راهنمای جامع برندینگ و هویت بصری

برندسازی

به‌عنوان کسی که صاحب کسب‌وکار و بیزینس مشخصی است یا علاقه‌مند به راه‌اندازی کسب‌وکار جدیدی است، احتمالاً این گفته را که «بین بیزینس و برند تفاوت وجود دارد» شنیده‌اید. قبل از شروع کار، همه اهمیت ایجاد «برند» و داشتن «هویت» را به شما گوشزد می‌کنند اما همه این‌ها به چه معنا است؟ آیا تفاوتی بین برند و هویت برند وجود دارد؟

اگر تحقیق در زمینه برندسازی نتیجه‌ای جز سردرگرمی برای شما نداشته است، ما در این مقاله قصد داریم تا شما را برای همیشه از سردرگمی نجات دهیم و به معرفی مفاهیمی چون ایده برند، برندینگ و هویت بصری بپردازیم. به شما کمک می‌کنیم تا بیزینس موفق خود را بسازید.


تعاریف مهم

در ادامه قصد داریم تا با ارائه نکاتی به شما کمک کنیم تا برند خودتان را ایجاد کنید، اما قبل از آن بیایید در مورد معانی سه اصطلاح کلیدی مطرح در این زمینه اطلاعاتی کسب کنیم:

برند

اغلب افراد با شنیدن این کلمه به لوگوی خاصی مثل لوگوی استارباکس یا مک‌دونالد فکر می‌کنند اما برند چیزی فراتر از یک لوگوی صرف بوده و مفاهیمی چون خدمات مشتری و احساس کلی مشتری نسبت به شرکت را نیز دربرمی‌گیرد.

با این حساب می‌توانیم از «برند» با عنوان دارایی‌های ناملموس یک شرکت و نه محصولی که مشتریان قادر به احساس، لمس یا استفاده از آن باشند، یاد کنیم. بسیاری از کارشناسان برند را به‌عنوان ارتباط عاطفی‌ای که یک بیزینس با مشتری دارد، توصیف می‌کنند.

مصرف‌کنندگان تنها به‌دنبال محصولات یا خدمات شرکت‌ها نیستند بلکه تمایل دارند با شرکت‌ها ارتباط برقرار کنند. اگر به مشتریان استارباکس بگویید نوشیدنی‌ای که شرکت رقیب عرضه می‌کند کیفیت بهتری دارد خواهید دید که با حالتی تدافعی حرف شما را تکذیب می‌کنند. شرکت‌های موفق باورهای مدیران و صاحبان خود را به مشتریان القا می‌کنند.

مثال دیگری در این زمینه، مشتریان اپل و سامسونگ هستند که هر کدام قصد دارند طرف مقابل را متقاعد کنند محصولات کمپانی مورد نظرشان بهتر از دیگری است. از نظر فناوری هر دو دستگاه مشابه هستند؛ هر دو دوربینی با کیفیت بالا داشته و امکان تماس تلفنی، پیام کوتاه و نصب اپلیکیشن‌های مختلف را پشتیبانی می‌کنند. با این حال، مشتریان هر کدام طوری از شرکت منتخبشان دفاع می‌کنند که گویی شرکت خودشان است. این همان قدرت برند است.

هویت بصری برند

اگر برند ناملموس است پس هویت برند چیست؟ به‌عنوان مثال همه چیزی که ما از برند مک‌دونالد می‌بینیم یک حرف «M» است. هویت بصری برند شامل جنبه‌های بصری‌ زیر است:

  • لوگو
  • رنگ‌بندی
  • تایپوگرافی
  • بسته‌بندی
  • گرافیک شبکه‌های اجتماعی
  • طراحی بروشور

اگر برند هویت جهانی نداشته باشد موفق نخواهد بود. اگر کوکاکولا را در نظر بگیریم بلافاصله رنگ قرمز به ذهنمان می‌آید، چرا؟ چون هر جا که نام کوکاکولا ذکر شده رنگ قرمز نیز در آنجا به چشم می‌خورد، فرقی نمی‌کند روی کامیون‌ها، بطری‌ها، لیوان‌ها، بیلبوردها، تبلیغات تلویزیونی، صفحات شبکه‌های اجتماعی یا غیره باشد. این تصمیمی آگاهانه از سوی کوکاکولا است زیرا می‌خواهند یک هویت بصری برای برندشان بسازند.

