کارشناس تولید محتوا و مشارکتهای بینالملل/ مترجم
شش پیششرط توسعه شهر هوشمند
وقتی صحبت از شهر هوشمند میشود، غالبا توسعه شهرهایی مبتنی فناوریهای نوین به ذهن خطور میکند، اما مسلما فقط توسعه فناوری برای تحقق موفقیتآمیز شهرهای هوشمند کارساز نیست و نهادهای شهری و دولتهای محلی باید به پیششرطهای کلیدی در راه رسیدن به هوشمندسازی موفق توجه داشته باشند که عبارتند از:
1. اتخاذ و اجرای رویکرد مناسب حکمروایی
2. تعیین چشماندازی دقیق و مستدل برای توسعه شهر با در نظر داشتن دغدغههای تمام ذینفعان
3. بررسی و پشتیبانی از اجرای آزمایشی ایدههای نوین
4. مشارکت با شرکتهای فناوری-محور در روند پیادهسازی فناوریهای مناسب
5. تضمین یکپارچه شدن تمامی ابزار سیاستگذاری فنی و غیرفنی
6. ارزیابی منظم پروژهها و تصمیمگیری بهموقع مبنی بر تداوم اجرا یا توقف پروژه
1. حکمروایی مناسب
حیطه فعالیت یک دولت شایسته فراتر از برگزاری انتخابات و اجرای قانون است. یک ویژگی کلیدی دولتها این است که شهروندان بتوانند به عملکرد صحیح آنها در حفاظت از منافعشان اعتماد کنند و بتوانند به راحتی ایدههایشان را مطرح کرده و مطمئن باشند که به مسئولان مربوطه منتقل میشود. برای ایجاد ارتباط میان نهاد شهری (شهردار و شورای شهر، نمایندگان، کارمندان شهرداری) و ذینفعان (شهروندان، شرکتها، مؤسسات)، به اجرای منظم جلسات رسمی و غیررسمی، انجام انواع مختلف بودجهبندی مشارکتی و رأیگیری یا نظرسنجیهای مشورتی نیاز است. موضوع مهمتر اینکه باید روند تمرکززدایی تصمیمگیریها انجام شود و به سمت اتخاذ این تصمیمات در محلهها، سازمانها یا شرکتها پیش رفت.
در این میان، شهرداریها نقشی کلیدی را در ایجاد ارتباط میان بدنه ساختار رسمی و ذینفعان به خصوص شهروندان ایفا میکنند. برای مثال، در شهر بارسلون یک پلتفرم مشارکتی دیجیتالی با نام Decidim (ما تصمیم میگیریم) راهاندازی شده است که به شهروندان امکان میدهد به طور مستقیم و از طریق ارایه ایدهها و پیشنهادات، بحث در مورد آنها و رأیگیری، مشارکت در حکمروایی شهری و حتی امور مربوط به تعیین بودجه دخیل شوند. ویژگی منحصر به فرد Decidim این است که امکان بحثهای موضوعی میان رأیدهندگان با هم و یا میان سیاستمداران و رأیدهندگان را فراهم میکند؛ چراکه بحث و گفتگو یکی از پایههای اصلی دموکراسی محسوب میشود.
2. چشمانداز دقیق و مستدل
معمولا دغدغههای اصلی شهروندان به دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی، حفظ ایمنی و افزایش کیفیت زندگی مربوط میشود. از سوی دیگر، دغدغههای اصلی دولتمردان و سیاستگذاران نیز به مقولههای جابهجایی، پایداری و داده مرتبط میشود. به طور کلی، معمولا موضوعاتی که از نظر گروه دوم دارای اولویت هستند، در دستورالعمل سیاستگذاریها قرار میگیرد. اما در اصل، در یک دیدگاه و چشمانداز جامع باید به ایدهها و تجربیات تمامی ذینفعان به خصوص شهروندان توجه شود. برای همراستا کردن دیدگاههای سیاستگذاران و دولتمردان از یک سو و نیازها و درخواستهای شهروندان از سوی دیگر، باید تلاش و زمان زیادی صرف شود و اینکار، پیششرط هوشمندسازی در شهرها محسوب میشود.
«شهر مردم-محور» مفهومی جدید است که بر پایه تحقق همزمان ارزشهایی همچون پایداری، کیفیت زندگی، فرصتهای برابر و حقوق دیجیتالی قرار دارد. شهرهایی همچون آمستردام، کپنهاگ و بارسلون در مسیر توسعه ابزار دیجیتالی و استفاده از دادهها با هدف پشتیبانی از توسعه این ارزشها هستند.
برای مثال، شهر آمستردام که متعهد به توسعه اصل پایداری است، قصد دارد که میزان انتشار دیاکسید کربن را تا سال 2040 به صفر برساند. شهر کپنهاگ نیز در راستای تصمیم خود برای ارتقاء کیفیت زندگی، چراغهای راهنمایی را متناسب با رفتوآمد دوچرخهها تنظیم کرده است. در بارسلون نیز تأکید بر ایجاد فرصتهای برابر و ترغیب مشارکت تمام شهروندان در تصمیمگیریها قرار دارد. شهرهای آمستردام و بارسلون نیز برای حفظ حقوق شهروندان، میزان جمعآوری دادهها توسط شرکتهای فناوری را کاهش دادهاند.
