم ولی دم از خودشکوفایی میزنیم. بس نیست این همه شعار و تناقض.
ما که هنوز برای یک لقمه نون میجنگیم، با چهل سال سن هنوز هم س ک س نداریم، آب و هوای درست و حسابی نداریم، سالی یکبار پوشاک تهیه میکنیم بس نیست این هم شعار؟
اصلا با این مشکلات شما چه جوری به خودشکوفایی رسیدی؟
فقط کافیه حقیقت را بپذیریم. اینجا ایران است و بس.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مهاجرت من رو به خودم نزدیک تر کرد، به این دلایل:
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا سالهای دهه بیست زندگی اینقدر سخت می گذرن؟ و چی کارشون میشه کرد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
پارادایم مظلومیت در ذهن یک فمنیسم