در مسیر زندگى هرگز نمى افتد به چاه با چراغ دین و دانش گر بشر بینا شود.
کتاب، یار بی زبان؟!
سلام و عرض ادب بر شما دوست عزیز و ارجمند که در حال مطالعه ی این پست می باشید.
از شما خواهشمندم، همانند دیگر پست هایی که در ویرگول می خوانید و می بینید و بهره میبرید، لطفا تا آخر این پست هم همراه ما باشید که قطعا بهره خواهید برد.
پس بدون اتلاف وقت گرانبهایتان، برویم بر سر اصل مطلب:
«چرا کتاب بخوانم؟»
از شما میپرسم، خودتان به خودتان پاسخ دهید، آیا گیمر هستید؟ آیا دانشجو یا دانش آموز هستید؟ آیا معلم یا استاد دانشگاه هستید؟ آیا فریلنسر هستید؟ یا یک برنامه نویس؟
می خواهم به خودتان بگویید که شغلتان چیست؟؟
آیا از شغلتان راضی هستید؟ آیا شغلتان، مورد علاقه ی خودتان است؟
از بحث شغل بگذریم...
دید شما نسبت به دنیایی که در آن زندگی می کنیم چیست؟
افراد، پاسخ های متفاوتی به این سوالات خواهند داد، اما می دانید پاسخ هایتان به چه چیزی بستگی دارد؟ آری، به دانسته های شما.
****************************************************************************************
( اگر از این پاسخ و جواب خسته شده اید، بدانید به نفع خودتان است و زندگی تان را تغییر خواهد داد )
****************************************************************************************
حالا دوست عزیز، شما هر چه دانسته هایتان بیشتر باشد، بهتر جواب می دهید یا کمتر باشد؟ یک فرد منطقی و معقول پاسخش حتما "بیشتر" است.
حالا دوست عزیز که تا اینجا با ما بودی، شما از کجا دانسته به دست می آورید، از کجا علم و دانش خود را افزایش می دهید؟
- پاسخ های متعددی وجود دارد: تجربه کردن، روزنامه خواندن، پرسش و پاسخ و...
و حالا آخرین پرسش و مهمترین پرسش من از شما دوست گرامی:
از کجا می توانیم همه ی پاسخ های بالا( روزنامه، کسب تجربه و...) را یکجا به دست بیاوریم؟
- معلوم است، در نوشته های که در جایی به نام «کتاب» جمع شده اند.
اگر شما دوست عزیز، فردی مذهبی هستید، بدانید که:
قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الّذینَ لایَعْلَمُونَ إنّما یَتَذَکَّرُ اُولُوا الألْبابِ. (زمر: 9)
بگو: «آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند؟ تنها خردمندان متذکر می شوند.
قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْما. (طه: 114)
بگو: پروردگارا! علم مرا افزون کن.
اگر شما دوست عزیز، دانش آموز یا دانشجو هستید، بدونید که:
با داشتن علوم و دانش اضافی، نقش پررنگتری در کلاس خواهید داشت. استاد و معلمتون شما رو فردی ویژه و V.I.P خواهند دونست. ممکنه تو سوالات امتحاناتتون تو سوالی از دانش اضافی و خارج از کلاستون استفاده کنید و به سوال یا سوالات پاسخ بدید و حتی پاسختون صحیح باشه ( برای خود من بیش از چندین بار اتفاق افتاده ).
بین دوستاتون به اسم دانشمند شناخته میشید. همه دور و برتون جمع میشوند و آروزی دوستی با شما را در سرشان می پرورانند که اگر شد یک روزی با شما حرف بزنند، پروژه کار کنند و از شما سوالاتی که نمی دانند را بپرسند...
ممکنه حتی مدرسه رو متحول کنید!!! ( من، مدرسه رو متحول کردم، با سخنرانی هایم در مدرسه، افرادی که مدرسه را کاملا به فساد کشیده بودند را از آنها قدرت را گرفتم و حالا کل مدرسه و دانش آموز هایش در دستانم بودند، کسی حتی جرعت کوچکترین توهین و ناسزا را هم نداشت!!!)
