چالش کتابخوانی طاقچه: کتاب وحشی


با شک و دو دلی کتاب را شروع کردم.

میترسیدم یک فانتزی بچگانه باشد و حوصله ام سر برود .

اما وقتی تمام شد حس و حالم بی نظیر بود ‌‌‌‌‌….

همان لحظه شروع کردم به نوشتن معرفی کوتاهی از کتاب و چند خط زیر نتیجه حس و حال پس از اتمام کتابه…:

( یک کتاب فوق العاده

کتابی نسبتا تخیلی

کتابی آشنا برای کتابخون ها یا به عبارتی دیگر کتابخوار ها?

کتابی که پر است از اتفاقات غیرمنتظره...

کمی ابهام و جادو را قاطی دنیای کتاب ها کنید...

کتاب ها روح دارند...

زنده اند...

کتاب ها ما را انتخاب می‌کنند....

گاهی هم از دستمان فرار می‌کنند...

نشده کتابی را جایی بگذارید ولی وقتی برمی‌گردید آنجا نباشد ?؟

کتابتان فرار کرده...?

یا اتفاقی و غیرمنتظره کتابی جلویتان سبز شود؟?

کتاب شما را انتخاب کرده?

این کتاب داستان کتابی وحشی است، کتابی که به کسی خواندن نمیدهد?

انگار باید رام شود...

کتاب وحشی به چه کسی رخ نشان میدهد؟

راستی شما خواننده والا مقام هستید یا خواننده معمولی ‌؟?? )

چند خطی که همان لحظه نوشتم معرفی مبهمی از کتاب اما توصیفی جذاب از حس و حالم بعد از خواندن کتاب بود…

خوب حالا اگر بخواهم کمی دقیق تر کتاب را معرفی کنم اینطور مینویسم:

کتاب وحشی دقیقا داستان کتابی وحشی است…

نویسنده در این کتاب جادو را با دنیای کتاب ها آمیخته و دنیای جادویی کتاب ها را خلق کرده …

داستان کتاب در خانه ای قدیمی می‌گذرد که گوشه گوشه اش کتاب و کتابخانه است … خانه ای که می‌شود بین کتاب هایش گم شد …

چندتا از بریده های کتاب را با هم بخونیم:

"وقتی کتاب می‌خونی، هیچ‌وقت حروف رو نمی‌بینی، چیزهایی رو که در موردش حرف می‌زنن می‌بینی: یه جنگل، یه خونه که تبدیل به کتابخونه شده، یه داروخونه. کتاب‌ها مثل آینه و پنجره عمل می‌کنن: پر از تصویرن.»"

کتاب بهترین وسیله نقلیه است . ?

"کتاب بهترین وسیلهٔ نقلیه‌ست: تو رو می‌بره اون دوردورا، آلودگی نداره، سروقت می‌رسه، ارزون درمی‌آد و هیچ‌وقت حالت تهوع بهت نمی‌ده"

? ? ? خطر اسپویل یا لو رفتن داستان ? ? ?

حالا خوان علی رغم میلش اینجاست و باید کتابی را پیدا کند کتابی که سخت رخ می نماید و خود را به هرکسی نشان نمی‌دهد…

خوان باید کتاب وحشی را پیدا کند کتابی که صاحب خانه سال هاست به دنبال آن می‌گردد اما موفق به یافتنش نمی‌شود.

اما حالا فکر می‌کند خوان همان کسی است که می‌تواند آن را پیدا کند …

خوان این کار را دوست ندارد و حتی به نظرش غیرمنطقی می آید اما کم کم درگیر این کار می‌شود و موضوع برایش جدی می‌شود اما پیدا کردن کتاب وحشی سخت تر از چیزی است که خیال می‌کرد…

و حالا خوان در این مسیر یک دوست تازه دارد دوستی که همراهی اش برای خوان لذت بخش و انگیزه دهنده است .

و جذاب تر آنکه خوان با جستجو به دنبال کتاب وحشی و یافتن آن چیز بزرگ تر و مهم تری را می یابد .

کتاب کتاب وحشی را می‌توانید از طاقچه بی نهایت مطالعه کنید و از اینجا دریافت کنید.

https://www.google.com/amp/s/amp.taaghche.com/book/92666/%25DA%25A9%25D8%25AA%25D8%25A7%25D8%25A8-%25D9%2588%25D8%25AD%25D8%25B4%25DB%258C