Zeinab Ghahremani·۱ سال پیشداستان من و کتاب دکتر نوندکتر نون از توی کلانتری پرید توی اتاق زینب و گفت: «ها چیه تعجب کردی من جسد زنم را از بیمارستان دزدیدم؟ زنم نباید میمرد تا من نمردم اصلن چه…