چالش کتابخوانی طاقچه: بی حد و مرز

کتاب بی حد و مرز
کتاب بی حد و مرز

کتاب بی حد و مرز یکی از کتاب‌هایی است که آرزو می‌کردم زودتر آن را می‌خواندم. ولی هنوز هم دیر نیست، فقط باید زمان بیشتری روی تمرین‌های آن صرف کرد. البته با برخی از ایده‌هایی که نویسنده در کتاب آورده مخالف هستم و نقدهایی که در این پست نوشته می‌شود، صرفاً نظرات شخصی منه "مجتبی نیکنام" است.

بی حد و مرز با مغز شما سر و کار دارد. همان‌طور که در ابتدای کتاب، توانایی‌ها و گنجایش مغز انسان را به چالش می‌کشد. اینکه چقدر ظرفیت ذهن انسان‌ها بالاست و چقدر می‌توانند آن را به مقدار زیادی که در حال حاضر وجود دارد، رشد دهند. مغز انسان محدودیتی ندارد و موارد دیگری هم هستند که همانند ذهن محدودیت نداشته و تقریبا به خود مغز هم مربوط می‌شوند؛ مانند:

  • خیال‌پردازی
  • عزم و اراده
  • استدلال و یادگیری
  • خلاقیت
  • توانایی تفکر

گرچه ناگفته نماند که در قسمت‌هایی از کتاب، حرف‌های شاید تکراریِ روان‌شناسانه که در سایر کتاب‌های روان‌شناسی به کرّات با آنها برخورد کرده‌ایم، مشاهده می‌کنیم.

این کتاب قصد ندارد که ذهن شما را به هیولای حافظه تبدیل کند. هدف اصلی بی حد و مرز، پیشرفت و بهبود مغز و ذهن خود از آنچه که در حال حاضر وجود دارد، است؛ حتی یک ذره!

آموختنِ یادگیری

یکی از جذابیت‌هایی که این کتاب برای من دارد این است که قصد دارد شیوه صحیح یادگیری هر چیزی را که در هیچ دوره از زندگی نیاموخته‌ام، نشان دهد. کجای زندگیمان به ما "درست یاد گرفتن" را آموزش دادند؟ نه والدین و نه سیستم آموزشی. اینکه بتوانیم حداقل به فرزندانمان این شیوه‌ها را آموزش دهیم، ارزش خواندن این کتاب را بالا می‌برد.

اجازه نده دانشگاه جلوی تحصیلت رو بگیره

این تیتر یکی از جمله‌های خوب کتاب است که تقریبا شماها با آن موافق هستید. فکر می‌کنم این جمله بیشتر به حال و هوای این دوران ما مربوط می‌شود. خودم به شخصه این اعتراف را می‌کنم که دانشگاه، به اندازه شاید 10 درصد از آن علمی که در رشته خودم را می‌خواستم، به من داد.

به جرأت می‌توانم بگویم که 90 درصد باقیمانده را در آموزشگاه‌های آزاد یاد گرفتم. و مهمتر از یادگیری تئوری، به کارگیری و استفاده از دانش خود به صورت عملی است که تازه می‌توانیم خود را در موضوع مورد علاقه خود محک بزنیم.

تصویری از مدل حد و مرز که در کتاب آورده شده است

جیم کوییک نویسنده کتاب، 3 مورد اصلی را بیان می‌کند که موضوع اصلی کتاب حول محور این موارد چرخیده و اعتقاد دارد که این‌ها باعث عدم موفقیت انسان در کارهای خود است. این موارد شامل:

  • محدودیت در ذهنیت
  • محدودیت در انگیزه
  • محدودیت در روش‌ها

اینکه باید به خود و توانایی‌هایمان ایمان داشته باشیم، انرژی لازم برای انجام کارها در دسترس باشند و روش‌های موثری را برای آنها درنظر بگیریم.

