خوشحال میشم وقتی رشد انسان ها رو میبینم. وقتی یکی داره برای آینده اش تلاش میکنه بی نهایت برای من ارزشمنده... حالا ممکنه این شخص خودم باشم یا یکی دیگه.
به ویرگول خوش آمدم!!
سلام امید هستم ترم آخر کارشناسی مهندسی کامپیوتر و در شمال ایران عزیز زندگی میکنم. فردی هستم که در مه گرفتگی شئای را دیدم و به سمت آن در حال حرکتم. مدتی است کم و بیش مطالب وبلاگ استاد محمدرضا شعبانعلی را دنبال میکنم. ایشان یکی از معدود افراد ایرانی است که در داخل ایران زندگی میکنند و توجه من را به خودشان جلب کرده. تا به حال زمان های بسیاری را صرف خواندن و گوش دادن به ایشان کردم و بسیار از عمق نگاه این فرد لذت بردم.
در لا به لای بسیاری از مطالب مهندس شعبانعلی دیدم که ایشان بسیار به وبلاگ نویسی تأکید میکنند. از این رو تصمیم گرفتم وبلاگ نویسی را شروع کنم. یکبار تلاش کردم و همان روز های اول رها کردم. این موضوع بسیار من را آزار داده بود. اما امروز دوباره این فکر در ذهنم جرقه زد که اینکار را شروع کنم. احساس میکنم وبلاگ نویسی باعث میشود بتوانم کمی منسجم تر حرف بزنم و لطافت کلامی خود را به مرور بالاتر ببرم چیزی که به شخصه فکر میکنم بسیار به آن نیاز خواهم داشت؛ البته حتما فایده های دیگری هم دارد.
راستش اینبار فرقی با دفعه قبل کرده است، من حالا تایپ ده انگشتی بلد هستم - فکر میکنم دفعه قبل بلد نبودهام - و در حال حاضر در تاریکی در حال تایپ هستم و لذت میبرم. حدود دو ساعتی از تصمیم من برای شروع وبلاگ نویسی میگذرد و به دنبال سرویس های مختلفی برای اینکار بودم به این دلیل که از سرویس قبلی اصلا برای بنده راضی کننده نبود. سرچ هایی زدم و به دنبال محیطی میگشتم که هم ساده و زیبا باشد هم یک حس سوشال مدیا - شبکه های اجتماعی - بدهد. تا اینکه با ویرگول آشنا شدم.
احساس میکنم ویرگول یک انتخاب خوب برای من خواهد بود. یک سادگی خوبی در آن میبینم. من به مینیمال بودن علاقه دارم. درباره مدت زمان نوشتن خودم هم باید بگویم که تا به حال بسیار کم نوشتهام در واقع میتوان گفت تازه وبلاگ نویسی را شروع کردم و سبکی ندارم. امیدوارم کم کم مهارت بیشتری در این زمینه پیدا کنم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
قیژ قیژ مفصل های آدم آهنی
مطلبی دیگر از این انتشارات
این زندگی توعه !
مطلبی دیگر از این انتشارات
گردا تارو، اولین زن عکاس جنگ که کشته شد