MBA | tyyi.net | برنامهنویس
طاقچه و فیدیبو: کتابم را پس بدهید
چند سالیه که از یکی این نرم افزار ها برای مطالعه ی کتاب استفاده می کنم و یکی از سرسخت ترین مدافعین کتاب های الکترونیکی هستم. اما همیشه یک دغدغه ی مهم همراه منه. و اون اینکه اگر زمانی، کسی به هر دلیلی تصمیم بگیره که یک کتابی دیگه روی پلتفرم نباشه، تلکیف خریدار چیه؟ عطف به ما سبق؟ یعنی زمانی که من این کتاب رو تهیه کردم، کتاب مجاز بوده و حالا صیانت شده. حتی دیده شده که این اتفاق برای کل پلتفرم هم میافته چه برسه به یک کتاب. در نتیجه من یک بار خود کتاب رو الکترونیکی می خرم (چون همه جا بهش دسترسی دارم و مخصوصا توی سفرها) هم یک بار به صورت چاپی!
چرا - در حال حاضر - نمیشه یه بکاپ آفلاین از کتاب ها داشت؟ نرم افزارهایی که ما روی گوشی نصب می کنیم، یک نسخه از کتاب رو روی حافظه ی گوشی جا می ذارن. ولی نمیشه اون رو کپی کرد و جای دیگه ای برد. منطقی هم هست. نباید هم بشه. برای اینکه از کپی شدن کتاب ها جلوگیری بشه، کتاب ها رو با استفاده از کلیدهایی رمزنگاری می کنن که اون کلید ها رو بعد از لاگین از سرور دریافت می کنیم. در نتیجه خیلی سریع به کتابی که می خوایم و قبلا دانلود کردیم دسترسی داریم حتی بدون اینترنت.
ولی نکته اینه که اگر تصمیم بر این باشه که کتابی دیگه وجود نداشته باشه، به سادگی اون کلید از روی پلتفرم حذف میشه. و دسترسی کاربر به کتابی که حتی قبلا دانلودش کرده از بین میره. یا حداقل روی دستگاه های دیگه بهش دسترسی نخواهد داشت. مخصوصا اینکه لیست کتاب های خریداری شده رو نرم افزار از روی گوشی بر نمی داره. بلکه از سرور می گیره. یعنی کلیدش که هیچ، اگر اسمش هم حذف بشه، نسخه ی آفلاین کتاب هم از بین میره.
داشتم به این فکر می کردم که چقدر خوب میشد اگر می توانستم کلیدها رو به صورت فیزیکی از این پلتفرم ها، روی دانگلی چیزی بخریم که وصلش کنیم به کامپیوتر و مطالعه کنیم. و این دانگل با نرم افزار خود این شرکت ها آپدیت بشه و کتاب های جدید بهش اضافه بشه.
اینطوری واقعا داده ای که مالکیتش مطعلق به ماست، برای ما باقی می مانه. در ضمن، میشه کتاب ها رو همچنین قرض هم داد. مگر نه اینکه میشه کتاب های پرینت شده رو قرض داد؟
من شخصا از وجود این دو پلتفرم خیلی خوشحالم و از پلتفرم های جدید هم در این حوزه استقبال می کنم. آرزو می کنم که به سمت جلو برن و موفق باشن. بیش باد!
مطلبی دیگر از این انتشارات
گردرگ وبلاگ دارد؛ چرا؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
اینترنت ملی: سوء تفاهم ۲۸ ساله
مطلبی دیگر از این انتشارات
لعنت به کاربر، مرا باد بزنید.