مدل بی حد و مرز
مدل بی حد و مرز


خراب‌کاران مغز و ذهن انسان از دیدگاه جیم کوییک

جیم کوییک، 4 عامل اساسی را باعث و بانی بی حد و مرز نشدن ذهن می‌داند:

  • سیل اطلاعات دیجیتالی
  • حواس‌پرتی دیجیتالی
  • فراموشی دیجیتالی
  • استنتاج دیجیتالی

در مورد اول باید بگویم که کاملا مخالفم که سیل اطلاعات و پیشرفت فناوری باعث کند شدن ذهن انسان شود. هر چیزی در جهان خوبی و بدی دارد. بستگی دارد که چگونه و چطوری از آن استفاده کنیم. مثل این می‌ماند که بگوییم چاقو آلت قتلی است که خیلی از خلاف‌کاران از آن استفاده می‌کنند؛ بعد از مزایایی که مراتب بیشتر از معایب آن است چشم‌پوشی کنیم. فناوری و اطلاعاتی هم همین‌طور است. بستگی دارد که از چه زاویه‌ای به آن نگاه کنیم. نه اینکه آن را یکی از عوامل خرابی مغز قلمداد کنیم.

در مورد گزینه دوم شاید شما هم کاملا با من موافق باشید؛ که از لحاظ حواس‌پرتی و اختصاص دادن زمان زیادی از روزمرگی‌مان صرف شبکه‌های اجتماعی، دنبال کردن اخبار، گشت و گذارهای بیهوده در اینترنت می‌شود؛ که واقعا حواس آدم را از زندگی و فکر کردن به آن پرت می‌کند. به قول جیم کوییک، در فضای مجازی داریم زندگی می‌کنیم. در جمله زیبای دیگری از دویر می‌بینیم که می‌گوید: "شاید فناوری مدرن خارق‌العاده باشد اما ما را از لذت کنار دوستان و خانواده بودن، دور می‌کند."

حال به گزینه سوم یعنی فراموشی دیجیتالی می‌رسیم. عاملی که باز هم من با آن تا حدود بسیار زیادی مخالفم. جیم کوییک عقیده دارد که به عنوان مثال گوشی موبایل برای ذخیره کردن شماره‌ها، ذهن را بی حد و مرز نمی‌کند. به نظر من هر چیزی استفاده‌ای دارد و اینکه وقتی می‌توانم ذهنم را برای موارد مهمتری آماده کنم، چه دلیلی می‌توانم داشته باشم که 100 شماره را حفظ کنم.

شاید برخی از شماها موافق باشید ولی من عملکرد مغز و حتی وقت خود را برای مسائل دیگری صرف خواهم کرد. نمی‌گویم که این مورد برای حافظه بد است یا خوب، ولی وقتی می‌توان از یک تلکنولوژی در راستای راحتی و سازماندهی زندگی استفاده کنیم، خب چه کاری است که خستگی ذهنی را برای خودمان مهیا کنیم.

به هر حال شاید شما دوست داشته باشید تا خیلی چیزها را حفظ کنید تا اینکه آن را در گوشی خود برای مواقع ضروری ذخیره کند. من به عنوان مثال از گوگل شیت و گوگل کیپ برای نگهداری یادداشت‌های خودم استفاده می‌کنم و به نظرم فوق‌العاده هستند.

بله موقعی که تمرین کنیم و به ذهن خود فشار بیاوریم که حتی‌المقدور مواردی را به خاطر بیاوریم به ذهن کمک می‌کند. مثلا آدرس‌های غیر ضروری که باز هم به نظر من در اثر مدت طولانی از ذهن پاک خواهند شد.

مورد چهارم به نظرم یکی از جنجالی‌ترین عاملین بی حد و مرز نشدن ذهن است. موردی که خودم مخالفم ولی 100 درصد موافق هم نیستم. منظور از استنتاج دیجیتالی در این کتاب یعنی اینکه همه اطلاعات در دسترس ما باشند و ما به جای کار کشیدن از مغز سراغ نتایج آنها برویم.

باز در اینجا من عقیده ندارم که باید حتما سراغ دیگر نتایج برویم و احتمالات خود و نظریه‌های خود را امتحان نکنیم. بلکه نظرم بر این است که حداقل از تجربیات و نظرات دیگران که راهی را رفته‌اند استفاده کنیم؛ و صد البته نظر خودمان را هم کنار آنها بگذاریم و خودمان نتیجه نهایی را به‌دست بیاوریم.

