بیشتر دوستان من را به اسم عزیز می شناسند. ولی اسم کامل من سید عزیز الله بنی هاشمی است. سالهای زیادی را صرف کار توسعه محصولات نرم افزاری کردم و عاشق کار تیمی و موفقیت هستم. TeamCanvas.ir
مرز بین حریم شخصی و حمایت از همکاران شما ، کجاست؟
بر اساس برخی تحقیقات انجام شده و مطابق آنچه که برداشت عمومی جامعه نیز بر آن استوار شده است ؛ پرسنلی که با آرامش درونی و حال خوب به محل کار خود وارد می شوند ، عملکرد بهتری در زمینه کاری از خود نشان می دهند و خودشان هم رضایت شغلی بیشتری دارند. اما وقتی یکی از همکاران شما صبح با اعصاب بهم ریخته و یا ظاهری سرشار از استرس و ناراحتی وارد محیط کار می شود ، چه احساسی در شما به وجود می آورد؟ شما چگونه می توانید بدون اینکه او را ناراحت کنید ، به او کمک کنید که آرامش بیشتری پیدا کند و روز کاری خود را شروع کند ؟
شروع این کار می تواند خیلی ساده اتفاق بیفتد. فقط کافی است با این سؤال ساده شروع کنید.
+ خوب هستی؟ (احتمال زیاد به جواب زیر رو به رو خواهید شد)
_ مرسی ، خوبم
با وجود همه مشغله ای که دارید و به احتمال زیاد حجم زیاد کاری که برای همه متصور هستیم ولی بهتر است بیشتر از یک بار برای پرسیدن حال همکار خود اقدام کنید.
می توانید برای بار دوم با جمله ای مشابه جملات بعدی صحبت را با همکارتان ادامه دهید. فقط برای گفتن این جمله خیلی مهم است که در ذهن خود جزئیات زندگی شخصی همکارتان را تا حدی که به خاطر دارید ، بازبینی کنید. اطلاع از جزئیات زندگی او و اطلاعاتی که قبلاً در تیم به اشتراک گذاشته است می تواند به فرآیند پرسش شما و نحوه پرسشگری شما کمک کند.
+ می دونم بهم گفتی که خوبی ولی احساس می کنم یک چیزی درست نیست. برای همین دوباره دارم می پرسم. کمکی می تونم بهت بکنم؟
از اینجا باید اختیار اینکه همکار شما بخواهد در مورد موضوع صحبت کند و توضیحی بدهد یا اینکه اصلاً دیگر صحبت نکند را به او بسپارید. حتی اگر احساس می کنید حال او اصلاً خوب نیست و هنوز هم به شدت بهم ریخته است ، بهتر است همکارتان را مجبور به صحبت کردن نکنید. به زبان بدن همکارتان دقت کنید. خیلی از حرف های ناگفته ، در زبان بدن او بیان می شود.
برای ایجاد جو حمایتی در تیم های کاری ، مهمترین مسأله ایجاد جو اعتماد بین اعضای تیم و شماست. اگر مدیر یک تیم هستید ، برای ایجاد حس اعتماد ، حمایت فراگیر از همه اعضا (عادلانه) و همدردی باید تلاش کنید.
به جای این موضوع بهتر است شرایطی را فراهم کنید که او احساس آرامش خاطر کند. ایجاد این حس که اگر هر چیزی بگوید بین شما و او محرمانه باقی خواهد ماند و یا این نکته که شما به تصمیم او برای صحبت نکردن در مورد مشکلش احترام خواهید گذاشت. جملاتی مثل جملات زیر می توانند ، راهگشای خوبی برای این شرایط باشند.
" من به حریم شخصی تو احترام می گذارم ولی اگر خواستی صحبت کنی ، من اینجام. اگر هم نخواستی صحبت کنی ، من دیگه سؤالی نمی پرسم. "
این جملات می تواند حس دلسوزی و حمایت را به روشی غیر تحمیلی به همکار شما نشان دهد و یک فضای مطمئن و صد البته آزاد را برای او فراهم کند که در صورت تمایل برای صحبت کردن ، خودش به سراغ شما بیاید.
اگر از این مطلب خوشتان آمده است ، پیشنهاد می کنم مطلب "جادوی گوش دادن برای کمک به تغییر در افراد" را هم مطالعه کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه در بین اهداف متعدد کاری خود غرق نشویم ؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
جادوی گوش دادن برای کمک به تغییر در افراد
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه با اضطراب ناشی از آینده ای که نمی دانیم چگونه خواهد بود،کنار بیاییم ؟