3. پشتیبانی از طرحهای نوآورانه
در دوران فعلی، شهروندان بیش از هر زمان دیگری، مستقل و متکی به خود هستند و تمایلی ندارند که کاملا به خدمات عمومی وابسته باشند. راهاندازی 400 شرکت تعاونی در حوزه انرژی در هلند، نمونهای بارز از این روند جدید هستند. در قالب این تعاونیها، شهروندان در محلههای مختلف به طور همزمان، تولیدکننده و مصرفکننده انرژی هستند و مسئول ذخیرهسازی و مبادله مازاد انرژی هستند. البته پشتیبانی کارشناسانه نهادهای شهری از طرحهای نوآورانه شهروندان و استارتاپهای خلاق و همچنین، روش سازماندهی این پشتیبانی و حمایتها نیز بسیار حائز اهمیت است.
یکی از نمونههای این تعاونیها در حوزه انرژی در منطقه لومبوک[1] در غرب شهر اوترخت[2]در هلند اجرا شده است. حدود 10 سال قبل، تعدادی از ساکنین این منطقه، برنامههای ترغیب توسعه پنلهای خورشیدی بر روی پشتبامهای منازل، مدارس و سایر ساختمانها را آغاز کردند. با برقراری ارتباط میان این منابع، یک شرکت انرژی مجازی کوچک ایجاد شد که در حال حاضر، در حدود 3 هزار خانوار را تحت پوشش دارد. در سال 2014، یک شبکه برق هوشمند راهاندازی شد که بخشی جداگانه از شبکه انرژی اصلی است که از طریق آن، برق تولیدشده در سطح محلی توزیع و ذخیره میشود و یا با شبکه اصلی، تبادل میشود. البته دستگاههای موجود در منازل که یا انرژی تولید میکنند (پنلهای خورشیدی) و یا از انرژی استفاده میکنند و ذخیره میکنند (خودروهای برقی و آبگرمکنها)، تحت کنترل و نظارت یک پایگاه مرکزی هستند، با این هدف که توازن میان عرضه و تقاضا حفظ شود. این روند از طریق نرمافزار مدیریت میشود و کاملا اتوماتیک است. این شبکههای انرژی هوشمند از ایجاد بار اضافی در شبکه اصلی جلوگیری میکنند و با توسعه آنها، ضرورت افزایش ظرفیت شبکه اصلی با هزینههای گزاف مرتفع میشود. اخیرا در این منطقه، 20 خودروی برقی برای ذخیره انرژی و امکان استفاده از آنها به عنوان خودروی اشتراکی در دسترس قرار داده شده است.
4. همکاری متقابل میان دولت و شرکتهای فناوری
تعداد بالای شرکتهای فناوری که روز به روز به تعداد آنها افزوده میشود باعث شده است تا یک بازار فناوری شهر هوشمند ایجاد شود که امکان توسعه راهکارهایی فنی برای اغلب مشکلات شهری ایجاد کرده است. برای اجرای این تکنیکها بر اساس دیدگاه هر شهر، به فناوریهایی مبتنی بر دانش کافی از برنامهریزی شهری و بالعکس نیاز است. در همین راستا، شورای شهرها باید چنین متخصصهایی با این مهارتها داشته باشند، برای مثال در قالب مدیر ارشد فناوری و یک تیم کوچک در حوزههای مختلف نیز آن را پشتیبانی کنند.
البته یک نگرانی روزافزون در سطح جهانی، در ارتباط با جمعآوری دادههای شخصی از طریق بسترهای اینترنت، گوشیهای هوشمند، سنسورها، دوربینهای مداربسته و غیره وجود دارد. مدیریت اکثر این دادهها در اختیار شرکتهایی همچون گوگل، فیسبوک و آمازون است. این شرکتها از این دادهها برای اجرای کمپینها و تبلیغات شخصی یا نفر به نفر بهره میبرند و در نتیجه، سود کلانی دریافت میکنند.
در یکی از پروژههای اتحادیه اروپا با نام DECODE سعی میشود تا چگونگی توسعه یک اقتصاد دیجیتالی شهروند-محور مورد بررسی قرار گیرد؛ دراین اقتصاد، دادههایی که در اماکن عمومی تولید میشود، با استفاده از فناوری بلاکچین ذخیره میشود و برای استفاه جمعی گستردهتر در دسترس قرار میگیرد و البته، تمهیدات مناسب برای حفظ حریم خصوصی نیز در نظر گرفته میشود. نمونههای آزمایشی برای توسعه چنین اقتصادی در شهرهای بارسلون و آمستردام اجرا شده است.