اگر شرکت کوکاکولا در بازارهای مختلف از رنگ‌بندی‌ها و طرح‌های مختلفی استفاده می‌کرد و یکپارچگی نمی‌داشت، آنگاه این برند تأثیر قدرتمند امروزش را نداشت. برند کوکاکولا نیز چیزی فراتر از یک رنگ بوده و از تایپوگرافی یکسان و تصویر یک بطری برای جلب نظر مخاطب استفاده می‌کند.

https://www.instagram.com/p/CQL-1XAA3Y9/


برندینگ

هر زمان که در مورد برندینگ و برندپردازی تحقیق کنید می‌بینید که در کنار این موضوع همیشه اصطلاح «ساختن» به جای «خلق کردن» یا «طراحی کردن» مطرح است. باید برند را بسازیم و این امر مهمی است. فرآیند ساخت برند، برندینگ یا برندپردازی نام داشته و در این مقاله با نحوه برندینگ آشنا خواهیم شد.

برندسازی- راهنمایی برای مبتدیان

اگر قصد دارید شرکت جدیدی راه‌اندازی کنید یا تازه به اهمیت برندینگ پی برده‌اید، در ادامه با ما همراه باشید:

  1. مخاطبان و رقبای خود را بشناسید

مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند؟ محصولات و خدمات شما برای چه کسانی طراحی شده است؟ رقبای شما در بازار چه کسانی هستند؟ کدام شرکت‌ها مخاطبانی مشابه با مخاطبان شما را هدف قرار داده‌اند؟ با دانستن پاسخ این سؤالات، ادامه مسیر برای شما آسان خواهد شد.

اگر رقبای خود را نمی‌شناسید، می‌توانید خدمات مورد نظرتان را در گوگل جستجو کنید و ببینید چه شرکت‌هایی این خدمات را ارائه می‌دهند. بررسی‌های آنلاین را بخوانید تا شرکت‌های مطرحی که سر زبان مردم هستند را شناسایی کنید. می‌توانید مثل یک مشتری رفتار کنید و ببینید چه شرکت‌هایی را پیدا می‌کنید. یا می‌توانید به سادگی از مشتریان خود بپرسید که با چه برندهایی در حوزه کاری شما آشنایی دارند.

موارد زیر نیز می‌توانند برای شما مفید باشند:

  • بهترین و معروف‌ترین برندهای حوزه کاری شما
  • مشتریانی که به‌راحتی می‌توانید محصولات و خدمات خود را به آن‌ها بفروشید.
  • شناسایی علایق مشتریان و آشنایی با زبان مشتری
  1. کانون فعالیت خود را انتخاب کنید

یکی از اشتباهات رایجی که بیزینس‌های جدید مرتکب می‌شوند، سرک کشیدن در بازارها و حوزه‌های کاری مختلف است. به قول قدیمی‌ها «همه کاره و هیچ کاره». مشتریان به‌دنبال افراد خبره هستند، آن‌ها به‌دنبال شرکتی هستند که تخصص لازم را در زمینه نیازهای آنان داشته باشد و نه شرکتی که در هر زمینه‌ای خدمات دهد.

پس از شناخت کانون فعالیت خود، در کنار هویت (personality)، شروع به یادگیری در مورد نقطه فروش منحصربه‌فرد خود (USP) کنید. USP به این سؤال که چرا مصرف‌کنندگان از میان گزینه‌های موجود شما را انتخاب می‌کنند، پاسخ می‌دهد. یک تکه کاغذ بردارید و روی آن کلماتی را که فکر می‌کنید مرتبط با برند شما هستند، بنویسید. از این طریق می‌توانید به هویت برند خود پی ببرید. آیا برند خود را با کلماتی چون کارآمد، هنری، حرفه‌ای، مفید، معتمد، راهنما، کاردان، پرانرژی و غیره توصیف می‌کنید؟ این تمرین ساده به شما کمک می‌کند تا در مورد ویژگی‌هایی که می‌خواهید برندتان داشته باشد، فکر کنید.

  1. یک نام، فونت و رنگ مشخص انتخاب کنید

اگر تاکنون نامی برای برندتان انتخاب نکرده‌اید، جای نگرانی نیست، همانطور که قبلاً بیان کردیم، برند چیزی فراتر از یک نام است و بر تصمیماتی که در مورد لوگو، رنگ، ثبت علامت تجاری، دیجیتال مارکتینگ و غیره می‌گیرید، تأثیر می‌گذارد.

