تازهترین حرفهای دنیای علومانسانی از منابع معتبر جهانی مطالبی در حوزههای روانشناسی، اقتصاد، فلسفه، جامعهشناسی، کسبوکار، هنر و . . .
تاریخِ زشتی میگوید چیزی به نام زشتی وجود ندارد
نویسنده:گرچن ایهندرسن ترجمۀ: محمد غفوری مرجع: aeon
هنگامی که چیزی را زشت مینامیم، داریم چیزی دربارۀ خودمان میگوییم
سنتهای غربی غالباً زشتی را در تضاد با زیبایی قرار میدهند؛ اما این مفهوم در بافتهای فرهنگی گوناگون حامل معانی مثبتی است. مفهوم ژاپنی وابی-سابی برای نقص و خللپذیری ارزش قائل میشود. اینها خصایصی هستند که در فرهنگهای دیگر ممکن است «زشت» پنداشته شوند. زشتی و زیبایی میتوانند مانند ستارههای دوتایی عمل کنند که هریک در میدان جاذبۀ دیگری میافتد و دایرهوار به دور هم میچرخند؛ درحالیکه همراه با ستارگان پرشمار دیگر یک منظومه را تشکیل میدهند.
گرچن ایهندرسن، ایان — در سدۀ نوزدهم، زن بومیِ پشمالویی در مکزیک که خولیا پاسترانا نام داشت، در نمایشگاه ادواری عجایب زیستشناختی «زشتترین زن جهان» معرفی شد. پس از آنکه او را به اروپا بردند، بر اساس هنجارهای ویکتوریایی، روی صحنه ایفای نقش میکرد: آواز میخواند و میرقصید، به زبانهای خارجی سخن میگفت، تن به آزمایشهای پزشکی در انظار عموم میداد و به دیگر سرگرمیهای عمومی میپرداخت. او هم در طول زندگیاش و هم پس از مرگش متصف به صفت «زشت» بود.
ریشۀ واژۀ زشت (ugly) به زبان اسکاندیناویاییِ سدۀ میانه میرسد و معنای آن «ترسیدن یا وحشتزدهشدن» بود. واژۀ «زشت» معانی متعددی تداعی میکرد که ازجملۀ آنها به این واژههای مشابه میتوان اشاره کرد: هیولاوار، مضحک، ازریختافتاده، عجیب، منحط و ناقصالخلقه. زشتی که تاریخی داستانگونه دارد از منابع پرشماری سربرآورده است: از ارسطو که زنان را مردان «ناقصشده» میدانست بگیر، تا افسانههای قرون وسطایی دربارۀ عجوزههای که به زنان زیبا تبدیل شدهاند، کاریکاتورهای سده هجدهم، نمایشهای «عجایب» سده نوزدهم، هنر و مردمان «منحط» سده بیستم، معماری خامگرا۱ و موارد دیگر. زشتی مدتهایی مدید چالشی را پیشِ روی زیباییشناسی و ذائقه مینهاد. تصور آنچه را که قرار است زیبا و ارزشمند باشد نیز بغرنج میساخت.
سنتهای غربی غالباً زشتی را در تضاد با زیبایی قرار میدهند؛ اما این مفهوم در بافتهای فرهنگی گوناگون حامل معانی مثبتی است. مفهوم ژاپنی «وابی-سابی» برای نقص و خللپذیری ارزش قائل میشود. اینها خصایصی هستند که در فرهنگهای دیگر ممکن است «زشت» پنداشته شوند. زشتی و زیبایی میتوانند مانند ستارههای دوتایی عمل کنند که هریک در میدان جاذبۀ دیگری میافتد و دایرهوار به دور هم میچرخند؛ درحالیکه همراه با ستارگان پرشمار دیگر یک منظومه را تشکیل میدهند.
معمولاً صفت «زشت» برای افترازدن به کار میرود؛ اما در دهههای اخیر، با مقولات زیباشناختی با ظن و تردید بیشتری برخورد کردهاند. کتلین ماری هیگینزِ فیلسوف مینویسد: «ما نمیتوانیم زیبایی را معصوم بدانیم» هنگامی که «شکوه خیرهکنندۀ برآمده از ابر قارچیِ انفجار اتمی توأم با شر اخلاقی است». همچنان که جهان دگرگون میشود و معانی «زیبا» و «زشت» با هم اصطکاک مییابند، مشاجره بر سر این موضوع دامنۀ بیشتری مییابد. در سال ۲۰۰۷ ویدئویی با برچسب «زشتترین زن جهان» پخش شد. این ویدئو بهجای پاسترانا، لیزی بلاسکِس را نشان میداد که در آن زمان هفدهساله بود. بلاسکِس که متولد تگزاس بود، از یک چشم نابینا بود و مبتلا به اختلالی بود که مانع از افزایش وزن وی میشد. در اظهارنظرهای عامۀ مردم، وی را یک «هیولا» نامیدند و حتی خطاب به وی گفتند: « فوراً خودت را بکش.» این تجربه بلاسکِس را تشویق کرد مستندی علیه ارعاب