آیا شما هم آرزوی داشتن چنین مربی دارید ؟

اتفاقات رخ داده در ارتباط با موضوع کشتی گرفتن قهرمانان ملی  و حرکت ارزشمند رسول خادم و استعفا و بعد از آن نامه نگاری های او از هر دید که بخواهیم به آنها بنگریم ارزش بسیار زیادی دارد ولی جا دارد از دید یک مربی در یک تیم هم به آن بنگریم

رسول خادم جزو مدیرانی است که از رده های پایین کشتی تجربه کسب کرده است و با طی کردن پلکان رشد خود را به ریاست فدراسیون کشتی ایران رسانده است و با تکیه بر هوش ذاتی خود توانسته است تحلیل درستی از شرایط فعلی تیم های ملی کشتی ایران داشته باشد.

خادم دانش آموخته علوم سیاسی و روابط بین الملل است و دوره دکترای خود را در حوزه علوم اجتماعی و جامعه شناسی می گذراند. تجربه عضویت ده ساله در شورای شهر تهران باعث شده است او مقتضیات سیاسی را نیز بسیار خوب درک کند و توانسته است در حوزه مدیریتی گام های درست و صحیحی در حوزه فعالیت کشتی بردارد.

اما او مربی است . با دو بنده هنوز روی تشک کشتی با قهرمانان ملی سرشاخ می شود و کنار تشک در مسابقات جهانی کنار تیم می ایستد. او به درستی شرایط کاری قهرمانان ملی ما را درک می کند و به عنوان مربی آنها قد راست می کند و تلاش می کند در مقابل سیاسیون از آنها دفاع کند. او به اتکای خواسته صحیح تیم خود مشکلات را بیان می کند و با زبان بین المللی و تکیه بر اصول صحیح مدیریت از حقوق تیم های کشتی و کشتی گیران ملی دفاع می کند.حمایت همه جانبه رؤسای فدراسیون های کشتی استانی از استعفای او نشان دهنده توان قوی او برای ایجاد یک همراهی و حرکت جمعی برای رسیدن به یک هدف مشترک درون تیم است.

فارغ از هر نتیجه سیاسی که از تصمیم او و خانواده کشتی ایران گرفته شود خوشحالم که ورزشکاری با گذشتن از سکوهای جهانی امروز پلکان اصول مدیریت تیم و کارتیمی را چنین آگاهانه طی می کند و برای تیم خود و خانواده کاری خود می ایستد. 

در جایی از نامه خود می نویسد "⁣دقت کنید، دانشمندان هسته‌ای بر روی چشمان ما جای دارند. اما عامه مردم ما با آنها زندگی نمی‌کنند. با شما رجال سیاسی هم زندگی نمی‌کنند اما با حسن یزدانی که بچه روستاست و بعد از قهرمان المپیک شدنش هم در همان روستا، در همان خانه و در کنار همان مردم روستایی زندگی می‌کند، و منزلش را به خیابان‌های الف، ب و جیم نیاورده، زندگی می‌کنند...
جامعه امروز ما بیش از همیشه به قهرمانان ملی‌اش نیاز دارد...." 

رسول خادم توانسته است با تکیه بر احساسات و دارایی های کشتی و قهرمانان دوست داشتنی مردم یک سؤال بزرگ را در ذهن بسیاری از سیاسیون و حتی اقتصادیون ایران مطرح کند.

پدرام سلطانی ، نائب رئیس اتاق بازرگانی ، صنایع ، معادن و کشاورزی ایران به عنوان یک فعال اقتصادی مطلبی منتشر کرده است با عنوان "قهرمانان بی جواب" و بسیار زیبا حرکت هوشمندانه خادم را دستمایه یک سری سؤالات اقتصادی قرار داده است.

به حرکت رسول خادم به عنوان یکی از بهترین رفتارهای دیپلماتیک از طرف یک تیم باید نگاه کرد.

شناخت اصول و ارزش های تیم ، ایجاد انگیزه مشترک بین تیم ، تعریف هدف مشترک برای دستیابی به نتایج و حفظ ارزش های مشترک تیم و در نهایت ارائه قوانین و فعالیت هایی که برای تیم ضروری است.

تیم ها برای ارتقای جایگاه کارتیمی احتیاج به یک مربی دارند. نقشی که الزاماً توسط مدیر تیم شاید بازی نشود ولی ضرورت وجود آن برای ارتقای فرهنگ کارتیمی در بین تیم انکارناشندنی است. در بین فردی ترین ورزش جهان مثل کشتی هم می توان کارتیمی را دید وقتی منافع مشترک و اهداف و انگیزه های مشترک توسط یک مربی و تسهیل گر کار تیمی همراستا می شود.

رسول خادم برای سرشاخ شدن با سیاسیون امروز در نامه خود حتی جامعه فرهیختگان ، اقتصادیون ، کارآفرینان ایران را نیز با خود همراستا کرده است. او در بیانیه خود خطاب به سیاسون می گوید

"به شما میگویم،  شما هم باید به میدان بیایید و اگر قرار به باختن است، "با هم ببازیم..."

یکبار دیگر به مقاله رسول خادم سر بزنید و از اول این بیانیه را بخوانید. این مربی اصول جامعه شناسی و رابط بین الملل را در هم آمیخته است و برای تیم خود ایستاده است. تیم او هم پشت سرش خواهند ایستاد. شک نکنید.

نامه رسول خادم را از اینجا بخوانید