چرا فقط پولدارها می‌توانند مینیمالیست باشند؟

«می‌تونستم چیزهای خفن‌تری بخرم، ولی اون‌قدر پول دارم که تصمیم بگیرم نخرمشون»

نویسنده:چلسی فیگن ترجمۀ: پدرام شهبازی مرجع: Guardian

هر چقدر فقرا خانه‌هایشان پر است از آت‌وآشغال‌های به‌دردنخور، همان‌قدر خانۀ ثروتمندان تروتمیز است. وسایل اضافه یعنی شما آن‌قدر پول ندارید که بتوانید با خیال راحت چیزها را دور بیندازید؛ یعنی دنبال کالاهای ناب نیستید. سادگیِ مینیمالیسم گران‌تر از آن چیزی تمام می‌شود که فکرش را بکنید. اما درعوض معنویتِ خاصی با خودش می‌آورد که بهتان اجازه می‌دهد، بدون آنکه فقیر باشید، زیباییِ زندگی زاهدانه را برای خود بخرید. واقعاً چرا مینیمالیسم و خلوت‌کردن خانه این‌همه طرفدار دارد؟

عکس: پیکسل‌لَب.
عکس: پیکسل‌لَب.

چلسی فیگن، گاردین — من از مینیمالیسم متنفرم.

از مینیمالیسم متنفرم، نه صرفاً بدین خاطر که قطعه‌ای فوق‌العاده کسالت‌بار از نمایشِ اجرامحورِ۱ شخصی و باب‌شده در جامعۀ ماست، بلکه حتی از زیبایی‌شناسی مینیمالیسم هم متنفرم: یک زندگی «سفید روی سفید روی سفید». لباس‌های ظریف‌دوختی که فقط می‌تواند کارِ شرکت‌های اوِرلِین یا آریتسیا باشد، بی‌تعارف، همان تصوری است که تُردنمکی‌ها۲ از پوشش یک «دختر باحال» دارند.

این مینیمالیسم گلچین‌شدۀ شسته‌رفته، از نظر امتیازات بصری، تنها یک چیز را نشان می‌دهد: «می‌خواستم برای شیک‌بودن، مطمئن‌ترین راه رو انتخاب کنم که اشتباه و ریسک توش نباشه. مقاله‌های ’فرِنچ گِرل شیک‘۳ رو دیدم و با خودم گفتم این‌ها دیگه خیلی یه‌شکلن ... اما اون پیرهن‌های خط‌خطی هم زیادی توو چشمن. وقتشه که ظاهرم رو ساده‌تر و سبک‌تر کنم، اون‌قدر که تک‌تک چیزهایی که می‌خرم داد بزنن که: ’می‌تونستم چیزای خفن‌تری بخرم، ولی اون‌قدر پول دارم که تصمیم بگیرم که نخرمشون‘».

آخر بیایید ببینیم، اصول زیبایی‌شناسی مینیمالیستی، دست‌کم در انتخاب سبک شخصی، واقعاً چیست: ادای ساده‌زیستی درآوردن و حتی تا حدی، تظاهر به پرهیزکاری، بی‌آنکه واقعاً لازم باشد که نشانه‌های طبقاتی خوشایندمان را رها کنیم.

این‌طور مینیمالیست‌بودن که «پولت رو پای مزخرفات آیکیا هدر نده! با این میز نهارخوریِ چهارهزاردلاری که کارِ دستِ یه نویسندۀ دماغ‌سوختۀ اسکاندیناویاییه، دیگه اسباب‌اثاثیه‌ای لازم نداری!»، صرفاً یعنی شما پول اضافه‌ای دارید تا آن را «خرجِ»