یادگیری

هیچکس منکر انعطاف‌پذیری مغز نیست ولی نباید آرمانی و کمال‌گرا در مورد این موضوع فکر کنیم که مغز بی حد و مرز است. می‌توان آن را بهبود و رشد داد تا عملکرد بهتری داشته باشد.‌ با رشد مغز، یادگیری هم بهتر خواهد شد و این همان چیزی است که من دنبالش هستم.

یادگیری باید با این ذهنیت باشد که از آن چیزی که یاد می‌گیرید در زندگی‌تان استفاده کنید. اگر یادگیری را مقطعی و از روی عادتی خاص انجام دهید، شک نکنید که روزی آن را فراموش خواهید کرد. اینکه باور کنیم چیزی که یاد می‌گیریم را فراموش نخواهیم کرد؛ این باور داشتن خیلی مهم است و توصیه می‌کنم که به راحتی از کنار آن نگذرید.

عوامل بهبودی یادگیری

همه ما می‌دانیم که با شکم خالی و حرف‌های خوشگل نمی‌توان مغز و یادگیری را رشد بدهیم. تغذیه یکی از مواردی است که باید به آن توجه زیادی کنیم. در چه محیطی داریم یاد می‌گیریم که بتواند تمرکز و حواس ما را روی یادگیری هدف قرار دهد. ورزش کردن، مسافرت و موارد دیگر هستند که به اندازه کافی باید به آنها توجه کرد.

خواندن کتاب

جیم کوییک یک روش مناسب و ساده را برای خواندن بهتر کتاب توصیه می‌کند که من آن را برای خودم کمی تغییر داده‌ام. جیم کوییک در روش خود می‌گوید که هر 25 دقیقه مطاله باید 5 دقیقه استراحت کنید. این تکنیک به "پومودورو" معروف است که جالب است بدانید جدیدا در مچ‌بندهای شیائومی همچین قابلیتی قرار داده شده است.

این دیگر بستگی به خودتان دارد که چند دقیقه مطالعه و استراحت می‌کنید؛ ولی خود من با 15 دقیقه مطالعه راحت‌تر هستم. شاید شما بخواهید آن را متناسب با روحیه خود تنظیم کنید، ولی حتما استراحت را بین مطالعه درنظر بگیرید. در تصویر زیر مشاهده می‌کنیم که ماندگاری مطالب رابطه معکوسی با زمان دارد. هر چه قدر زمان بگذرد، ذهن شما خسته‌تر شده و ماندگاری آنها ضعیف‌تر خواهد شد.

جیم کوییک در این کتاب سریعتر خواندن را همراه با تمرکز ارائه می‌دهد که صادقانه بگویم در خون من نیست. کتاب خواندن من آهسته و شمرده است. شاید تندخوانی به همراه سپردن مطالب در ذهن برای شما جذاب باشد ولی من با شمرده خواندن راحت هستم.

در این کتاب روش‌های ساده‌ای برای یادگیری و ماندگاری مطالب به شما ارائه می‌دهد که اگر بخواهیم در مورد هر یک نقد و بررسی انجام دهیم، قطعا بیشتر از خود کتاب بی حد و مرز خواهد شد.

و در آخر

بنابراین توصیه من به شما عزیزان این است که حداقل 2 بار این کتاب را بخوانید و حتما موقع خواندن، قسمت‌های مهم را یادداشت‌برداری کنید. خیلی از موارد هستند که برای برخی افراد و نه همه، بسیار کاربردی هستند. در ضمن این اولین بار است که در مورد کتابی می‌نویسم و خودم را در یک چالش امتحان می‌کنم. می‌دانم که زیاد جالب نبود و از شما تشکر می‌کنم که وقت خودتان را برای خواندن این مطلب صرف کردید.

خیلی خوشحال خواهم شد که نظرات شما را هم بدانم. و در آخر با یک جمله از مارک تواین: "انسانی که کتاب‌های خوب نمی‌خواند، با فردی بیسواد که قادر به خواندن نیست، هیچ تفاوتی ندارد." البته به نظر من منظور این بنده خدا این بوده که کتاب‌های خوب را چندین بار بخوانیم. چون با نخواندن کتاب متوجه نمی‌توانیم که کتاب خوبی برای ما بوده یا نه.

https://taaghche.com/book/83134/%D8%A8%DB%8C-%D8%AD%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%B2