"چپتر فرانت‌اند" معرفی، چالش‌ها، تجربه‌ها و انتقال فرهنگ

در استودیو یکتانت هستیم با حضور علی اسماعیلی، یکی از بهترین که نه ، تجربه خاصی هم نداره، بگیم یکی از جالب‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین فرانت‌اند دولوپر‌های شرکت یکتانت. به ما لطف‌کردند و توضیحاتی رو در رابطه با فعالیتشون در قسمت فرانت‌اند شرکت به خصوص در مورد «چپتر فرانت‌اند» ارائه می‌دهند که امیدواریم به کار تمامی بینندگان و شنوندگان عزیز بیاد. مصاحبه رو شروع می‌کنیم.

- به نام خدا. چپتر دیگه چه کوفتیه؟:)) که بخوایم راجع به چپتر فرانت هم صحبت کنیم.

فکر کنم دفعه صدم باشه که بهش اشاره می‌کنیم:دی آقا به خدا این مفهوم «چپتر» مال مدل سازمانی معرفی شده در قالب فرهنگ تیم مهندسی اسپاتیفای بوده. یعنی دفعه‌ اول اونا این حرکت رو راه انداختن و یه دفعه توی جهان خیلی بهش توجه شد و مقالاتی دربارش منتشر شد. مثلاً در ساده‌ترین حالت کتاب‌های تخصصی رو با همدیگه‌ می‌خونیم توی چپتر.
(پ.ن : اسپاتیفای واقعا می‌تونه کعبه آمال یک دولوپر باشه...فکر کن اکانت رایگان اسپاتیفای میدن بهشون که پلی‌لیستا رو tune کنن. یه لحظه فک کن چقدر خوبه. آدم دوست داره رو پلی‌لیست بهترین‌های شماعی‌زاده کار کنه فقط:دی)

- خب پس چپتر یعنی می‌نشینید چپتر چپتر کتاب علمی تخیلی می‌خونید دیگه؟

نه عزیز من فقط کتاب خوندن نیست. بحث علمی و تخصصی هست، به نظرم شما اول پست مریم درباره چپتر پروداکت و توضیحات مقاله اسپاتیفای رو بخون یکم آشنا بشی با خود مفهوم چپتر تا من برات از چپتر فرانت‌اند بگم.

توی چپتر فرانت‌اند ما مباحث مختلفی رو مطرح می‌کنیم اما اصل قضیه مفهوم چپتر فرانت‌اند اینه که توی شرکت تیم‌های مختلفی وجود داره که هر تیم نیروی فرانت‌اند خودش رو داره و خب این افراد دغدغه‌های مشترکی دارن، مسیر مشترکی دارن، نیازمندی‌های مشترکی دارن و گردهمایی این‌ها می‌تونه باعث هم‌افزایی بشه و از تکرار بیهوده (اختراع مجدد چرخ) جلوگیری کنه و چپتر فرانت‌اند مارو در ایجاد چنین فضایی کمک می‌کنه.

- پس یکی فرانت‌اند کار نباشه ولی بخواد توی این مسیر یه چیزایی یاد بگیره هم‌ می‌تونه تو جلسات‌تون شرکت کنه؟

خیر، ما برای عضویت و ورود به هر چپتر قوانینی داریم، قبل از اینکه چپترفرانت‌اند به وجود بیاد قوانینش بوجود اومد و قوانین چپتر فرانت‌اند میگه فردی که درخواست عضویت در چپتر رو میده باید حتماً

  • توی شرکت موقعیت شغلی Front-end Developer داشته باشه،
  • دوره آزمایشی‌ش توی شرکت رو طی کرده باشه
  • در ۶ ماه گذشته تمرکز کامل و ۱۰۰درصدی بر روی مباحث Front-end داشته باشه
  • حتماً آینده‌ی مسیر شغلی خودش رو در همین حوزه ببینه

با این شرایط ما درخواست‌ها رو بررسی می‌کنیم و سعی می‌کنیم از تجربه افراد استفاده کنیم یا تجربه خودمون رو در اختیارشون بذاریم.



- خب میشه بگی دقیقاً چیکار می‌کنین توی چپتر فرانت‌اند؟ شنیدم مثلا جاوااسکریپت می‌خونین، دیگه همه می‌دونن this یعنی "این". جلسه میذارید this رو یاد بگیرید که چی بشه؟

ببین خب دانش پایه‌ای و اساسی توی خیلی از موارد بسیار ضعیفه و متاسفانه این م‍وارد رو هیچ‌کس توی هیچ مقطعی درست حسابی بهمون یاد نمیده. دانشگاه که خب اصلا به این موارد نمی‌پردازه. نیاز سازمان‌ها و شرکت‌ها هم معمولا منجر به این میشه که یک تسک رو خیلی سریع انجام بدیم، و وقت کافی داده نمی‌شه که یه مطلب رو خیلی اساسی و اصولی یاد بگیریم و ازش استفاده کنیم و منطقاً پاسخ‌گویی به نیاز بیزینس به یادگیری اصولی فرد به اجبار ترجیح داده میشه(که البته کار درستی هم هست).

