تازهترین حرفهای دنیای علومانسانی از منابع معتبر جهانی مطالبی در حوزههای روانشناسی، اقتصاد، فلسفه، جامعهشناسی، کسبوکار، هنر و . . .
روزگاری که اقتصادِ آزاد بردهداری میکرد
پدران اقتصاد آزاد بردهداری را نمونهای عالی از تجارت و نمایشی از آزادی میدانستند
نویسنده:بلیک اسمیت ترجمۀ: سیدامیرحسین میرابوطالبی مرجع: aeon
پژوهشگران نشان دادهاند که انقلاب صنعتی بر تولید انبوه منسوجاتی استوار بود که پنبۀ آن را بردهها در جنوب امریکا کشت میکردند. این چرخه حاکی از این بود که تفاوت چندانی میان اقتصاد صنعتی نیروی کار آزاد و نظام کشاورزی وابسته به برده وجود نداشت. هنگامی که جنوب از کشاورزیِ وابسته به کار بردهها ثروتمند میشد، شمال نیز از تجارت برده به کسب ثروت مشغول بود. تجارت برده، کشاورزی و صنعت و همچنین جنوب و شمال امریکا را به هم پیوند داد. این موضوع باعث ایجاد شبکۀ تجاری جهانی شد که درنهایت پیدایش جهان مدرن را در پی داشت.
بیک اسمیت، ایان — تجارت برده در اقیانوس اطلس در طول حدود چهار قرن، میلیونها نفر را به دنیای بردهداری وارد کرد. تخمین پژوهشگران بیانگر آن است که نزدیک به یکونیممیلیون نفر در مسیر اقیانوس اطلس از بین رفتهاند. تجارت برده، افریقا، اروپا و امریکا را وارد فعالیتی کشنده، زجرآور و درعینحال پرسود کرد. بااینحال در اواسط قرن هجدهم و با افزایش بیسابقۀ تجارت برده، برخی کارشناسانِ اروپایی، بردهداری را مدلی اقتصادی دانستند. این کارشناسان درواقع تاجران برده یا ناخداهای کشتیهای انتقال بردگان نبودند؛ بلکه اندیشمندان اقتصادی تأثیرگذار بودند. آنها اندیشمندان اقتصادی پیشرویی بودند که به اصول لِسه فِر۱ پایبند بودند. درواقع آنان خودْ این عبارت را ابداع کرده بودند. این افراد که همگی گرد مقامی فرانسوی بهنام «وینسنت دو گورنه» جمع شده بودند، اولین اندیشمندانی بودند که در رابطه با کاهش دخالت دولت در اقتصاد سخن گفتند. آنها کمپینهایی برای کاهش قوانین و مقررات در تجارت داخلی و بینالمللی تشکیل دادند و تجارت برده را نیز بهعنوان شاهدی اساسی در مباحثشان مطرح کردند.
رابطۀ میان بردهداری و سرمایهداری، نسلی از تاریخدانان را به خود مشغول کرده است. انتشار تعداد زیادی پژوهش در این رابطه باعث شد توجه رسانهها نیز جلب شود. پژوهشگران نشان دادند که انقلاب صنعتی بر تولید انبوه منسوجات در کارخانههای انگلستان و نیوانگلند بنا شد. تولید منسوجات نیز به پنبهای وابسته بود که بردهها آن را در جنوب امریکا پرورش میدادند. سرمایهداران در آن وضعیت همه جا از تفوق اقتصادهای صنعتی و «نیروی کار آزاد» سخن میگفتند. «نیروی کار آزاد» یعنی نظامی که در آن کارگران به بردگی گرفته نمیشوند؛ بلکه آزادند با هر تولیدکنندهای که میخواهند، کار کنند. این یعنی وجود بازار نیروی کار، نه بازار برده.
اما به این دلیل که «نیروی کار آزاد» با مواد خام تولیدشده بهدست بردگان کار میکردند و به این مواد وابسته بودند، دیگر نمیشد تفاوت چندانی میان اقتصاد صنعتی نیروی کار آزاد ازیکسو و نظام کشاورزی وابسته به برده ازسویدیگر قائل شد. همین موضوع دربارۀ تفاوت میان «ایالتهای بردهدارِ» جنوبی و «ایالتهای آزادِ» شمالی نیز صادق بود. هنگامی که جنوب از کشاورزیِ وابسته به کار بردهها ثروتمند میشد، نیوانگلند نیز از تجارت برده و سرمایهگذاری در صنعت دریانوردی و بیمۀ دریایی به کسب ثروت مشغول بود. این سرمایهگذاری در نیوانگلند باعث شد انتقال بردهها از افریقا به ایالات متحده ممکن و سودآور شود. فروش افریقاییهایی که به بردگی گرفته شده بودند، کشاورزی و صنعت و همچنین جنوب و شمال را به هم پیوند داد. این موضوع باعث ایجاد شبکۀ تجاری جهانی شد که درنهایت پیدایش جهان مدرن را در پی داشت.
تنها در این چند دهۀ اخیر بود که پژوهشگران به رابطۀ بردهداری و سرمایهداری پرداختند.
اما برای اندیشمندان فرانسویِ قرن هجدهم که سرمایهداری لسهفر را پایه گذاری کردند، ادغام تجارت برده و فعالیت آزاد اقتصادی کاملاً منطقی به نظر میرسید. هدف نوشتههای آنها متقاعدکردن حکومت فرانسه به کاهش قوانین و مقررات مربوط به کسبوکارهای اساسی مثل فروش حبوبات و تجارت با آسیا بود. این نوشتهها فیلسوف اسکاتلندی، آدام اسمیت را متأثر ساخت. نتیجۀ این تأثیر را میتوان در کتاب ثروت ملل (۱۷۷۶) مشاهده کرد. امروزه تعداد کمی از پژوهشگران به این نوشتهها توجه میکنند. بااینحال این جزوهها، نامهها و دستنوشتهها حامل پیامی واضح بود: تولد سرمایهداری مدرن نهتنها وابسته به نیروی کارِ بهبردگیگرفتهشده و سود تجارت برده بود، بلکه به بردهداری بهعنوان نوعی فعالیت آزاد اقتصادی نیز بستگی داشت.
در اواسط قرن هجدهم و با افزایش بیسابقۀ تجارت برده، برخی کارشناسانِ اروپایی، بردهداری را مدلی اقتصادی دانستند
بعد از استعمار امریکا بهدست اروپاییان، دولتهای اروپایی قرنها بر تجارت برده در اقیانوس اطلس نظارت میکردند.