تازهترین حرفهای دنیای علومانسانی از منابع معتبر جهانی مطالبی در حوزههای روانشناسی، اقتصاد، فلسفه، جامعهشناسی، کسبوکار، هنر و . . .
بالاخره روزی دماغ طبیعی هم «زیبا» خواهد شد
نویسنده:اسکاچی کول ترجمۀ: محمد معماریان مرجع:BuzzFeed
فراگیری جراحیِ بینی، علاوهبر زیبایی، کارکرد پیچیدۀ دیگری هم دارد: حذف تاریخ نژادی و قومیمان
«از شر دماغی که بهت داده بود راحت شدی.» این کامنت را یکی از میلیونها دنبالکنندۀ کیم کارداشیان در اینستاگرام برای او نوشته بود، زیر عکسی که کیمِ نوجوان را در کنار پدر نشان میداد. بااینکه هنوز معلوم نیست بالاخره کارداشیان دماغش را عمل کرده است یا نه، چهرۀ او دیگر نشانی از هیچ قومیتی ندارد. چهرۀ او چون لوحی است که استعمار و سیاستهای تبعیض نژادیْ نشان خود را با موفقیت روی آن داغ زدهاند.
تخمین زمان مطالعه : ۲۷ دقيقه
اسکاچی کول، بازفید — بهمناسبت روز پدر، کیم کارداشیان عکسی از پدر مرحومش رابرت گذاشت: عکسی پُردانه و سیاهوسفید از دوران نوجوانیاش که بالتبع گونههای تپلتر و ابروهای نازکتری داشت و گویا چندان هم آرایش نکرده بود. دنبال زیرنویس عکس، «تو بهترین پدر دنیا بودی!»، هزاران نظر ارسال شده بود: تقاضای لایککردن عکسهایشان، وعظ و نصیحتهای ترولها یا اظهار تعجب از شباهت پدر و دختر. گاهوبیگاه، چند نفری هم بهطور خاص دربارۀ بینی کیم نظر داده بودند. یکی نوشته است: «قبل از عمل بینی چقدر قیافهاش ارمنی بوده.» دیگری نوشته است: «خدا رو شکر که عوض میشه. هار هار هار.» بعدی: «وای، چقدر قبل بوتاکس، عمل، لیپوساکشن، گندهکردن پشت و جراحی بینی + یه عالم چیزهای دیگه، ناز بوده» و دنبالش شکلک گریه از خندۀ زیاد گذاشته است. کاربر دیگری گزیدهگوست: «از شر دماغی که بهت داده بود راحت شدی.»
در سالهای اخیر، ظاهر کیم دیگر چندان خبری از قومیتش نمیدهد: لبهای قلوهایتر، خط موی لیزری و پوستی طلاییرنگ بهجای زیتونی. البته کانتورینگ۱ هم مؤثر بوده است، یعنی پودرزدن دور بینیاش تا استخوانیتر و سربالاتر به نظر بیاید.
کیم هرگز شایعات مربوط به جراحی بینیاش را تأیید نکرده است، ولی گمانهزنیهای ملت ادامه دارد. یکی از سایتهای سخنچین میگوید او جراحی نکرده، ولی شاید «عمل دماغ بدون جراحی» کرده باشد که یکجورهایی «بهتر» محسوب میشود. در این عملها از مواد تزریقیِ پُرکننده برای صاف و یکنواختکردن یا بالاآوردن بینی استفاده میکنند. این موادْ بینیِ بزرگ را کوچک نمیکنند، اما بهسرعت نقصهای ریز را اصلاح کرده یا تقارن بهتری ایجاد میکنند. اما کیم تنها زن مشهوری نیست که به تغییردادن بینیاش متهم شده است. بنا به شایعات، بیانسه و ریحانا دماغشان را عمل کردهاند، نیکی میناژ هم همینطور. جولی چن (مجری برنامۀ «دِ تاک») تأیید کرده که چشمهایش را جراحی کرده است تا «کمتر آسیایی» به نظر بیایند، ولی جراحی بینی را انکار کرده است. مجلۀ اینترنتی گاوکر نوشت که، وقتی جولی این را در برنامهاش گفت، تماشاچیان او را تشویق کردند، چون «یک جراحی زیباییِ مقبول داریم، و یک جراحی زیبایی نامقبول». ولی کسی دست از سر جنت جکسون برنداشته است. او در شانزدهسالگی بینیاش را جراحی کرد. در محافل مختلف، همهجور بحثی دربارۀ دماغش شده است: از تمسخر وضعیت فعلی تا تشبیه دماغ طبیعیاش به «پیازچه».