اخیرا در شهر آمستردام نیز سیاست توسعه شهر دیجیتال بر پایه استفاده از دادهها منتشر شده است که برخی از محورهای کلیدی این سیاست عبارتند از:
§ توسعه اینترنت ایمن و سریع برای همه شهروندان
§ ذخیره دادههای تولیدشده در اماکن عمومی از طریق فناوری بلاکچین
§ دسترسی عمومی به این دادهها به روشی یکپارچه
§ امکان تصمیمگیری شهروندان در مورد اینکه کدامیک از دادههای شخصی آنها استفاده شود و اینکه در اختیار چه کسی قرار گیرد
§ ایجاد ممنوعیت ردیابی غیرمجاز شهروندان از طریق ردیابی وایفای
§ در نظر گرفتن حریم خصوصی در همان مرحله طراحی، در هنگام جمعآوری دادهها به منظور کمک به تسریع اهداف دولتی
5. یکپارچهسازی ابزار سیاستگذاری
ابزار تکنولوژیک معمولا زمانی تأثیرگذار هستند که به عنوان بخشی از یک پکیج ابزار سیاستگذاری بسیار گستردهتر در حوزههای قانونگذاری، زیرساخت، ارتباطات و سرمایهگذاری یا تأمین اعتبارات در نظر گرفته شود.
تا همین اواخر، بسیاری از کارشناسان رصد بازار، توسعه اتومبیلهای خودران را راهکاری بسیار مناسب تلقی میکردند. اما نتایج بسیاری از مطالعات نشان میدهد که این نوع اتومبیلها مکن است به وخیمتر شدن شرایط شهرها منجر شود. در آینده، بسیاری از افراد استفاده از اتومبیلهای خودران را جایگزین حملونقل عمومی خواهند کرد. بنابراین، سیستم حملونقل شهری باید به طور کلی در نظر گرفته شود و در چنین سیستمی باید حق انتخاب میان حملونقل عمومی یا اتومبیل خودران، اتومبیل خودران یا اتومبیل با راننده، اتومبیل خودران اشتراکی یا اتومبیل خودران تکسرنشین، حملونقل باری یا سیستم جابهجایی افراد و استفاده از وسایل نقلیه موتوری یا استفاده از دوچرخه/ پیادهروی وجود داشته باشد.
البته زمانیکه توسعه یک سیستم حملونقل مبتنی بر وسایل نقلیه خودران به سطح بلوغ برسد، این سیستم قابل مقایسه با خودروهای با راننده نخواهد بود و در آن زمان است که دولت حتی میتواند استفاده از خودروهای با راننده را ممنوع کند. همچنین، در اماکن عمومی مرکز شهر باید اولویت با افراد پیاده و تردد دوچرخهسواران باشد و مکانیسمهای تعیین تعرفهها به گونهای باشد که استفاده از وسایل نقلیه خودران برای مسافتهای کوتاه، به صرفه نباشد و در نتیجه، شهروندان را به پیادهروی یا استفاده از دوچرخههای کرایهای برای مسافتهای کوتاه ترغیب کند.
6. آزمایش و ارزیابی مداوم پروژهها
چشمانداز شهر هوشمند بسیار گسترده است و آزمایش و ارزیابیهای اولیه در مقیاس کوچک و همچنین، تخصیص کمکهای مالی، در تعیین این چشمانداز دخیل هستند. در مرحله آزمایش، پروژهها معمولا به عنوان «آزمایشگاههای شهری» در نظر گرفته میشوند که طی آن، اِلمانهایی به آن اضافه یا حذف میشود؛ البته به این شرط که تأثیرگذاری راهکارها به طور مداوم پایش شود. اجرای آزمایشگاههای شهری نباید بیش از یک یا دو سال ادامه یابد و پس از این مدت، مرحله آزمایش متوقف میشود.
برای مثال، شبزندهداری در محله Stratumseind در شهر آیندهووِن بسیار مرسوم است و این محله به خصوص در آخر هفتهها بسیار شلوغ و معمولا صحنه وقوع خشونت و نزاع خیابانی است. از چندین سال قبل، این شهر نصب دوربینهای مداربسته و سنسورهای ثبت صدا را در این محله آغاز کرده است که در آینده نیز ارتقاء مییابد. قابلیت کنترل روشنایی نیز بر روی آنها قابل تنظیم است. هدف اصلی توسعه این دستگاهها، کاهش خشونت بوده است.
این شهر، توسعه آزمایشی این دستگاهها را به عنوان «آزمایشگاه شهری» در نظر گرفته است و به طور مداوم، ارزیابی شده است. نتایج ارزیابیها عبارتند از:
- هیچ دلیل و مدرک علمی مبنی بر ارتباط میان توسعه ابزار هوشمند از جمله کنترل روشنایی و تعداد وقوع حوادث و جرائم یافت نشد
- حاضر شدن نیروی پلیس در صحنه تا حدی تسریع شده است
- گردشگان احساس امنیت بیشتری دارند
در حال حاضر، زمان مناسبی است که در مورد منافع این پروژه و تداوم اجرای آن تصمیمگیری شود.
[1]. Lombok
[2]. Utrecht
مطلبی دیگر از این انتشارات
وقتی بلاک چین با شبکه های هوشمند روبرو می شود
مطلبی دیگر از این انتشارات
اخلاق در هوش مصنوعی؛ یک شعار یا یک نیاز واقعی؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقش قانونگذاری و نگاه راهبردی در حوزه هوش مصنوعی