مغالطه‌: اولویت‌بندی بندی میان لازم‌ها

سلام علیکم و نور الله و ارزاقه.

  • عقل یا شرع؟
  • اسلام یا ایران؟
  • عرفان یا فلسفه؟
  • ظاهر یا باطن؟
  • دنیا یا آخرت؟
  • مقبولیت یا مشروعیت؟
  • عترت یا قرآن؟
  • .... یا ...؟

خیلی از ما دچار این دوگانگی‌ها شدیم و یا دستکم ازشان زیاد شنیدیم. امّا ما با بیان یک سؤال یادار داریم در حقیقت جمع میان دو عنوان را رد می‌کنیم. وقتی می‌پرسیم «ظاهر یا باطن؟» داریم وجود کسی که هم ظاهر موجّهی داره و هم باطنا آدم نیکویی است را منکر می‌شویم. وضعیت وقتی وخیم‌تر می‌شود که هر دو طرف پرسش برای پیشرفت لازم باشند. برای پیشرفت ایران هم به میهن‌دوستی نیاز است و هم اسلام. اصلا گذاشتن یک یا میان آنها کاری غلط است چون که ما را ناگزیر می‌کند به برگزیدن یکی‌شان.

پرسیدن این یا ها به مانند این است که ما می‌خواهیم مداری را روشن کنیم و بپرسیم:« به نظر شما لامپ درست باشد بهتر است یا سیم اتّصالی نداشته باشد؟ می‌توانیم یک باتری هم بخریم برای مدارمان یا کلیدش را ببندیم.»

یک مدار ساده
یک مدار ساده

بیاییم ببینیم از پایه ما چرا اولویّت بندی و اهمّ و مهم می‌کنیم؟ وقتی شما برای خودت برنامه‌ی روزانه یا هفتگی می‌ریزی، برخی کار‌ها مهم‌تر طبقه‌بندی می‌شوند و برخی کم‌اهمیّت‌تر. چرا؟ چون شما گاهی نمی‌توانی به همه‌ی کار‌ها برسی (و برنامه را صددرصد انجام دهی). پس از کار‌های کم‌اهمیّت‌تر می‌زنی.

پس اصلاً بنیان اولویّت‌بندی، احتمال به وقوع نپیوستن جمع میان دو یا چند چیز است.

حال ما با شرایطی رو‌به‌رو هستیم که باید دو یا چند چیز را باهم داشته باشیم. یعنی اگر یکی‌شان هم نباشد کارمان لنگ می‌خورد.آیا بیان یک پرسش یادار مجاز است؟ ما برای سلوک به سوی خدا هم به عترت و هم قرآن نیازمندیم. آیا اولویّت بندی در این میان جایی دارد؟

پس به جای یا به تحقّق «و» ها کمک کنیم.

خدانگهدارتان (نخست از گناه دوّم از بلا)