معمولا دولوپرها هم توی این شرایط وقتی می‌بینن یه چیزی کار میکنه سعی می‌کنن بسته به نیاز سازمان سریع ازش استفاده کنن و به اصطلاح همه چیز رو تجربی یاد می‌گیرند.

این جلسات واقعا کمک می‌کنه تا مسائلی پایه‌ای مثل this رو عمیق و اصولی یاد بگیریم و اون‌ها رو در حد آکادمیک هم بلد باشیم تا برای انتقال به همدیگه و تحلیل مسائل مشکلی نداشته باشیم و برحسب حدس‌وگمان جلو نریم.

- میخواین اصولی یاد بگیرین که چی بشه، کدتون رو بزنین خب.کجای دنیا این کار رو میکنن؟

ببین خب فقط این مساله نیست. یکی از اهداف چپتر اینه که سطح دانش و تجربه خودمون رو ارتقا بدیم. یه بار با یکی از چپترلید‌های یک شرکت خارجی صحبت می‌کردم، ایشون داشت می‌گفت که ما اینجا بزرگترین مشکلمون اینه که افرادی که در یک سطح هستند هر کدوم به روش‌های مختلفی کارشون رو انجام می‌دن و درمورد مسائلی مثل (ساختار پروژه و فولدربندی، استراتژی‌های تست، lint و استفاده از ابزارهایی مثل typescript)هیچ استانداردی برای دنبال کردن ندارند، بعضی از دولوپرها هیچ ایده‌ای راجع به این مسائل ندارند و برخی دیگه هم به شکل و روش خودشون این کارها رو انجام میدن.

وقتی دیدیم توی شرکت‌های آمریکای و اروپایی هم مشابه همین مساله هست و سطح دانش و تجربه افراد یکسان نیست و با هم‌آموزی میشه خیلی خیلی سطح دانش رو ارتقا داد و به هم نزدیک‌تر کرد، گفتیم چرا که نه، ما هم امتحانش کنیم و تست کردیم. اتفاقاً برای ما خیلی نتیجه و تاثیر خوبی هم داشت، مسائلی بودند که وقتی توی جمع یاد گرفتیم دیدیم چقدر یادگیری‌شون سریع‌تر، آسون‌تر و لذت‌بخش‌ بوده برامون. چقدر از اینکه یک مطلب رو با هم یاد گرفتیم و الان همه اون رو بلدیم احساس خوبی داریم. فارغ از این، بحث و گفتگویی که درباره حل مسائل شکل می‌گیره باعث میشه بعضاً چالش‌های جذابی داشته باشیم که فضای چپتر فرانت‌‌اند رو لذت‌بخش می‌کنه. البته توی جلسات‌مون کلا فضای جمع بی ریاست و آدمای خفن و از خودگذشته‌ای داریم که وجودشون برای هر تیم و شرکتی نعمت محسوب میشه و تمام سعی‌مون رو می‌کنیم قدردانشون باشیم.

- گفتی شرکت‌های خارجی. اتفاقا من شنیدم این طرح اسپاتیفای مدل دیگه قدیمی شده، آماری ازش داری که توی جهان اصلا همچین چیزی هنوز هست یا نه؟

یه چیز جالب براتون تعریف کنم از تجربه خودم.

اتفاقاً من هم وقتی اول کار مشکلات چپتر رو دیدم و درباش خوندم برام سوال شد که آیا واقعا چیزی به اسم چپتر فرانت‌اند وجود خارجی هم داره؟ کی توی دنیا ازش استفاده می‌کنه و چیکار دارن می‌کنن توی چپترهاشون؟
کاری که من کردم این بود، اومدم توی لینکدین و هر چی موقعیت شغلی Front-end chapter lead بود رو جستجو کردم و تقریباً به همه‌ی چپترلید‌های شرکت‌های خارجی توی لینکدین پیام دادم و ازشون خواهش کردم راجع به چپتر فرانت‌اند شون برام توضیح بدن. امیدی هم نداشتم که این کار به نتیجه برسه و خیلی بدیهی بود که وقتی ببینن من یه فرانت‌اند دولوپر از ایرانم جوابمو ندن. ولی خب تیری بود توی تاریکی، و اتفاقاً گرفت و جواب هم داد. خیلی واقعاً باید ازشون تشکر کنم که اکثرشون با خوش‌رویی جوابمو دادن و فضایی برام فراهم شد تا در مورد چپتر فرانت‌اند باهاشون گفت و گو کنم و از تجربیات‌شون استفاده کنم.

این رو هم باید بگم که من سطح زبان خیلی خوبی هم ندارم:دی. حداقل هیچ مدرکی توی زبان ندارم و احتمالاً توی پیامم بهشون کلی هم خطا داشته باشم که احتمالا چون منظورم رو رسوندم لطف کردن بهم و اشکالاتم رو نادیده گرفتند. می‌خوام بگم نترسین از اینکه با آدم‌ها صحبت کنید، نترسین از اینکه اشتباه کنید. من خودم به شخصه خیلی خوش‌حال می‌شم اگه کسی علاقه داشت راجع به این مسائل توی لینکدین پیام بده یا توی کامنت‌های پست و با هم گپ بزنیم.

