چالش کتابخوانی طاقچه: خاطرات سفیر

سلام روزتون بخیر، امیدوارم خوب و خوش و زرد باشید. 😍💫

از پست قبلی حدود 3_4 هفته میگذره اما حس میکنم چند ماهه که نبودم و راستش توی این چند هفته خیلی دلتنگتون شدم. 💛

خاطرات سفیر

• نویسنده: نیلوفر شادمهری
• ناشر: سوره‌مهر
• امتیاز گودریدز :3.7
• امتیاز من :⭐⭐⭐⭐⭐

کتاب خاطرات سفیر، ماجرای سفر تحصیلی خانم شادمهری به فرانسست، کتابی شیرین، با سبک و سیاق وبلاگ که خیلی صمیمی و روون، وقایع اقامت نویسنده در خوابگاهی دانشجویی رو روایت میکنه. خوابگاهی که دانشجوهایی از ملت‌ها و فرهنگ‌های مختلف رو دور هم جمع کرده و هر کدوم از اون دانشجوها تفکر متفاوت و عجیبی راجع‌به ایران و گاهی اسلام دارند. در این بین نیلوفر خانم شادمهری یک جورهایی میشن سفیر ایران در خوابگاه که حالا باید خیلی خوب از فرهنگ ایران و در مواقعی اسلام دفاع کنند.

ادبیات روون

زمان دانشجویی خانم شادمهری در دوران طلایی وبلاگ بوده همین میشه که ایشون شروع میکنن به نوشتن خاطرات و ماجراهای جالبشون در فرانسه در وبلاگی به نام سفیر. چندسال بعد هم بخشی از مطالب این وبلاگ رو در قالب کتاب گردآوری و چاپ میکنند. نکته اینجاست که با وجود ویرایش و کوتاه کردن بعضی نوشته‌ها که به خاطر تغییر قالب اتفاق افتاده، خاطرات سفیر همچنان اون صمیمت وبلاگی خودش رو حفظ کرده برای همین وقتی کتاب رو دست میگیرید اصلا حس نمیکنید روایت‌های یک دانشجوی دکترا که الان عضو هیات علمی دانشگاه تهرانه رو میخونید. این رو یک سری‌ها نکته‌ی منفی خاطرات سفیر میدونند اما به نظر من اتفاقا این نقطه‌ی قوت کتابه و چه اشکالی داره کتاب از قوانین رایج نویسندگی پیروی نکنه؟ اینم بگم که کتاب انقدر پرطرفدار بوده که به چاپ ۵۷ام (شاید هم بیشتر) برسه.

تقریظ رهبری

توی یکی از دیدار‌ها حضرت‌آقا خاطرات سفیر رو پیشنهاد میکنند و میگن خانم‌ها این کتاب را بخوانند.

حس و حال کتاب چطوریه؟

کتاب شامل خاطرات جالب خانم شادمهریه، ماجرای دعوت دانشجوها به رستوران و سوپ مارمولک، سوتی‌های کلامی موقع گفتگو، چالش‌های پوشش و... طبیعتا یک سری از این خاطرات ارتباطی با پوشش و دین راوی دارند همونطور که به فرهنگ ایرانی راوی مرتبط هستند. من این رو اتفاقا نقطه‌ی مثبتی میدونم. دین و ملیت بخشی از هویت فرد هستند و نمیشه کنارشون زد. اتفاقا همین موارد چالش‌های جالبی برای نویسنده پیش اوردند که باعث میشه بیشتر بخوام کتاب رو پیشنهاد کنم.? در کنار این مسئله به رغم اینکه ماجراهای کتاب در فرانسه اتفاق افتاده درباره‌ی فرهنگ و سبک زندگی مردم فرانسه هم هست که اون هم به نوبه‌ی خودش خیلی جالبه.

چاپ‌های متفاوت

کتاب در طی این تجدید چاپ‌های متعدد تغییرات زیادی داشته، طراحی جلدش چندبار عوض شده، نسخه‌های قدیمی‌تر (مثل نسخه‌ی خواهرم) فقط شامل متن میشن، چند چاپ بعد تصاویر خانم شادمهری و بچه‌های خوابگاهشون رو هم شامل میشه و اگر اشتباه نکنم یک سری چاپ هم بود که شامل آرت میشد. خلاصه که موقع خرید حواستون به این موارد هم باشه.? (چند سال پیش هم یک سری آرت کامیک طور ازش کشیدن که کلیپ شد. نمیدونم در قالب کتاب هم چاپ شدند یا نه.)

از مزایای داشتن خواهر: "ماجرای کتاب"

از خوبی‌های داشتن خواهر، داشتن دوتا کمد و دوتا کتابخونست.?

معمولا وقتی خواهرم کتابی رو میخونه و خیلییی خوشش میاد پیشنهاد میکنه من هم بخونم، خاطرات سفیر هم یکی از پیشنهادات خواهرم بود که واقعا به دلم نشست. من اولین بار فکر کنم حوالی مهرماه سال دهمم (۳.۴سال پیش) کتاب رو خوندم، پارسال هم برای پیدا کردن برش برای کلیپ معرفی کتاب دوباره‌خوانیش کردم. اما انقدر این کتاب شیرین و جذاب بود اصلا حس نمیکردم تکراریه. راستش برای چالش طاقچه میخواستم "تولد در لس‌آنجلس" رو پیشنهاد کنم اما نرسیدم به موقع تمومش کنم و نتونستم با خودم کنار بیام که وقتی کامل نخوندمش ازش حرف بزنم. همین شد که رفتم سراغ کتابخونه‌ی خواهرم و دنبال کتابی با موضوع سفر گشتم. خواهرم دهکده‌ی خاک بر سر، پنجشنبه‌ی فیروزه‌ای و نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ رو پیشنهاد کرد اما اون‌ها هم به نسبت زمانِ من، حجمشون زیاد بود. من کتاب به بغل روی مبل ولو شده بودم که چشمم یکهو افتاد به عطف زیبا و سرخ خاطرات سفیر توی کتابخونه‌ی خواهرجان و چه انتخابی بهتر از این؟???

خب اینم از این?، امیدوارم کتاب رو بخونید و مثل من لذت ببرید.

شما چطورید؟ چه خبرا؟ برنامتون برای ماه آخر سال چیه؟