چالش کتابخوانی طاقچه :چرا ملت ها شکست می خوردند

سلام به همه کتابخوان های عزیز

من برای ماه آبان چالش کتابخوانی طاقچه دسته پیر طریقت ،کتاب چرا ملت ها شکست می خوردند را انتخاب کردم. این کتاب نوشته دو اقتصاددان به نام های دارون عجم اغلو و جیمز ای رابینسون است. کتاب برای اولین بار در سال 2012 به چاپ رسیده است. کتاب به توضیح و وصف شرایط کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه می پردازد و این دو نوع جوامع را با هم مقایسه می کند. با توجه به این که هر دو نویسنده کتاب اقتصاددان هستند و بیشتر از ده سال برای نگارش کتاب زمان گذاشتند و با توجه به اشراف کاملشان به این دو نوع جوامع، در این کتاب به خوبی دلایل پیشرفت و شکست کشورها موشکافی شده است. نویسنده در این کتاب دلیل ایجاد جریانی موسوم به بهار عربی در برخی کشورهای آفریقایی و خاورمیانه را فقر بیان می کند. در ابتدای کتاب، یک مقایسه بین شهری در مکزیک و شهری در آمریکا صورت می گیرد و نویسنده تأکید می کند که با وجود مسافت اندک بین این دو شهر و اشتراکات فراوان بین آن ها، در زمینه رفاهی، آموزشی و بهداشتی تفاوت های فاحش دارند و به بررسی دلایل این تفاوت فاحش می پردازد. یکی از دلایل اختلاف گسترده بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته قانون و قانون پذیری یا قانون گذاری بیان می شود. جذب نخبگان و ایده های نو و فناورانه از دیگر دلایل پیشرفت کشورهایی مانند آمریکا ذکر شده‌است. هم چنین در این کتاب، به کشورهای نفت خیز و دلیل آن که نتوانستند با وجود این ثروت هنگفت به شکوفایی و تنوع اقتصادی دست یابند هم سخن به میان آمده است. هم چنین به مقایسه کره شمالی و جنوبی پرداخته می شود که چگونه با وجود مسافت اندک و حتی تا حد زیادی فرهنگ های مشابه، چنین تفاوت فاحشی در زمینه شاخص های اقتصادی و رفاه بین این دو کشور وجود دارد. در این مورد هم به نقش قوانین اشاره می شود که به طور مثال در کره جنوبی به مالکیت خصوصی و سرمایه گذاری خارجی ها اهمیت داده می شود در صورتی که در کره شمالی به این قضیه اهمیت داده نمی شود. کتاب را به همه کسانی که اختلاف طبقاتی شدید در دنیا و هم چنین جبر جغرافیایی مفاهیمی مبهم و گاهی آزاردهنده است، پیشنهاد می کنم. در پایان قسمت هایی از کتاب را از دید این جانب، زیباتر و کاربردی تر است، می نویسم :

_ممالکی چون بریتانیا و ایالات متحده آمریکا به آن دلیل ثروتمند شده اند که شهروندانشان، حلقه بسته و تنگ فرادستان صاحب قدرت را شکستند، حاکمیت آنان را سرنگون کردند و جامعه ای بنا نهادند که در آن حقوق سیاسی به گونه ای فراگیر توزیع شده، حکومت نسبت به شهروندان پاسخگو بوده و بخش وسیعی از مردم می توانند از مزیت فرصت های اقتصادی بهره مند شوند.