اگرچه نمی‌شود توصیه دقیقی برای هر کس ارائه داد اما پیشنهاد می‌کنیم زمان بگذارید، در مورد بیزینس خود فکر کنید،USP خود را در نظر بگیرید و بیش از حد فکر نکنید. بعضی از شرکت‌ها مثل سونی ترجیح می‌دهند کلمه‌ای خاص برای برندشان بسازند، برخی دیگر از استعاره، توصیف، تغییر کلمات موجود، ترکیبی از دو یا سه کلمه و کلمات اختصاری استفاده می‌کنند.

هنگام استفاده از فونت‌ها متوجه خواهید شد که برخی از فونت‌ها با بیزینس‌های خاصی همخوانی دارند. برخی از فونت‌ها نشانگر حرفه‌ای بودن و جدیت هستند، در حالی که برخی دیگر خلاقیت و شوخ‌طبعی را نشان می‌دهند. بنابراین باید با توجه به هویت برند، فونت مورد نظرتان را انتخاب کنید.

در آخر موضوع لوگو مطرح است که شامل رنگ‌بندی‌ها و اشکال می‌شود. ممکن است فکر کنید این تصمیمات در بیزینس شما تأثیر چندانی نخواهد گذاشت اما باید بدانید که یک برند کاملاً مربوط به ادراک است. مصرف‌کنندگان بیزینس شما را چگونه می‌بینند؟ در زیر به ذکر چند مثال در مورد درک شکل و رنگ می‌پردازیم:

  • لبه‌های تیز: لبه‌های تیز زیاد، ثبات را نشان می‌دهد اما همچنین می‌تواند مانع ایجاد ارتباط واقعی با مصرف‌کنندگان شود.
  • اشکال مدور: لوگوهای مدور بیشتر به چشم می‌آیند و اتحاد و اجتماع را نشان می‌دهند.
  • رنگ سیاه: اگر یک لوگوی سیاه و سفید انتخاب کنید، مصرف‌کنندگان شما را به عنوان یک شرکت جدی با رویکردی مدرن و منطقی در نظر می‌گیرند.
  • رنگ صورتی: به غلط یا درست، یک رابطه ناخودآگاه بین رنگ صورتی و برندهای زنانه وجود دارد. با این حال، این بدان معنا نیست که از رنگ صورتی نمی‌توان برای نشان دادن تجمل و لوکس بودن استفاده کرد.
  • رنگ قهوه‌ای: به‌نظر می‌رسد شرکت‌ها تمایلی به استفاده از رنگ قهوه‌ای در برند تجاری خود ندارند. شما می‌توانید از این فرصت به نفع خود استفاده کرده و با استفاده از این رنگ، متمایز از رقیبان خود شوید.
  1. از دیگران کمک بگیرید و در مسیرتان ثابت‌قدم باشید

اگر انجام این کارها برایتان دشوار است، استخدام یک طراح و کمک گرفتن از دیگران مشکلی ندارد. تا زمانی که بدانید بیزینستان در مورد چیست و می‌خواهید چه چیزی را به دیگران منتقل کنید، افراد باتجربه در این زمینه، می‌دانند چگونه این اطلاعات را به یک هویت تجاری بدل کنند.

بعد از رسیدن به رنگ، فونت و لوگوی دلخواهتان باید ثابت‌قدم باشید و از این رنگ‌ و فونت‌ها در هر جایی که مصرف‌کنندگان حضور دارند، استفاده کنید. حتی اگر این فقط یک عنوان توییتری باشد، به شناخته شدن برند شما کمک می‌کند و باعث می‌شود در ذهن مشتریان باقی بماند.

خلاصه

وفاداری و صداقت شما در مورد هویت برند همیشه اهمیت دارد زیرا این امر به مشتریان کمک می‌کند تا با شما ارتباط برقرار کنند. علاوه بر لوگوی برند، دیجیتال مارکتینگ را (همچون پست‌های وبلاگ و پست‌های شبکه‌های اجتماعی) با توجه به هویت برندتان انجام دهید. با انجام این کارها در کوتاه‌مدت مشتریانی خواهید داشت که به اندازه شما به محصولات و خدماتتان علاقه‌مند هستند.


تولید و ویرایش این مطلب توسط استودیو وانا.

منبع: https://medium.com/trapica/brand-building-101-a0172c952cc4