- در کل، شما خاص و متفاوت خواهید بود...
اگر شما دوست عزیز، فردی وطن دوست و میهن پرست هستید:
شما با افزایش علم و دانشتون، شعور و معرفتتون رو بالا میبرید. باعث تمیزی پارک ها و فضا های عمومی خواهی شد. شما با دانشتون، مثلا، خوب سخنرانی خواهید کرد و خواهید توانس نظر و عقاید نادرست یک جامعه را نسبت به وطنتون تغییر بدهید.
این شمایید که پشتیبان وطن خود هستید.
آیت الله خامنه ای: علم، پایهی پیشرفت همهجانبهی یک کشور است. ۱۴/۱۱/۱۳۹۰
تحصیل علم و خود علم و تأثیر آن در آیندهی کشور، یک نقطهی برجسته و اساسی برای نظام جمهوری اسلامی است. ۲۵/۰۶/۱۳۸۵
هدف پژوهش دو چیز است: یکی رسیدن به مرجعیّت علمی و حضور در جمع سرآمدان علم و فنّاوری، دوّم حلّ مسائل کنونی و آیندهی کشور. ۱۳۹۷/۰۳/۲۰
آن کسانی که دانشگاهها، مراکز تحقیقی، مرکز علمی را میخواهند از علم و از تحقیق و پژوهش دور کنند، برای دشمن کار میکنند. ۱۴/۰۳/۱۳۸۵
راستی دوستان، وسط مطلب بگویم که: کتاب، با بی زبانی، زبان کل دنیا و انسان ها را می داند...
اگر شما فردی گَنگ و خفن و گیگاچدی هستید:
با افزایش علم و دانش خود، خفن تر خواهید شد، گنگ تر خواهید شد، می توانید دوستان خفن بیشتری پیدا کنید و اکیپ های باحال بسازید و خفن رو از غیر خفن تشخیص بدهید.
حالا می توانید میم های بهتری بسازید و از گیگاچد و کاکا سنگی، بیشتر و بهتر بگویید.
- در کل این هم یک قانون برای شما:
دانش بیشتر = گَنگ بیشتر ...................... more knowledge = more gang
اگر شما فردی افسرده و غمگین هستید:
بدونید که هرچقدر که بیشتر بخونید و بدونید و یاد بگیرید، بیشتر زیبایی های دنیا رو می بینید و ازش لذت می برید. سرحال تر میشوید. قوی تر می شوید.
چطور؟ اگر در یک کتاب دلایلی برای شادی پیدا کنید چه؟ فکر می کنید اینگونه کتاب ها وجود ندارند؟ چرا ندارند؟ کتابی وجود ندارد که با خواندنش لذت ببرید؟
اگر شما یک نویسنده و یا یک ویرگولی هستید:
با یاد گرفتن و بیشتر دونستن، بهتر و بیشتر و مفید تر نمی نویسید؟ چرا که نه؟ صددرصد 100%
- اگر شما یک فریلنسر هستید:
با یادگیری بیشتر و خواندن بیشتر کتاب باعث میشود که مهارت های زیادی مثل مهارت مذاکره را یاد بگیرید که حتما باید آنرا بلد باشید.
مثلا اگر یک برنامه نویس فریلنسر هستید، حتما باید کتاب های برنامه نویسی بخوانید و پادکست گوش دهید.
اگر شما کسی هستید که حال و حوصله یاد گرفتن و کتاب خواندن ندارید:
قطعا بدونید که اصلا موثر نخواهید بود. دنیا را حتی کمی هم تغییر نخواهید داد. همه از شما بد خواهند گفت. استعداد هایتان بیدار نخواهند شد.
قطعا بدونید خیلی از چیزهایی که می گویید و میدانید نادرست و غلط است.
