آیا طرز فکرتان شبیه یک مترجم است؟

منتشر شده در وبسایت want words توسط MARTA STELMASZAK
لینک مقاله اصلی: http://wantwords.co.uk/school/do-you-think-like-a-translator/

چند روز پیش که به خانه و خانواده سر زدم، یکی از پسرعموهای بسیار کوچک‌ترم پس از کمی گفتگو از من پرسید: «آیا شما مترجم‌ها هر چیزی را که می‌شنوید یا می‌خوانید ترجمه می‌کنید؟» سوال او باعث شد فکر کنم که فکر کردن مثل یک مترجم یا یک زبان‌شناس واقعا به چه معناست؟

فکر کردن و رویا پردازی به زبان‌های مختلف

امروزه تقریبا همه میدانیم که یکی از عوامل تعیین‌کننده دوزبانگی توانایی رویاپردازی به زبان خارجی است. من گاهی در خواب راه می‌روم و در سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی در حالی که خواب بودم برای کمک به سه زبان مختلف جیغ می‌کشیدم. حالا، در خواب‌هایی که می‌بینم گاهی در حال تفسیر در دادگاه یک کلمه را فراموش می‌کنم یا در میانه تفسیر شواهد کلیدی گیر می‌افتم. اما این روش فکر کردن من به شکل ترجمه‌ای را تعیین نمی‌کند، صرفا به من کمک می‌کند تا در دوزبانگی، که بسیار مشتاق آن هستم، شرکت کنم.

یادداشت کردن کلمات جالب یا عجیب

من چند دفترچه چرمی سیاه پر از این کلمات عجیب و غریب دارم. این فقط علاقه شدید به کلمات است، برخی از آن‌ها واقعا برای من خنده‌دار هستند. من این کلمات را نیز دنبال می‌کنم و آن‌ها را به صورت آنلاین در تمام انواع لغت‌نامه‌ها (از نظر لغت‌شناسی انگلیسی) جستجو می‌کنم! اما آیا این به من اجازه می‌دهد بگویم که من مانند یک مترجم فکر می‌کنم؟

جستجوی معادل‌ها

من همیشه این کار را انجام می‌دهم، به خصوص موقع سخنرانی یا زمانی که سعی می‌کنم برخی از وقایع را برای دوستان انگلیسی‌زبان خود توصیف کنم. من باید کلمه مناسب را در هر دو زبان بدانم. هیچ بهانه‌ای وجود ندارد. هر وقت کلمه‌ای را می‌بینم که توجه مرا جلب می‌کند، فورا به دنبال معادل آن می‌گردم. بعضی وقت‌ها تا وقتی که به خانه برگردم و دنبال آن بگردم من را رها نمی‌کند. می‌دانم که ممکن است در آینده به این ارتباط ذهنی نیاز پیدا کنم، به همین دلیل است که پرورش این واژه‌نامه درونم مرا اذیت می‌کند.

طرز فکر «من این را متفاوت ترجمه می‌کردم»

این برای شما اتفاق نیفتاده؟ خب، این اتفاق زمانی که داشتم یک متن به زبان اصلی می‌خواندم برای من چند بار افتاد. این پیش‌زمینه زبان‌شناسی من است یا مطالعات زبان مادری من که به طور خودکار تمام این خطاهای کوچک را نشان می‌دهد؟ اوه، و این موقعی اتفاق می‌افتد که، با کمی خجالت روی گونه‌هایم، در ترجمه قدیم خود تجدید نظر می‌کنم.

دیدن مشکلات ترجمه در همه نوع متن

بروشورها، راهنماهای گردشگری، نامه‌ها، اخطارها، نشانه‌ها، نسخه‌های محصول و غیره. مردم عادی فقط آن‌ها را می‌خوانند. اما نه، مترجمان (به اعتقاد من بیشتر ما) بلافاصله آن‌ها را به عنوان مشکلات ترجمه بالقوه می‌بینند و سعی می‌کنند آن‌ها را اصلاح کنند. حتی بدون حقوق! آیا این فقط در ذهن ماست؟

انجام تحلیل متن. همیشه

هر وقت چیزی طولانی‌تر از به روزرسانی سرویس مترو می‌خوانم، تمام ویژگی‌های درون و برون متنی آن را تحلیل می‌کنم. این کار برای یک کتاب یا مقاله بیشتر شبیه یک کابوس است. گفته می‌شود که زبان شناسان نمی‌توانند مانند افراد "عادی" بخوانند آن‌ها متن را تحلیل می‌کنند و مستقیما زیر پوست آن می‌روند. چگونه این اتفاق دیدگاه ما از هر ارتباطی را تغییر می‌دهد؟

آیا مترجمان متون را به گونه‌ای دیگر می‌بینند؟ آیا ما فرهنگ‌ها را متفاوت می‌بینیم؟ با توجه به تجربه خودم می‌دانم که حرفه‌ام روش دریافت و پردازش هر نوع متن - از جمله صحبت کردن - من را تغییر داده‌است. من فکر می‌کنم که حرفه ما نقش ما را در کل فرآیند ارتباط برای همیشه تغییر می‌دهد. ما دیگر فقط دریافت‌کننده نیستیم. هر بار که متون را به دست می‌آوریم، دوباره آن را می‌سازیم، حتی اگر فقط در فکرمان باشد. آیا شما هم مثل مترجم‌ها فکر می‌کنید؟

این مقاله توسط ربات ترجمه متن ترجمیار و با کمی ویرایش انسانی ترجمه شده است.