تازهترین حرفهای دنیای علومانسانی از منابع معتبر جهانی مطالبی در حوزههای روانشناسی، اقتصاد، فلسفه، جامعهشناسی، کسبوکار، هنر و . . .
موجود دوستداشتنی و نفرتانگیزی به اسم هماتاقی
ترجمۀ: الهام آقاباباگلی مرجع: Atlantic نویسنده: اَلی ولپی
در سالهای بحران مالی، همخانگی بسیار افزایش یافت، اما با سپری شدن بحران، نرخ آن پایین نیامد
دانشجویانی که تجربۀ تحصیل در شهری دیگر را داشتهاند، معمولاً چندسالی درگیر رابطۀ انسانی سردرگمکنندهای شدهاند که با هماتاقیها یا همخانههایشان داشتهاند. مشکل هماتاقی این است که واقعاً معلوم نیست چه نسبتی با او داریم. شبانهروزمان را با او میگذرانیم، ولی رابطهای خونی یا دلبستگیای عاطفی به او نداریم. اگر هماتاقیها حداقل دانشگاهی مشترک دارند، همخانهها وضعشان از این هم بدتر است. همخانهها ممکن است به بدترین شکل روی اعصابمان بروند، یا به بهترین دوستانمان تبدیل شوند.
اَلی ولپی، آتلانتیک — الکس شلدورف در آپارتمانی آفتابگیر در شیکاگو، با مردی همخانه شده است که ریختوپاش میکند، اما، به گفتۀ شلدورف، خانه را مرتب نمیکند. همخانهاش اینقدر درها را باز میگذارد تا سگ شلدورف، که از نژاد شیبا اینو است، فرار میکند و عادت دارد که دربارۀ مهمانان اظهار نظرهای -از نظر شلدورف- بیادبانه و بیملاحظه بکند. اما شلدورف دیگر مجبور نیست این آزارها را تحمل کند. همخانهاش، که نخواست دربارۀ رابطهشان حرفی بزند، اجارهنامه را تمدید نکرد و شلدورف ۳۱ساله، که برای یک سازمان پژوهشی غیرانتفاعی دربارۀ آموزش و سلامت کار میکند، دوباره سر خانۀ اول برگشته است: دادن آگهی اینترنتی برای پیداکردن همخانه.
شلدورف میگوید که جستوجویش، برای یافتن همخانۀ مناسب، شکست کامل نبوده، بلکه باعث شده است بررسی کند که افراد جورواجوری که با آنها زندگی کرده است بر زندگیاش -هم از نظر عاطفی و هم از نظر مالی- چطور اثر گذاشتهاند. در طول هشت سال او ۱۱ بار اسبابکشی و با ۱۰ همخانه زندگی کرده است. سه بار هم تنها زندگی کرده است. اما با وجود وامهای دانشجویی و مخارج بالای زندگی در شهرهایی که در آنها اقامت داشته است -ازجمله واشنگتن دی.سی و تمپای فلوریدا- میگوید که همخانگی با دیگران برای سبک زندگی و سلامت روانیاش مفید بوده است.
الکس میگوید: «واقعاً از زندگی با آدمهای دیگر لذت میبرم. گفتنش عجیب است، اما بودنِ بدنِ گرم دیگری در خانه گاهی اوقات خوب است».
برای بسیاری از آمریکاییها، همخانگی با دیگران نهفقط نوعی ترجیح بلکه ضرورت است. در دهههای گذشته، بسیاری از کسانی که در دهۀ سوم و چهارم زندگیشان بودند، خانه را با همسرانشان شریک میشدند -نزدیک به نیمی از جمعیت بزرگسال تا حدود سال ۲۰۰۷ با همسرانشان زندگی میکردند- اما اخیراً میزان ازدواجهای بهتعویقافتاده، افزایش بدهی وامهای دانشجویی و مخارج فزایندۀ تهیۀ مسکن به افزایش تعداد خانههای چندنفره۱ منجر شده است، اصطلاحی که جمعیتشناسان به کار میبرند تا خانههایی را توصیف کنند که به غیر از صاحبخانه و همسرش شامل بزرگسالان دیگری هم میشود. این مسئله شامل افرادی هم میشود که با همخانهها یا والدینشان زندگی میکنند. در ۲۰۱۵، یکچهارم آمریکاییهای ۱۸ تا ۳۴ساله با همخانههایشان زندگی میکردند که به گفتۀ دادههای ادارۀ آمار ایالات متحدۀ آمریکا نسبت به ۲۳ درصدِ دهۀ قبل افزایش پیدا کرده است. حدود ۳۲ درصد از کل جمعیت بزرگسال آمریکا در ۲۰۱۷ در خانۀ اشتراکی زندگی میکردند که نسبت به ۲۹ درصد در سال ۱۹۹۵، طبق تحلیل مرکز تحقیقات پیو از دادههای ادارۀ آمار، افزایش داشته است. جاناتان وسپا، یکی از جمعیتشناسان ادارۀ آمار ایالات متحدۀ آمریکا، هنگامِ بررسیِ گرایشهای تهیۀ مسکن در میان جوانان، متوجه شد که در سال ۲۰۱۵ بیشتر بزرگسالان ۱۸ تا ۳۴ساله بهتنهایی، با همسر یا با شریک عاطفیشان زندگی نمیکردند، که تغییر شگرفی نسبت به یک دهه پیشتر بود، یعنی زمانی که بیشتر جوانان، در اکثر نقاط کشور، مستقل زندگی میکردند.
وسپا دریافت که، رویهمرفته، افرادی که بیشتر احتمال دارد با همخانه زندگی کنند ۱۸ تا ۲۴سالهاند، کالج را تمام کردهاند، و غالباً در مدرسۀ عالی ثبت نام کردهاند. وسپا دریافت که احتمال بیشتری دارد که افراد بیکار با همخانه زندگی کنند و یک خانۀ تکخانواری یا آپارتمانی را با همدیگر اجاره کنند.
رکود سال ۲۰۰۸ ممکن است این گرایش را تشدید کرده باشد، یعنی زمانی که میزان بیکاری، به گفتۀ ادارۀ آمار کار، به بالاترین میزان خود یعنی ۱۰ درصد رسید. اما به نظر میرسد که اقتصادِ در حال بهبودی باعث نشده است که جوانان روششان را تغییر
زندگی در شهر، که بسیاری از جوانان برای کار به آنجا میآیند، شیوۀ زندگی بزرگسالان ۲۰ و ۳۰ساله را تحت تأثیر قرار داده است
دهند. آرون ترازاس، اقتصاددان ارشد وبسایت معاملات ملکی زیلو۲، میگوید: «بهرغم اینکه وضعیت بازار کار بهتر شده، بهرغم اینکه تعداد بیشتری از فارغالتحصیلان جوان کار پیدا کردهاند» زندگیکردن با همخانهها ادامه پیدا کرده است. وبسایت زیلو، در یک بررسی، دریافت که ۳۰ درصد از آمریکاییهای بزرگسالِ ۲۳ تا ۶۵ساله با همخانه زندگی میکنند که نسبت به ۲۱ درصد در سال ۲۰۰۵ بیشتر است. او میگوید: «فکر میکردیم که پدیدهای دورهای خواهد بود، اما کاملاً پایدار از کار درآمد، که تعجبآور است».
یکی از توضیحاتِ ممکن این است که بسیاری از جوانان و کسانی که بهتازگی فارغالتحصیل شدهاند و برای موقعیتهای