والدین خوب بودن باعث نابودی فیزیولوژیکی شما می‌شود

پژوهشگران طی تحقیقاتی رابطۀ سلامت روان فرزندان را با سلامت جسم والدینشان بررسی کرده‌اند

نویسنده:کورین پرتیل ترجمۀ: مهدیه توکل مرجع: Quartz

روش‌های خانواده‌درمانی، معمولاً به والدین یاد می‌دهند که چگونه هرچه‌بیشتر با فرزندانشان همدلی کنند. همدلی‌کردن ما را مجبور می‌کند احساسات خود را کنار بزنیم و توجهمان را به احساسات دیگران معطوف کنیم. گروهی از پژوهشگران دانشگاه نورث وسترن هزینه‌های پنهان همدلی والدین را بررسی کرده‌اند. گویا زمان آن رسیده است که والدین دریابند برای داشتن خانواده‌ای از هرلحاظ سالم، همدلی به‌تنهایی کافی نیست.

کورین پرتیل، کوارتز — طبق تحقیقات مستند، فرزندانِ والدین همدل نسبت به سایر بچه‌ها از مزایایی برخوردارند؛ ازجمله اینکه کمتر افسرده و پرخاشگر می‌شوند و خود نیز با دیگران همدلی بیشتری دارند. پدر و مادرها نیز وقتی می‌کوشند احساسات فرزندان خود را درک کنند، عزت نفس بیشتری در وجود خود حس می‌کنند. اما این همدلی‌ها از درون، والدین را نابود می‌سازد.

گروهی از پژوهشگران دانشگاه نورث وسترن هزینه‌های پنهان همدلی والدین را بررسی کرده‌اند. آنها دریافتند درحالی‌که فرزندانِ پدر و مادرهای همدل به‌لحاظ جسمی و روانی از وضعیت خوبی برخوردارند، سلول‌های والدینِ آنها دچار «التهاب خفیف» مزمن می‌شود. در خانواده‌های همدل، وقتی فرزند از مشکلی روانی رنج می‌برد، سیستم ایمنی والدینش دچار آسیب می‌شود.

محققان ۲۴۷ پدر و مادر و فرزندان نوجوان آنها را مطالعه کردند تا دریابند هر چند وقت یک بار و تا چه میزان والدین می‌توانند احساسات فرزندان خود را درک کنند و واکنش مناسب نشان دهند. آنها نمونۀ خون افراد تحت مطالعه را نیز دریافت کردند. نتایج بررسی‌ها نشان می‌داد که پدر و مادران همدل و نیز فرزندانشان به‌لحاظ روانی اوضاع بهتری نسبت به خانواده‌های دیگر داشتند. فرزندان این خانواده‌ها نیز سطح پایین‌تری از علائم التهابی نشان دادند. اما وضع جسمی والدین در این خانواده‌ها دقیقاً برعکس وضعیت فرزندان بود و نمونه‌های گرفته‌شده از آنها وجود التهاب سیستمی خفیفی را نشان می‌داد.

پژوهش مذکور در اواخر سال گذشته به‌صورت آنلاین منتشر شد و ماه آینده نیز در مجلۀ هلث سایکولوژی منتشر می‌شود. این پژوهش در ادامۀ پژوهش اولیه‌ای بود که یک سال پیش‌تر در مجلۀ کلینیکال سایکولوژیکال ساینس منتشر گردیده بود. در پژوهش اول، تیم دانشگاه نورث وسترن، ۱۴۳ پدر و مادر و فرزندان نوجوان آنها را از نظر همدلی والدین و افسردگی فرزندان مورد مطالعه قرار دادند. یک سال بعد، تیم تحقیقات، نمونۀ خون والدین مورد مطالعه را گرفتند و با واردکردن یک مؤلفۀ باکتریایی پاسخ سیستم ایمنی آنها بررسی کردند.

بررسی‌ها نشان داد که همزمان با افزایش علائم افسردگی در فرزندان نشانگرهای التهابی والدین نیز بالا می‌رود. نتایج حاصل از این بررسی با نتایج پژوهش‌های قبلی سازگاری داشت. تحقیقات پیشین نشان داده بود افرادی که از بیمارانِ دچار امراض مزمن مراقبت می‌کنند، به ‌مرور زمان، خود دچار التهاب مزمن و افزایش میزان هورمون‌های تنش‌زا می‌شوند.

چنین پدیده ای چه علتی دارد؟ همدلی‌کردن ما را وامی‌دارد احساسات خود را کنار بزنیم و توجهمان را به احساسات دیگران معطوف کنیم. این فرایند با افزایش تنش و التهاب بیشتر همراه است. علاوه‌براین، والدین همدل معمولاً با چشم‌پوشی از کارهایی مثل خواب، ورزش و سایر فعالیت‌هایی که می‌تواند باعث کاهش تنش ناشی از مراقبت شود، سلامت خود را فدای فرزندانشان می‌کنند.

روش‌های خانواده‌درمانی، باتوجه‌به فایدۀ بسیارِ همدلی برای فرزندان، معمولاً به پدر و مادرها یاد می‌دهند که چگونه هرچه‌بیشتر با فرزندانشان همدلی کنند. درعین‌حال، اریکا ام. منزاک، دانشجوی دکتریِ روان‌شناسی در دانشگاه نورث وسترن و نویسندۀ اصلی هر دو تحقیق نام‌برده، معتقد است که همدلی برای فرزندان مفید است؛ اما اگر تلاش روانی پدر و مادر برای خودشان هزینۀ جسمی همراه داشته باشد، لازم است به آنان آموزش دهیم که چطور در عین مراقبت از فرزندان، مراقب خود نیز باشند.

منزاک در مصاحبه با کوارتز خاطرنشان کرد: «کارهایی مثل خواب، ورزش و کاهش تنش همه بر اینگونه فرایندهای ایمنی اثرگذارند.» به نظر او «این خودخواهی نیست که والدین زمانی را برای چنین کارهایی اختصاص دهند. در واقع چنین کارهایی برای سلامت جسمی و روانی آنها حیاتی است».


پی‌نوشت‌:
• این مطلب را کورین پرتیل نوشته است و در تاریخ ۲۶ فوریه ۲۰۱۶ با عنوان «Being a good parent will physiologically destroy you, new research confirms» در وب‌سایت کوارتز منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۷ فروردين ۱۳۹۵ و با عنوان «والدین خوب بودن باعث نابودی فیزیولوژیکی شما می‌شود» و ترجمۀ مهدیه توکل منتشر کرده است.
•• کورین پرتیل (Corinne Purtill) گزارشگر کوارتز است و دربارۀ موضوعاتی فرهنگ، علوم رفتاری و مدیریت می‌نویسد.