تازهترین حرفهای دنیای علومانسانی از منابع معتبر جهانی مطالبی در حوزههای روانشناسی، اقتصاد، فلسفه، جامعهشناسی، کسبوکار، هنر و . . .
آیندگان ما را بهسبب کدام خطای اخلاقی ملامت خواهند کرد؟
پرسش از اینکه در صد سال آینده برای چه ملامت خواهیم شد، راهی است برای قضاوت دربارۀ اعتقادات اخلاقی اکنونمان
نویسنده:استیون کِیو و استفان کلاین ترجمۀ: علی حاتمیان مرجع: aeon
چشمانتان را ببندید و سوار بر ماشین زمان به سال ۲۱۱۵ سفر کنید. چه میبینید؟ قطعاً تغییرات تکنولوژیکِ بسیاری را در ذهنتان مجسم میکنید: از ماشینهای پرنده گرفته تا گوشیهای هوشمندی که صفحۀ نمایش آنها پوست بدن انسان است. اما آیا به همین سادگی که تغییرات تکنولوژیک را مجسم میکنید میتوانید پیشبینی کنید انسانهای عادیِ آن زمان نظرشان نسبت به گذشتگان خود چیست؟ بهراستی، آیندگان ما را بهسبب کدام خطای اخلاقی ملامت خواهند کرد؟
استیون کِیو و استفان کلاین، ایان — در صد سال آینده کاربرد واژههایی چون «He» یا «She» پذیرفتنی نیست، واژههایی که بارِ فروکاستن طیفی خاکستری به دو گونۀ سیاه و سفید را حمل میکنند. ما از ضمیر او «heesh» برای اشاره به تمام انسانها، خواهیم کرد. این امر البته نهتنها انسانها بلکه حیوانات را نیز در بر خواهد گرفت.
در آن زمان، خوردن هر موجود زندهای نوعی تجاوز و خطا محسوب خواهد شد. در آینده مجاز نخواهیم بود گوشی هوشمندمان را بدون اجازۀ صریحِ خودِ گوشی خاموش کنیم. گوشیهای قدیمی نیز در «مرکز استقرار سیستمهای هوشمند سیلیکونی» بازنشسته خواهند شد.
حریم خصوصی کاملاً محو خواهد شد و نوعی پوشش برای ریاکاری و جنایت تلقی خواهد گردید. در آن زمان استفاده از نام مستعار در فضای آنلاین نوعی جرم است (بهراستی چنین کاری جز برای آزردن یا فریبدادن دیگران چه دلیلی میتواند داشته باشد؟) و تمام تراکنشهای مالی از هر نوع، شامل درآمدها و پرداخت مالیات، بهصورت خودکار در اینترنت برای همگان قابل مشاهده است.
در صد سال آینده، حتی فکر اینکه انسانهای عادی (انسانهایی در معرض مستی و خستگی یا با چشمان اشکبار و بینیهای آویزان) میتوانند بهتنهایی کنترل سلاحها، خودروها و دیگر اشیای خطرناک را در اختیار داشته باشند، هر شهروند معمولی را به وحشت خواهد افکند. رانندگی، نبرد و دستگیری [مجرمان] توسط سیستمهای هوشمند سیلیکونی صورت خواهد گرفت که نه مست میکنند و نه سرما میخورند.
در آن زمان هدردادن آب با همان وحشتی مواجه خواهد شد که امروزه در قبال ریختنِ خون و برباددادن عامل اصلی حیات داریم. آنها که توالت خود را با آب آشامیدنی تمیز میکنند (تمام شهروندان جهان صنعتی) همچون کسانی هستند که آخرین پلنگها را با تیر زدهاند.
خب شاید. شاید برخی از این پیشبینیها درست از آب درآیند، شاید هم نه. در برخی موارد ممکن است عکس آن تحقق یابد: مثلاً باززایی حریم خصوصی که فضای شخصیِ ما را با زرهی میپوشاند و آشکارکردن نامِ واقعی را در فضای مجازی غیرقابلباور و حتی بیادبانه میسازد؛ یا جنبشی برای مسئولیت بشری که اعتماد به سیستمهای خودکار را، خواه در خودروها و خواه در گوشیها و دیگر ابزارها، به مسخره میگیرد و اینگونه تبعیت از ماشینها را کنارگذاشتن مسئولیتپذیری میداند.
