رویای خود را زندگی کنیم

چالش این هفته: منِ خیالی؟!

تا جاییکه یادم میاد، همیشه شخصیت های مورد علاقه‌ی من از دنیای انیمیشن ها بودن! یکی از شخصیت هایی که از بچگی دوست داشتم و میخواستم شبیهش باشم "مولان" بود. من همیشه عاشق مولان بودم... چرا؟ چون یه دختر قوی و شجاع بود، فرای جنسیت و فرهنگ و محدودیت ها تصمیم میگرفت و کار درست رو انجام میداد. اگه این انیمیشن رو دیده باشید میدونید که مولان میخواست بجای پدرش بره به جنگ اما چون دختر بود این اجازه رو بهش نمیدادن، پس ظاهرش رو شبیه پسرها کرد و رفت. به اندازه‌ی بقیه‌ی مردانِ جنگجو، شجاع و نترس بود (شاید حتی بیشتر). مولان رو دوست داشتم چون متفاوت بود، با این وجود خودش رو قبول داشت و آنچه بود رو دوست داشت...

اما راستش الان دیگه دلم نمیخواد یک منِ خیالی داشته باشم، چیزی که دوست داشته باشم فرای این بدن باشم... چون میخوام چیزی که دوست دارم و کسی که میخوام باشم رو در دنیای واقعی بسازم... سعی کردم تمام شخصیت های واقعی یا غیرواقعی که دوست داشتم رو تو خودم بسازم... حتی آرزوی بعضی زندگی هایی رو دارم که تو فیلما و کارتونا دیدم و واسش هر روز سعی میکنم.

نمیخوام آرزوی چیزی رو داشته باشم و در دنیای خیال بسازمش، میخوام به واقعیت تبدیلش کنم (حداقل تا جایی که میشه و میتونم) مثلا من واقعا همیشه زن‌های قوی، شجاع و نترس رو دوست داشتم و میخواستم خودم هم چنین شخصیتی داشته باشم... یه زن قوی، یه آدم نترس و خستگی ناپذیر... سعی کردم باشم، واسه همینه که میتونم بگم تا حدودی رویامو زندگی کردم و ادامه میدم... تا تهش به خودم بگم "من رویامو زندگی کردم"