دلایل محکمه پسند طلاق از طرف زن

دلایل محکمه پسند طلاق از طرف زن
دلایل محکمه پسند طلاق از طرف زن



طلاق وفق مقررات و قوانین کشور یکی از راه‌های از بین رفتن و انحلال عقد نکاح محسوب می‌شود. به غیر از طلاق، فسخ نیز یکی دیگر از راه‌های از بین رفتن عقد نکاع می‌باشد که شرایط ویژه‌ای دارد. منفورترین حلال نامیده شده است.

اصولاً طلاق حق مرد محسوب می‌شود و مرد است که می‌تواند تقاضای طلاق بدهد و با شرایطی، عقد نکاح را منحل سازد؛ اما زن نیز در شرایطی این اختیار را دارند. طلاق از سوی زنان کمی دشوارتر از طلاق از سوی مرد است. به خصوص در سال‌های اخیر که با بخشنامه‌های متعدد، دادگاه‌ها مسیر طلاق را برای زنان دشوار کرده‌اند. این امر در بادی ماجرا کمی غیرمنطقی و یکطرفه به نظر می‌آید اما فلسفه‌های مختلفی بیان شده است. عده‌ای چون حراست خانواده را بر عهده مرد می‌دانند، از بین رفتن آن را نیز حق مرد و نه زن می‌دانند و معتقدند که مرد بهتر از زن می‌تواند مصلحت خانواده را تشخیص بدهد. تفکرات سنتی و کهنه نیز زن را غیرصالح برای تصمیم‌گیری می‌دانند. اما آنگونه که در جامعه امروزی می‌بینیم خیلی از امور در دست زنان است و دلایل زیادی برای مصلحت اندیشی مثبت زنان وجود دارد.

اما علت اصلی سخت شدن طلاق از سوی زن این است که روند افزایشی درخواست طلاق از سوی زوجه، قانونگذار را مجبور به اعمال سیاست‌هایی در راستای کاهش ثبت طلاق کند. در آخرین اعمال سیاست‌های کاهشی طلاق، ثبت طلاق در دفاتر ازدواج و طلاق به صورت سهمیه بندی شده است و هر دفتر تعداد محدودی طلاق را می‌تواند ثبت کند.

ثبت دادخواست طلاق و شروع دعوای طلاق و دیگر دعاوی خانواده مستلزم این است که قبلاً از مشاوره حقوقی یا وکیل شرایط را پرسید و بررسی کرد؛ زیرا طلاق به همین راحتی اتفاق نمی‌افتد. وکلای دعاوی خانواده و طلاق قبلاً مسیری که زوجه می‌خواهد برای اولین بار طی کند، بارها رفته است و عکس العمل دادگاه را نسبت به ادله طرفین می‌داند. گروه حقوقی وکیل الوکلا با همکاری وکلای خبره در امور خانواده سعی در پیشبرد بهتر و سریع‌تر مسیر طلاق دارند و تجربیات خود را در اختیار زنان و مردان خواهان طلاق قرار می‌دهند.

در این نوشتار راجع به مهمترین دلایل محکمه پسند طلاق از طرف زن مطالبی را بیان می‌کنیم. این موارد حاصل تجربیات عملی وکلای خانواده وکیل الوکلا در دادگاه‌ها می‌باشد.




طلاق از طرف زن

طلاق از سوی زوجه همانطور که در بالا اشاره شد، شرایط خاصی دارد که یک به یک بررسی می‌کنیم.

  • وقتی زن در سند ازدواج حق طلاق ندارد.

شروط دوازده گانه در سند ازدواج درج شده و اغلب زوجین بدون خواندن آن اقدام به امضا می‌نمایند. در این بندها شرایطی بیان شده که اگر به قوع بپیوندد، زن می‌تواند درخواست طلاق نماید. بندهای مورد اشاره به شرح زیر است.

۱- استنکاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت شش ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تادیه نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت شش ماه وفا نکند و اجبار او به ایفا هم ممکن نباشد.

۲- سوء رفتار و یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید.

۳- ابتلاء زوج به امراض صعب العلاج به نحوی که دوام زناشویی برای زوجه مخاطره آمیز باشد.

۴- جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد.

۵- عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد.

۶- محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر عجز از پرداخت منجر به پنج سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به پنج سال یا بیشتر باز داشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد.

۷- ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل آورد و ادامه زندگی برای زوجه دشوار باشد.

۸- زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند. تشخیص ترک زندگی خانوادگی و تشخیص عذر موجه با دادگاه است و یا شش ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت نماید.

۹- محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب جرم و انجام هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زوجه باشد. تشخیص اینکه مجازات مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی است با توجه به وضع و موقعیت زوجه و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.

۱۰- در صورتیکه پس از گذشت پنج سال زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر زوج ، صاحب فرزند نشود.

۱۱- در صورتیکه زوج مفقودالاثر شود و ظرف شش ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود.

۱۲- زوج همسر دیگری بدون رضایت زوجه اختیار کند یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننماید.

همانطور که ملاحظه می‌شود در هیچ یک از بندها، حق طلاق به عنوان حقی مستقل، به زن اعطا نشده است. زن باید عدم پرداخت نفقه از سوی شوهر یا سوء معاشرت وی یا محکومیت شوهر را بیان کند تا بتواند دادگاه را برای صدور حکم طلاق قانع کند.

  • زن در سند ازدواج یا در عقدی جداگانه، وکالت در طلاق دارد.

با این شرایط کار زوجه برای دریافت حکم طلاق راحت می‌شود. در اینجا کافی است تا زن یک وکیل از سوی مرد بگیرد و دادخواست طلاق توافقی را طرح نماید. در این حالت زن و وکیل مرد باید از سامانه تصمیم نسبت به نوبت گیری مشاوره خانواده اقدام کنند و بعد از گرفتن گواهی عدم انصراف از طلاق، آن را به دادگستری ارائه دهند و باقی مراتب طلاق را طی کنند. در این حالت نیاز به حضور مرد در مراحل طلاق نیست و زن و وکیل مرد کافی برای طی مراحل هستند.

  • زن وکالت در طلاق ندارد و شرایط بندهای 12گانه نیز وجود ندارد.

در این حالت طلاق تقریباً غیرممکن است و تنها دو راه وجود دارد که یکی نیاز به همکاری مرد دارد و دیگری باید اثبات شود.

اول اینکه زن باید عسر و حرج خود در زندگی را به هر طریق ممکن ثابت کند. عسر و حرج کلمه نام آشنای این روزهای راهروهای دادگاه‌ها است. کلمه کلیدی صدور حکم طلاق که زنان باید ثابت کنند در زندگی خود چنان در مضیقه هستند که ادامه زندگی غیرممکن است. دادگاه با احراز عسر و حرج زوجه، حکم طلاق را صادر می‌کند. البته اثبات حسر و حرج به همین سادگی‌ها نیست. اما زنان می‌توانند به هر طریق ممکن ثابت کنند که زندگی به حدی دشوار است که کنار یکدیگر نمی‌توانند ادامه دهند.

راه دوم توافق با مرد بر سر مسائل جانبی نکاح و گذشت از برخی مسائل مالی و غیرمالی است. امروزه یکی از راه‌های طلاق این است که مرد و زن قبل از مراجعه به دادگاه بر سر مسائیلی مانند مهریه و اجرت المثل و نفقه و حضانت فرزاندان توافق می‌کنند. معمولاً زنان که مهریه زیادی دارند، از بخش قابل توجهی از آن چشم پوشی می‌کنند تا بتوانند وکالت در طلاق را بگیرند و از قید عقد نکاح آزاد شوند.