زنان سفیدپوست هم به جراحی بینی متهم میشوند، ولی زنان غیرسفیدپوست در این بازی همیشه بازندهاند. دماغتان که خیلی بزرگ باشد، سیل انتقادها بهسوی شما سرازیر میشود و اگر ترمیمش کنید سیل پچپچها شروع میشود که لابد ضعیفتر از آن بودهاید که با چهرۀ طبیعیتان کنار بیایید. عطفبه زنان رنگینپوست، در آنچه «زیبا» نامیده میشود و «آنکه» شایستۀ لقب «زیبا»ست میتوان نفوذ میراث استعمار را دید. زنان غیرسفیدپوست عموماً میشنوند: هرکه به سفیدها نزدیکتر، زیباتر. تصویر زنان تیرهپوست مثل گابوری سیدیب فوتوشاپ میشود تا پوستشان روشنتر و درخشانتر به نظر بیاید. محصولات سفیدکننده نیز وعدۀ پوستی براق و بیرنگ را میدهند؛ باقیماندنِ جای آنها روی پوست و ناراحتی کلیه هم لابد به جهنم. شرکتهایی مثل داو حتی اسپریهای ضدلکی را تبلیغ میکنند که «لکههای تیرۀ زیر بغل را کاهش میدهند».
ناگفته نماند که تصوراتِ مربوط به بسیاری از خصیصههای تن زن در آستانۀ تحول است، چون تلاشهای بسیاری شده تا امری مثبت بهجای تصویرسازی منفی و بیزاری از آنها بنشیند. تقریباً همۀ نشانههای زیبایی، که قدری ریشۀ قومیتی و نژادی دارند، در فضای آنلاین فرصتی برای جلوه و ستایش یافتهاند: زنان سیاهپوست در اینستاگرام از پوست رنگین خود تمجید میکنند و زنان هندیتبار، مثل من، موی زیر بغل و نرمۀ موهای زیر گوش و روی شکمشان را کوتاه نمیکنند. این زنان، برخلاف آنچه به بسیاری از ما زنان گفتهاند، این نشانۀ سرکشی را پنهان نمیکنند و حتی از آن عکس هم میگیرند. جنبش مثبتدیدنِ بدن شاید دلگرمکنندهترین شکل پذیرش خود باشد: جایی که زنان چاق (یا روشنتر بگوییم، هر زنی با هر شکل و شمایلی که از شنیدن انتقادها خسته شده) از بدنهایشان تجلیل میکنند. اما بینی یا حداقل دماغهای بزرگ، پهن و کجِ امثال ما، که هیچجا بهرهای از تحسین و فتیش و رمانس نبردهاند، هنوز منتظر آن لحظۀ بیداری است. هنوز در بسیاری از اجتماعها بینی را نقص حساب میکنند، نقص یا مشکلی که باید آن را شکست و دوباره شکل داد. هرجای دنیا که باشید، بینی باید قلمی و ظریف و کوچک باشد. در سال ۲۰۱۵، جراحی بینی سومین جراحی زیبایی محبوب در ایالات متحده، پس از بزرگکردن سینه و لیپوساکشن، بود. آن سال بیش از دویستهزار «تغییرشکل بینی» انجام شد که ۷۶درصدِ آن جراحیها روی زنان بود.
پس بینی هنوز منتظر یک تحول است، منتظر زمانی که شکلش را دوست بداریم و تلاش نکنیم آن را تبدیل به چیزی کنیم که میدانیم مقبول است. هرجا و هرکه باشید، هنوز هم معیارهای تنگنظرانهای برای زیبایی بینی تعریف شدهاند. اگر سفیدکردن پوست و صافکردن موی زنان غیرسفیدپوست را از قدیمالایام نشانۀ پاکسازی میراث قومیتیشان میدانستهایم، آیا اصلاح بینی را هم میتوان تلاشی برای پوشاندن ریشههای نژادیمان دانست؟ زیبایی در بسیاری اوقات بهمعنای حذف تاریخ و قومیت است، پس جای تعجب نیست که هنوز تلاش میکنیم بینیهایمان را پنهان کنیم. فراگیری جراحیِ بینی نشانۀ معیارهای تنگنظرانۀ ما برای زیبایی است، اما کارکرد پیچیدۀ دیگری هم دارد: حذف تاریخ نژادی و قومیمان.
اخیراً لیل کیم چند سلفی با موی بلوند، بینی کوچکتر و پوست روشنتر در اینستاگرام گذاشت. اینها آخرین شواهد فرایند دگرگونیِ او در چند سال اخیر بود، فرایندی که او را هرچهبیشتر به ظاهر سنتی «سفیدپوست» نزدیک میکند. بینی او هم چند تغییر کرده و اکنون ریزتر، باریکتر و قلمیتر به نظر میآید. او در مصاحبهای در سال ۲۰۰۰ با نیوزویک گفته بود که از لحاظ ظاهرش، مشکل اعتمادبهنفس دارد: «مردهای زندگیام همیشه به من خیانت میکنند و سراغ زنانی با ظاهر اروپایی میروند، از آن مدل زنهای موبلند. زنانِ واقعاً زیبایی که من را به این فکر انداختهاند: