حسین مفرد·۲ سال پیشدایی جاندایی جانبیاید بیاید کمک ، اینجا خانه خواهر مناو ماه های آخر بارداریش بیاید کمک کمک، او یک بچه چهارساله هم دارد.بیاید کمک برادر ، برادر یکی…
sepidar·۲ سال پیشبه قول دایی جان ناپلئون ...من یک روز گرم تابستان، دقیقاً یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعدازظهر عاشق شدم...
پرگلدرفروشگاه کتاب الکترونیکی و صوتی طاقچه·۲ سال پیشچالش کتابخوانی طاقچه: یادداشتی بر کتاب «دایی جان ناپلئون»رمان طنز دایی جان ناپلئون، شرح داستان خانوادهای بزرگ، پرجمعیت و پر جنب و جوش، ساکن تهران اوایل دههی بیست است. داستان به صورت راوی اول شخص…
ZahraRafiee·۳ سال پیشبرداشت من از کتاب دایی جان ناپلئونکتاب دایی جان ناپلئون این کتاب یک داستان طولانیه طنزه که قبل از انقلاب نوشته شده... داستان یک خانواده نسبتا اشرافی و روایت میکنه که چند خا…