بااینحال در یک نکته تردیدی نیست: در صد سال آینده، انسانهای عادیِ آن روزگار به ما نگاه میکنند و سرشان را تکان میدهند، درحالیکه از عمق مسئولیتناپذیری، پستی و کوتهفکریِ اخلاقیِ ما در عجباند.
هنجارها و ارزشها تغییر میکنند. برای یک لحظه به جهان در سال ۱۹۱۵ بیندیشید. جهانی تنها چند نسل پیش از ما که بسته به سن شما محل زندگی پدران، پدربزرگان یا پدرانِ پدربزرگانتان بوده است. آن دوران، زمانۀ جنگهای جهانی بود. زمانهای که در آن تبعیض جنسیتی، نژادپرستی و امپریالیسم نهتنها پذیرفته بود، بلکه از همگان انتظار میرفت که چنین باشند و حتی ضروری محسوب میشد.
البته این تعصبات هنوز هم وجود دارند. اما در بخش بزرگی از جهان چرخشهای مهمی در ارزشهای ما صورت گرفته و این باورها را بهنحو فزایندهای ناپذیرفتنی ساخته است. ما نویسندگان این مقاله، یک انگلیسی و یک آلمانی، این متن را با همکاری و در فضایی صلحآمیز در برلین نوشتهایم. ما این متن را در شرایطی مینویسیم که [بهعنوان دو مرد] در حال نگهداری از فرزندانمان هستیم، درحالیکه همسرانمان در محل کار خود حاضرند و مشاغلی را انجام میدهند که درهایش به روی مادربزرگانشان بسته بود.
برای ما دو نفر نویسندۀ مقاله، این نشاندهندۀ پیشرفت است. ارزشهایی که در طول دهههای اخیر جهانگیر شدهاند ارزشهایی هستند که ما خود را با آنها تعریف میکنیم. پس زمانی که به صد سال پیشازاین مینگریم، وحشت و عدمدرکْ وجودمان را فرامیگیرد.
اما بسیاری هستند که این ارزشها برایشان پذیرفتنی نیست. بیشترِ مردمانی که صد سال پیش زندگی میکردند احتمالاً از این مسئله به وحشت میافتادند که جایگاه زن دیگر در خانه نباشد. بهصورت مشابه، امروزه نیز افرادی هستند که از این پیشرفتها به هراس میافتند و چشم به ارزشهای پیشین دوختهاند. این تا حدود زیادی معنای اصطلاح «محافظهکار» را روشن میسازد: باور به اینکه بله، هنجارها و ارزشها تغییر کردهاند، اما بهتر نشدهاند.
در آینده مجاز نخواهیم بود گوشی هوشمندمان را بدون اجازۀ صریحِ خودِ گوشی خاموش کنیم
برای ترقیخواهانی چون نویسندگان این مقاله آسان است که با تکبر در برابر این محافظهکاری ظاهر شوند و دیدگاه آنها را بهعنوان دیدگاهی واپسگرا مردود بشمرند. اما واقعیت این است که همین ارزشهایی که ما امروزه از آنها استقبال میکنیم، در آینده تغییر خواهند کرد. ممکن است ما از برخی تغییرات استقبال کنیم، اما جامعه دیر یا زود از ما نیز گذر خواهد کرد. اگر بهحد کافی عمر کنیم، این تخطی از ارزشها و عدمدرکِ آنها را تجربه خواهیم کرد، تجربهای که، در آن، هنجارهای [ظاهراً] مطلوب و کامل بهسبب پوچی کنار گذاشته میشوند. (مثلاً اینکه در آینده نمیتوانیم سوسیس بخوریم، دوش بگیریم، باتری ابزار هوشمندمان را بیرون بیاوریم یا خودرویمان را خود برانیم.) ما این نکته را نیز تجربه خواهیم کرد که بشنویم ما، خواه از سر حماقت یا شرارت، «بر خطا بودهایم».
واکنشِ مناسب به این تغییرات چیست؟ نظریهپردازیِ سنتیِ اخلاقی بهصورت شگفتآوری درخصوص این مسئله سکوت اختیار کرده است. تاآنجاکه نظریهپردازیِ اخلاقی مسئلۀ تغییر