احترام و respectتان 0 و یا حتی عددی منفی است.
از ارزش و اعتباری برخوردار نیستید.
از ثروت و امکانات برخوردار نیستید.
پس کتاب بخوان دوست من
ببینید کتاب چقدر ارزش دارد که حتی یک شاعر هم می گوید کتاب بخوان:
شعر درباره علم از فردوسی
چه گفت آن خردمند مرد خرد
که دانا ز گفتار از بر خورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کرده خویش ریش
به گفتار دانندگان راه جوی
به گیتی بپوی و به هر کس بگوی
ز هر دانشی چون سخن بشنوی
از آموختن یک زمان نغنوی
چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن
*
به دانش گرای و بدو شو بلند
چو خواهی که از بد نیابی گزند
ز دانش در بی نیازی بجوی
و گر چند سختیت آید به روی
ز نادان بنالد دل سنگ و کوه
ازیرا ندارد بر کس شکوه
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
*
به رنج اندر آری تنت را رواست
که خود رنج بردن به دانش سزاست
*
بر ما شکیبایی و دانش است
ز دانش روانها پر از رامش است
شکیبایی از ما نشاید ستد
نه کس را ز دانش رسد نیز بد
____________________________
شعر درباره علم از سعدی
گر کسی را رغبت دانش بود گو دم مزن
زانکه من دم درکشیدم تا به دانایی زدم
*
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
نه محقق بود نه دانشمند
چارپایی بر او کتابی چند
آن تهی مغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر
*
سعدی بشوی لوح دل از نقش غیر او
علمی که ره به حق ننماید جهالت است
*
گر همه علم عالمت باشد
بیعمل مدعی و کذابی
*
ای که دانش به مردم آموزی
آنچه گویی به خلق خود بنیوش
خویشتن را علاج مینکنی
باری از عیب دیگران خاموش
*
به دهقان نادان چه خوش گفت زن:
به دانش سخن گوی یا دم مزن
*
عام نادان پریشان روزگار
به ز دانشمند ناپرهیزگار
*
نکند هرگز اهل دانش و داد
دل مردم خراب و گنج آباد
*
به دانش بزرگ و به همت بلند
به بازو دلیر و به دل هوشمند
*
دعوی مکن که برترم از دیگران به علم
چون کبر کردی از همه دونان فروتری
از من بگوی عالم تفسیرگوی را
گر در عمل نکوشی نادان مفسری
بار درخت علم ندانم مگر عمل
با علم اگر عمل نکنی شاخ بیبری
علم آدمیتست و جوانمردی و ادب
ورنی ددی، به صورت انسان مصوری
از صد یکی به جای نیاورده شرط علم
وز حب جاه در طلب علم دیگری
هر علم را که کار نبندی چه فایده
چشم از برای آن بود آخر که بنگری
*
علم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن؛
هرکه پرهیز و علم و زهد فروخت
خرمنی گرد کرد و پاک بسوخت
______________________________
شعر درباره علم از حافظ
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است
*
علم و فضلی که به چل سال دلم جمع آورد
ترسم آن نرگس مستانه به یغما ببرد
*
حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه
هر که را نیست ادب لایق صحبت نبود
*
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
*
فلک به مردم نادان دهد زمام مراد
تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس
*
مباش غره به علم و عمل، فقیه! مدام
که هیچکس ز قضای خدای جان نبرد
*
هر دانشی که در دل دفتر نیامدهست
دارد چو آب خامه تو بر سر زبان
_____________________
شعر خیام درباره علم
هرگز دل من ز علم محروم نشد
کم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز
معلومم شد که هیچ معلوم نشد
*
*
شعری زیبا در صفت علم از اوحدی
علم بالست مرغ جانت را
بر سپهر او برد روانت را
علم دل را به جای جان باشد
سر بیعلم بدگمان باشد
دل بیعلم چشم بینورست
مرد نادان ز مردمی دورست
علم علم بر برین بالا
تا برو چون علم شوی والا
مبر از پای علم و دانش پی
تا به قیوم در رسی و به حی
علم عقلست و نفس علم خدای
بیش ازین بیخودی مکن به خود آی
زانچه بر جان نبشت در بوتات
شاخ علمست و میوه معلومات
نیست آب حیات جز دانش
نیست باب نجات جز دانش
هر که این آب خورد باقی ماند
چشم او در جمال ساقی ماند
مدد روح کن به دانش و دین
تا شوی همنشین روح امین
دین به دانش بلند نام شود
دین با علم کی تمام شود؟
نور علمست و علم پرتو عقل
روشنست این سخن چه حاجت نقل؟
علم داری مشو به راه ذلیل
علم بس راه را چراغ و دلیل
چون چراغ و دلیل و پرسیدن
هست، در شب چراست ترسید؟
علم نورست و جهل تاریکی
علم راهت برد به باریکی
دانشست آب زندگانی مرد
خنک آن کآب زندگانی خورد!
