تازهترین حرفهای دنیای علومانسانی از منابع معتبر جهانی مطالبی در حوزههای روانشناسی، اقتصاد، فلسفه، جامعهشناسی، کسبوکار، هنر و . . .
فناوری چیزی را عوض نمیکند، مگر آنکه خودمان بخواهیم
آیا حق داریم که انقلاب دیجیتال را برای شتابدادن به ضربآهنگ زندگیمان مقصر بدانیم؟ خیر
نویسنده:جودی وایسمن ترجمۀ: سجاد امیری مرجع: aeon
زندگی ما دشوار شده است و سرتاپایش را اینترنت فرا گرفته است. از این رو جای تعجب ندارد که خیلیها از آن دلخور و خشمگین باشند. میگویند اینترنت ما را آدمهای بدتری کرده است، خودشیفته و بیاخلاق و نفرتانگیز. میگویند سامان کارها را از دستمان خارج کرده است و آرامش و آسودگی برایمان جا نگذاشته است. اما شاید بهتر باشد به جای نقدِ فناوری، فرهنگِ فناوری را به نقد بکشیم؛ یعنی همانچیزی که واقعاً گرفتارش هستیم.
جودی وایسمن، ایان — بیش از چهل سال پیش که زنِ جوانی ساکن ملبورن استرالیا بودم، دوستی مکاتبهای در پاپوا گینه نو داشتم. او در روستایی ساحلی زندگی میکرد که یکساعتی با قایق کندرو از شهر لائه فاصله داشت. برای دیدن او به آنجا رفتم. هر چند پشهها ما را بهستوه آورده بودند، اما وفور میوههای استوایی، سبزیجاتی مانند تارو و سیبزمینی شیرین و ماهی تازۀ دریا این وضعیت را جبران میکردند. هیچکس عجلهای در انجام کارها نداشت.
کل روز را گرفتار تهیه شیر نارگیل بودیم. من روش دیگری برای خارجکردن محتویات درونی نارگیل پیشنهاد دادم که باعث میشد سریعتر شیر را تهیه کنیم. جوانی که اهل گینه نو بود هاج و واج مانده بود. تهیۀ شیر نارگیل همیشه تمام روز وقت میگرفت. اکنون فهمیدهام که تمایلم به صرفهجویی در زمان و افزایش بهرهوری، از لحاظ فرهنگی رفتاری غریب و نامتعارف بوده است.
میگویند که زندگی در قرن بیستویکم سریعتر از هر زمان دیگری است. زمان نایاب و ضربآهنگ زندگی روزانه تندتر شده است و همه از مشغلۀ زیاد گلایه دارند. در معاملات پرسرعت سودهای میلیون دلاری در کسری از ثانیه حاصل میشود، و در عرض کمتر از پنج دقیقه سر و ته قرارهای عاشقانه به هم میرسد. گفته میشود که نوآوریهای فناورانهْ پویا و مخربند، پیشرفتی فزاینده داشته و همهچیز را تغییر میدهند. اما آیا واقعاً همینطور است؟ ادعا میشود که محصولات فناوریهای دیجیتال فاصلۀ مکانی را کاهش داده و زمان را منعطف میکنند و همچنین نوید صرفهجویی در زمان و آزادکردن وقت برای امور مهم زندگی را میدهند.
اگر حرفِ سیلیکونولی را قبول داشته باشیم، باید باور کنیم که مشکل جهانی سریع و پیوسته در حال شتاب است و راهحلْ سرعت بیشتر است. نرمافزارهای مختص مدیریت بهینۀ زمان رو به ازدیاد هستند. مچبندهای خودپایش که همهچیز از ضربان قلب و الگوی خواب گرفته تا نوسانات خلق را پایش میکنند، امکان نظارت بهتر بر فعالیتهایمان را فراهم میآورند. در استخر شنایِ خصوصیام در لندن، دستبندی دارم که با بستن آن میتوانم بفهمم حرکات و ضربههای دست و پایم در حین شنا چقدر کارآمدند. اگر فراموش کنم، چراغ چشمکزنی در استخر هست که وجود این نرمافزار را به من یادآوری میکند. برخی خورههای فناوری در کالیفرنیا حتی به غذای مایع روی آوردهاند. با فراغتِ خاطر نشستن و از غذا لذت بردن، هدردادن زمان است. از همهجانب به زمان میتازند. باید حفظ و ذخیره شود. صدای یاریدهنده و مطبوع «خانمی» (خواه سیری۱ باشد یا کورتانا۲) در حافظۀ تلفن به شما امکان میدهد تا با استفاده از صدایتان پیام ارسال کنید، قرارهایتان را تنظیم کنید و در حال رانندگی یا ورزش تماس تلفنی برقرار کنید. زمانِ کمتر، سرعت بیشتر.
اگر فناوری دیجیتال برایمان زمان میخرد، پس چرا بسیاری از ما همچنان در شتاب و عجلهایم؟ زمانی حامیان آرمانگرای فناوری تصور میکردند جامعۀ پساصنعتی، سرشار از فراغت خواهد بود. ما، در عوض، بیشتر به شخصیتهای آلیس در سرزمین عجایب شباهت یافتهایم که با سرعت هر چه بیشتر میدوند تا سر جای خود باقی بمانند. آیا فناوری دیجیتال هم علت و هم چارۀ تنگنای زمان است؟ آیا شری ترکل در کتاب تنها کنار هم: چرا از فناوری بیش از خودمان انتظار داریم۳ (۲۰۱۱) درست استدلال میکند که رسانههای اجتماعی ارتباط و تماس را جایگزین تعامل کردهاند؟ آیا تیم وو، از پیشگامان بیطرفی در اینترنت، درست میگوید که «توجه» کالای نایاب دوران اخیر است؟
سمزدایی دیجیتال یکی از راهحلهاست. جاناتان فرانزن، رماننویس آمریکایی، معتقد است که نمیتوان با رایانهای که به اینترنت متصل است داستان ارزشمندی نوشت. او پورتِ شبکۀ رایانهاش را با چسب فوری پر کرد. اوجنی موروزوف، نویسندۀ تأثیرگذار حوزۀ فناوری دیجیتال میگوید که مجبور است تلفن همراهش را در گاوصندوق حبس کند تا بتواند فکر کند، بخواند و بنویسد. اما سمزدایی دیجیتال بخشی از معمایی گستردهتر و راهحلی محدود است.
نکتهای که در ضیق وقت: شتاب زندگی در سرمایهداری دیجیتال۴ (۲۰۱۵) نیز به آن اشاره کردهام این است که فناوری ابداً ابزاری خنثی و مستقل از ارزش نیست که اثرات «خوب» یا «بدی» داشته باشد. ضرورتها و الزامهای آن به همان اندازه که از زندگی ما نشئت میگیرند، آن را متحول نیز میکنند. اوقاتی که زندگی ما را متحول میکند، معمولاً جزئیات را از نو ترتیب میدهد، گاهی جزئیاتی مهم را، اما به ندرت شیوۀ زندگی ما را عوض میکند. به بیان ساده، فناوریها تبلور جامعه هستند، آنها تجسم روابط اجتماعیاند.
پس آیا حق داریم که انقلاب دیجیتال را برای شتابدادن به ضربآهنگ زندگی و فوریت زمانی مقصر بدانیم؟ خیر. هنوز هم هر فردی ۲۴ ساعتِ روز، هفت روز هفته و ۱۲ ماه سال را در اختیار دارد. فناوریْ واسطۀ ارتباط ما با زمان است، اما تجربۀ زیستۀ آدمی از زمان