ابلهان کتاب‌باز

کتاب همیشه نشانۀ فرهیختگی بوده است، حتی برای کسانی که از کتاب‌خواندن متنفرند

فرانک فوردی

ترجمۀ: علیرضا شفیعی‌نسب

مرجع: aeon

بعضی‌ها از کتاب‌ها نه برای مطالعه بلکه جهت تزئین اتاق ناهارخوری استفاده می‌کنند. برخی دیگر فقط تلاش می‌کنند تمایزشان با خوانندگان سطح پایین را حفظ کنند. کتاب همیشه نشانۀ فرهیختگی بوده است، حتی برای کسانی که از کتاب‌خواندن متنفرند. به همین خاطر است که مردم، در طول تاریخ، سعی کرده‌اند هویتی کتاب‌دوست برای خود کسب نمایند. امروزه با ظهور تکنولوژی دیجیتال، نمایشِ خواندن عوض شده است، اما ابلهان کتاب‌باز هنوز هم در میان ما هستند.

تخمین زمان مطالعه : ۱۵ دقيقه

کتاب‌باز، ۱۸۷۹، اثر لوئیس خیمنس آراندا.
کتاب‌باز، ۱۸۷۹، اثر لوئیس خیمنس آراندا.

فرانک فوردی، ایان — شنبه ۱ نوامبر ۲۰۱۴ است. مشغول جست‌وجوی کتاب در کتاب‌فروشی بارنز اند نوبل در خیابان پنجم نیویورک‌سیتی هستم که مجموعه‌ای از کتاب‌ها با ظاهری زیبا نظرم را جلب می‌کند. نزدیک‌تر می‌روم و متوجه می‌شوم که این کتاب‌ها بخشی از چیزی هستند که «مجموعۀ کلاسیک جلدچرمی» نام دارد. یکی از فروشندگان به من اطلاع می‌دهد که این کتاب‌های زیبا در کنار دیگر کتاب‌هایتان باعث می‌شود کتابخانه‌تان زیباتر به‌نظر برسد. پس از این گفت‌وگو، همیشه و همیشه به یاد می‌آورم که کتاب‌ها اهمیت زیادی به‌عنوان نماد فرهیختگی دارند. ما مثلاً در عصری دیجیتالی زندگی می‌کنیم، اما اهمیت نمادین کتاب همچنان دارای ارزش فرهنگیِ خود است. به همین خاطر است که وقتی مصاحبه‌ای تلویزیونی در خانه یا دفترم در دانشگاه انجام می‌دهم، از من می‌خواهند تا جلوی قفسۀ کتابم بایستم و تظاهر کنم که دارم یکی از این کتب را می‌خوانم.

از زمان اختراع خط میخی در بین‌النهرین در حدود سال ۳۵۰۰ ق.م و خط هیروگلیف در مصر در حدود ۳۱۵۰ ق.م، خوانندگان جدیِ نوشته‌ها از تحسینی فرهنگی بهره‌مند بوده‌اند. لوح‌های گلی که علامت‌ها و نشانه‌ها بر آن‌ها حک می‌شد، اشیایی ارزشمند یا بعضاً مقدس محسوب می‌شدند. توانایی رمزگشایی و تفسیر این نمادها و نشانه‌ها را دستاوردی فوق‌العاده به حساب می‌آوردند. این‌گونه می‌پنداشتند که هیروگلیفِ مصری دارای قدرت‌های جادوئی است و تا به امروز همچنان بسیاری از خوانندگانْ کتاب را رسانه‌ای برای کسب تجربۀ معنوی به شمار می‌آورند. باتوجه‌به اینکه نوشته دارای چنین اهمیت نمادینی است، نحوۀ خواندن و مطلبی که افراد می‌خوانند عموماً از ویژگی‌های مهم هویتشان محسوب می‌شود. خواندن همیشه شاخصی برای شخصیت بوده است. به همین خاطر است که مردم، در طول تاریخ، منابع فرهنگی و عاطفی زیادی را به کار گرفته‌اند تا هویتی کتاب‌دوست برای خود کسب نمایند.

در بین‌النهرینِ باستان، که فقط گروهی انگشت‌شمار از کاتبان می‌توانستند لوح‌های خط میخی را رمزگشایی کنند، مفسرانِ این نشانه‌ها دارای شأن بسیار زیادی بودند. در این نقطه از تاریخ است که یکی از اولین نشانه‌های قدرتِ نمادین

کتاب‌خوانی‌های افراد خودستا و خودبین در رم و دیگر بخش‌های امپراتوری به سوژۀ طنزهای طعنه‌آمیز تبدیل شد

و امتیازی را می‌بینیم که خوانندگان از آن بهره می‌برند. کاتبان جاه‌طلب، با محدودکردن دسترسی به دانش جادوییِ خود، جانانه از اقتدار فرهنگی خود به‌عنوان خواننده دفاع می‌کردند.

در قرن هفتم ق.م، زمانی که سفر تثنیه از عهد عتیق تحت حمایت شاه‌یوشیا در اورشلیم نوشته شد، جایگاه والایی برای این کتاب تعیین گشت. یوشیا از تومارهایی که «تثنیه‌نویسانِ» او نوشته بودند برای تقویت عهد میان بنی‌اسرائیل و خدا استفاده می‌کرد و، در نوعی راهبرد سیاسی هوشمندانه، میراث و ادعای خود را برای حکومت سرزمین از این راه مشروعیت می‌بخشید.

در روزگار روم باستان، که از قرن دوم ق.م آغاز می‌شود، کتاب‌ها از آسمان به زمین نازل می‌شدند و در آنجا به‌عنوان کالاهایی تجملاتی عمل می‌کردند که شأنی فرهنگی به مالکان ثروتمند خود می‌بخشند. سنکا، فیلسوف رومی که در قرن اول می‌زیست، عشق بت‌وار به نمایش آنچنانیِ نوشته‌ها را مورد طعنه قرار می‌دهد و گلایه می‌کند که «بسیاری افراد، بدون داشتن هیچ‌گونه تحصیلاتی، از کتاب‌ها نه برای مطالعه بلکه جهت تزئین اتاق ناهارخوری استفاده می‌کنند». او درمورد تومارجمع‌کن‌های خودنما می‌نویسد: «می‌توانید آثار کامل سخنوران و