در پی کشف این و آن رفتن
جز به دانش کجا توان رفتن؟
نفس بیشه است و گر بزی شیرش
عقل بازو و علم شمشیرش
علم خود را مکن ز عقل جدا
تا بدانی که کیست عقل و خدا؟
تن به دانش سرشته باید کرد
دل به دانش فرشته باید کرد
علم روی ترا به راه آرد
با چراغت به پیشگاه آرد
علم اگر قالبیست ور جانیست
هر چه دانی تو به ز نادانیست
تن بیروح چیست؟ مشتی گرد
روح بیعلم چیست؟ بادی سرد
جهل خوابست و علم بیداری
زان نهانی وزین پدیداری
جان داننده گر چه دمسازست
با بدن بر فلک به پروازست
راز چرخ و فلک بدین دوری
نه هم از علم یافت مشهوری؟
علم کشتی کند بر آب روان
وآنکه کشتی کند به علم توان
چون تو با علم آشنا گشتی
بگذری زآب نیز بیکشتی
سگ دانا ز گاو نادان به
به هنر در گذشت شهر از ده
شود از جهل مرد کاهل و سست
دانش او را دلیر سازد و چست
گردش قبه چنین پرکار
نه به علمست، پس به چیست؟ بیار
این همه کار و حرفت و پیشه
نه هم از دانشست و اندیشه؟
جهل و کوریت سر به چاه کشد
علم و بینندگی به ماه کشد
دل شود گر به علم بیننده
راه جوید به آفریننده
چون به علمش یقین درست شود
در عمل نامدار و چست شود…
___________________________
درخت تو گربار دانش بگیرد
به زیر آوری چرخ نیلوفری را
( ناصر خسرو )
خب دوست عزیز، کتاب بخوان...
اراده ی قوی ای نداری؟ می توانی از راه حل های مختلفی استفاده کنی، در اینترنت و حتی در اینجا یافت می شوند.
مثلا قانون 5 ثانیه یا چیز های دیگر...
همیشه لازم نیست خواندن کتابی را که آغاز کرده اید به پایان ببرید
از وسایلی که حواس شما را پرت میکنند دور باشید
تا حد امکان از فضاهای مینیمال فاصله بگیرید
به خاطر داشته باشید که سلیقهی همهی ما در کتاب خواندن یکسان نیست و نباید هم باشد
و ...
اگر بخواهی می توانی.
به زندگی ات معنایی ببخش و با ارزش زندگی کن.
آینده در انتظار توست.
ممنون که تا اینجا با ما همراه بودی، دوست کتابخوان من...
موفق باشید
تا درودی دیگر بدرود
#چالش_هفته - Chemist
مطلبی دیگر از این انتشارات
کلمه ای که بشریت را از خطر انقراض نجات داد!
مطلبی دیگر از این انتشارات
سه شنبه،۱۹اردیبهشت
مطلبی دیگر از این انتشارات
مغالطه: کافر همه را به کیش خود پندارد