قیمت گذاری محتوا بر مبنای چرخه بازاریابی


این روزها درگیر ایجاد یک کمپین بازاریابی محتوا با هدف تولید لید (سرنخ) برای یک شرکت صنعتی هستم که برای این هدف می بایست در یک بازه زمانی تعدادی کتاب الکترونیکی تولید می شد. به طور مشخص برای پیشبرد این استراتژی دنبال یک تولید کننده محتوای حرفه ای می گشتم. برای همین به سایت جابینجا و پونیشا رفتم که بطور مشخص مشاهده کردم شغلی با عنوان "کارشناس تولید محتوا" نسبت به گذشته رشد چشمگیری داشته است. زمانی که با تولیدکنندگان محتوا وارد مذاکره برای تعیین قیمت همکاری شدم، با شیوه قیمت گذاری بر مبنای کلمه آشنایی پیدا کردم. بر اساس این شیوه قیمت گذاری، افراد از کلمه ای 5 تومان تا 100 تومان و بیشتر خدمت خود را ارزش گذاری می کنند.

این در حالی است که با مشکل نبود یک" معیار عینی" برای تعیین ارزش محتوا که یکی از اصول چهارگانه مذاکره حرفه ای است، روبه رو می شویم. این موضوع نشان از این تفکر دارد که بعضی از تولید کنندگان محتوا بیشتر از آنکه به روح و کیفیت محتوا توجه داشته باشند، به طولانی بودن و حجم محتوا تاکید دارند. این مسئله برای کمپین ما که کیفیت لیدها از ارزش بالایی برخوردار است، چندان مطلوب نبود. با کمی پرس و جوی بیشتر فهمیدم کارشناسان تولید محتوا تحت تاثیر اهداف سئو در شرکت ها بوده اند. این مساله باعث شده از قابلیت های محتوا برای تولید لید و تبدیل لید های بازاریابی به فروش عملا دور شوند. اغلب آنها بیشتر از آنکه روی بازاریابی محتوا تمرکز داشته باشند، بر روی بازاریابی از طریق سئو پافشاری دارند که می توان گفت این رویکرد ریشه در شیوه ای دارد که خدمت خود را ارزش گذاری می کنند. از این رو به این فکر افتادم که اگر این قیمت گذاری بر اساس شاخص های ارزیابی عملکرد چرخه بازاریابی بود، می توانستیم شاهد افزایش کیفیت تولید محتوا از یک سو و نحوه بهتر قیمت گذاری بر مبنای عملکرد از سوی دیگر باشیم.