تکه های خاطرات

بدترین ضد حال تعلق میگیره به وقتی که یاد خاطره ای میوفتی و یادت میاد اون روز یه چیزی ازش توی فلان دفتر که فلان جا قایمش کردی نوشتی.

با چه سختی میری دفتر رو از لای خروار ها خاطره پیدا میکنی و میبینی همون صفحه که دقیقا همونجا بود دیگه نیست ...

تیکه های بجا موندش از لای دفتربدجوری دل آدمو تیکه تیکه میکنه

ینی چی شده؟!

اون لحظه چه چیز تلخی از اون خاطره یادم اومده بود که میخواستم از تو دفتر زندگیم پاکش کنم؟!