تازهترین حرفهای دنیای علومانسانی از منابع معتبر جهانی مطالبی در حوزههای روانشناسی، اقتصاد، فلسفه، جامعهشناسی، کسبوکار، هنر و . . .
شباهت بچهپولدارهای اینستاگرام با نقاشیهای اشرافزادگان
قدرت چشمانداز و چشمانداز قدرت در ولخرجیهای متظاهرانۀ جدید
آدام استونمن ترجمۀ: نجمه رمضانی مرجع: Jacobin
به رخ کشیدن ثروت با تصویر موضوعی مربوط به اینستاگرام نیست، حتی در نقاشیهای قدیمی نیز میتوان نمونههایی از آن را یافت. اما پس از آن که رسانهها بهرخکشیدنِ ثروت را با خشم و حسد نشان دادند پیوند ولخرجی متظاهرانه و رسانههای اجتماعی به بار نشست و حتی نسخههای محلی آن مانند بچهپولدارهای تهران شکوفا شدند.
آدام استونمن، ژاکوبن — ولخرجیِ متظاهرانه (نمایش ثروت به عنوان نمایی از قدرت اقتصادی) موضوع جدیدی نیست اما هیچ وقت هم به اندازۀ حالا آسان نبوده است. رسانههای اجتماعی با ارایۀ قالبی از فردگراییِ رقابتی و ماجراجوییِ اقتصادی که در آن تجربۀ رفاه باید مستند و آنلاین به اشتراک گذاشته شود، ولخرجیِ متظاهرانه را به امری عادی بدل کردهاند. در خوشگذرانی و هیجانِ ناشی از خریدی خوب، کششی درونی فرد را وامیدارد که آن را با دوستان و دنبالکنندگانشان به اشتراک بگذارد.
در صفِ اول این نمایشِ ثروت گروهی جدید ایستادهاند. پسران و دخترانی که داراییهای والدینشان را در اینستاگرام و اسنپچت به نمایش میگذارند. بعد بلاگهای معروفی مثل بچهپولدارهای اینستاگرام۱ و اسنپچتهای مدرسۀ خصوصی۲ عکسهایشان را برمیدارند و بازنشر میدهند.
در سال ۲۰۱۲ مجموعهای از گزارشهای رسانهای نمونههای افراطیِ بهرخکشیدنِ ثروت را با ترکیبی از خشم و حسد نشان داد و از همان زمان و طی این سالها، پیوند میان ولخرجی متظاهرانه و رسانههای اجتماعی به بار نشست و حتی نسخههای محلی آن مانند بچهپولدارهای تهران۳ شکوفا شدند.
ساعت رولکس، هواپیمای شخصی، قایق تفریحی، کفش لوبوتین، ماشین اسپرت لوکس، کارت اعتباری ویژه، کیف زنانۀ مارکدار با طراحی اختصاصی، قبض چند هزار دلاری خرید شامپاین، اینها نشانگرهای فرهنگی بچههای «افراد فوقالعاده پولدار» دنیا هستند.
این تصاویر به شکل معناداری احمقانه و گستاخانهاند؛ عکسهایی که با دوربین موبایل گرفته میشوند و با استفاده از فیلترهای تنظیمشدۀ اینستاگرام به سرعت به شکل پیام در میآیند و سپس با زنجیرهای از هشتگهای قابل پیشبینی(فقط یه بار زندگی میکنی YOLO / You Only Live Once#، مبارکه-blessed# یا بدت نَیاد قدرشو بدون donthateappreciate#) در شبکههای اجتماعی بارگذاری و بهاشتراک گذاشته میشوند.
اگرچه ابزارِ انتقالدهندۀ عکسها جدید است ولی تصاویر و روابطِ اجتماعی در پس آن، شیوههای قدیمیِ بهرخکشیدنِ ثروت را به یاد میآورد، به ویژه نقاشیهای رنگ روغنی که در قرن هفدهم و هجدهم میان اشرافزادگان اروپایی رایج بود.
این نقاشیها در دورانی تولید شدند که طبقۀ متوسطِ تاجر قدرت میگرفتند، طبقۀ نوظهوری که از گسترشِ راههای تجارت با مستعمرهها سود میبردند. عصرِ سفرهای دورِ اروپا، زمانی که پسرانِ اشرافِ اروپای شمالی در فرانسه و ایتالیا گردش میکردند و به دنبال آثارِ باستانی و ریشههای فرهنگ اروپا بودند و در مسیرشان با هنر، موسیقی و غذاهای جدید مواجه میشدند و از عیاشیها و مستیهای گاهوبیگاه لذت میبردند. این گردشها میتوانست چند سال طول بکشد و هزینۀ آنها را اغلب کمکهای ظاهراً نامحدودی که از خانه میرسید تأمین میکرد.
مانند عکسهای