من یک دخترم!

صبح که پاشدم با توجه به بحث و جدلی که دیشب و حتی امروز صبح داشتم تصمیم گرفتم که اینجا بنویسم.اینجا بنویسم که یه دختر 20 ساله چه دغدغه هایی میتونه داشته باشه.در واقع این دغدغه ها بیشتر مربوط به انتظارات افراد و جامعه از اون دختره.جدای از افرادی که حتی از نظرخودشون هم کلن رد دادن باقی جوان ها و به طور خاص دختر ها تقریبا دغدغه های مشترکی دارن.

از مسائلی که میتونه جدا آزر دهنده باشه اینه که یه دختر 20 ساله باید کمک دست مادر باشه باید پذیرای غم های دلش باشه باید سنگ صبور پدر باشه اگر خانواده یکمی مشکل داشته باشه باید مدافع همه و ریسمان بین دل ها باشه تا کدورت بره.اگر خواهر یا برادر کوچک تری باشه باید مراقب تربیت اونم باشه که مبادا خراب بشه باید از خونه مراقبت کنه و توکارهای مربوط به خونه مسئولیت پذیر باشه.باید رعایت کوچیک تریا بزرگتر رو بکنه و هوای دل خانواده رو داشته باشه. ناراحتی های بیرون از خونه نباید داخل خونه بیاد!باید جمع خانواده رو شاد کنه و شاد نگه داره

باید درس بخونه تا تحصیل کرده باشه.باید انواع هنر های خانه داری رو یاد بگیره و از هر انگشتش یه هنر بریزه چون در آینده حتما لازم داره و خانواده همسر اینجوری می پسندن.باید خوب صحبت کنه خوب راه بره و خوش پوش و خوش تیپ باشه.باید بتونه برای خودش استقلال مالی به وجود بیاره چون بخشی از شکل گیری شخصیتشه .باید خوش هیکل باشه و خصلت های زنانه به خوبی توش پرورش پیدا کرده باشه تا بتونه زندگی ای رو تشکیل بده.

باید حواسش به دوستاش باشه تا دلگیر نشن یا اگر ناراحتن حالشونو عوض کنه.از همه مهم تر کیس خاصه!در حالی که خودش سرشار از شور و هیجانه مجبور به کنترل خودشه تا مبادا کاری کنه که نباید و همه آدم ها و جامعه آوار بشن سرش!باید هوای دل عشقشو داشته باشه. اگر دعوا کردن نمیتونه تو خونه عصبی باشه و جلوی خانواده در حالی که بغض سنگینی داره خفش میکنه باید بگه آره !روز فوق العاده ای رو گذروندم و همه چیز عادیه و خوب .از طرفی ناراحتی های خونرو نباید به بقیه آدما خصوصا دوستان نزدیکش انتقال بده چون ما حق ایجاد تشویش برای دیگران رو نداریم.

حالا تصور کنید توی این اوضاع باید حواسش باشه حقشو نخورن. اذیتش نکنن.سرشو کلاه نذارن.پشتش حرف در نیارن.نمره هاشم خوب باشه!

انصافا...انصاف نیس...

ایده ال بودن برای دخترا خیلی سخت تر ازچیزیه که به نظر میرسه....حتی ایده ال نسبی!!

این بخش اختصاص داشت به دغدغه های بیرونی ...

اگر عمری بود میرسیم به دغدغه های درونی و شخصی تر?

با احترام به خوانندگان عزیز: غزل.