بعد از اینکه با تجربیات شرکت‌های خارجی آشنا شدم و نکات مفیدشون رو توی چپتر فرانت‌اند‌مون بکار گرفتم، شروع کردم به دوست‌هام توی شرکت‌های مطرح ایرانی هم پیام دادم و تا جایی که تونستم باهاشون ارتباط گرفتم و صحبت کردم و اون‌ها هم خیلی بهم کمک کردند و سعی کردم از تجربیات مفیدشون در این زمینه استفاده کنم.

به طور خلاصه می‌تونم بگم اکثر کارهایی که توی دنیا توی چپتر‌های فرانت‌اند انجام می‌شه به شکل زیر هست:

  • به کارگیری استاندارد‌ها و Best Practice ها در حوزه فرانت‌اند
  • استفاده از ابزارهایی که باعث میشه کد‌های فرانت‌اند سطح بالاتری داشته باشند و به دولوپر کمک می‌کنه تا سرعت کارش و کیفیت نهایی رو بالاتر ببره
  • طراحی یک Design system یا UI Kit داخلی و اختصاصی برای استفاده داخلی تیم‌های شرکت
  • گرفتن تصمیم‌های استراتژیک در حوزه فرانت مربوط به شرکت
  • افزایش قدرت حل مساله و اعتماد به نفس میان فرانت‌اند دولوپر‌ها
  • برگزاری کارگاه‌های آموزشی فرانت‌اند برای افزایش دانش و بهبود عملکرد افراد
  • همفکری، همکاری و ایجاد محیط صمیمانه و اصولی برای استفاده تجارب مفید همدیگه


- چقدر جالب. حالا یه مثال واقعی میزنی از کارهایی که شما انجام می‌دین توی چپتر فرانت‌اند؟

مثلا یکی از کارهایی که کردیم اینه که شروع کردیم خیلی مدون و برنامه‌ریزی شده کتاب خوب

You Dont Know JS

رو بخونیم تا عمیق‌تر و اصولی‌تر با جاوااسکریپت آشنا شیم. یادمه یه روز داشتیم یه مبحث رو می‌خوندیم و یکی از بچه‌ها همون موقع چیزی که کتاب گفته بود رو توی کنسول مرورگرش اجرا کرد و گفت آقا این جوابی که کتاب میگه نیست و خروجی من یه چیز دیگست! از اون لحظه به بعد دیگه ما همیشه همه دانش‌مون و چیزهایی که می‌خونیم رو زیر سوال می‌بریم و حواسمون هست که در محیط‌های مختلف اجرای جاوااسکریپت مثل کنسول مرورگر، اجرا توسط nodejs، اجرای کد با استفاده از polyfill babel و اینکه حالت use strict هست یا نه رو تست کنیم و خروجی‌های مختلف در محیط‌های مختلف رو ببینیم. خیلی وقت‌ها مثال‌های کتاب با خلاقیت بچه‌ها به حالت‌های پیچیده‌تر و جذاب‌تری تبدیل میشه و سعی می‌کنیم به یک منبع اکتفا نکنیم.

به غیر از خوندن کتاب هر هفته یک ارائه داریم و ترندهای روز دنیای فرانت‌اند رو دنبال می‌کنیم. یا مثلا مسائلی که معمولاً کمتر پیش میاد توی پروژه‌هامون به صورت عمیق‌ براش وقت بذاریم(مثل بهبود performance در فضای وب) رو عمیق‌تر بررسی می‌کنیم.

- پس سکان هدایت جلسه رو شما به دست می‌گیرید و بقیه بالشت‌شون رو میارن بخوابن دیگه؟

نه اصلاً، سعی‌مون اینه که اینطوری نباشه. درسته جلسه‌اس ولی خب از این جلسات بیهوده و بی‌فایده نیست. توی جلسات ما هر فرد یک نقش رو بر عهده داره و وظایفی که بهش محول شده رو انجام میده. قرار نیست یک سخنرانی یک طرفه داشته باشیم. همه باید مشارکت کنند. توی لحظات چپتر یا داری یاد میگیری یا داری یه مطلب رو به بقیه یاد میدی. یکی از نقش‌هایی که توی چپتر وجود داره نقش چپترلید هست که واقعا به قول دوستان این نقش باید توی هر شرکت بازتعریف شه و بر اساس نیازهای شرکت بازبینی و بهینه بشه. چپترلید وظیفه داره با شناخت نیازمندی‌های شرکت، با همکاری و همفکری اعضای چپتر برای رسیدن به اهداف و پاسخ‌گویی به نیازهایی شرکت در زمینه خاص چپتر برنامه‌ریزی کنه.

- تو این شرایط دورکاری هم که دیگه همدیگه رو نمی‌بینید پس جلساتم که کنسل شده. چه کاری بود خب پس. نذارید کلا دیگه.هوم؟

اره...منم روز اولی که شرکت تعطیل شد به خاطر کرونا رو خوب یادمه! فرداش قرار بود چپتر فرانت‌اند داشته باشیم. خیلی غصه خوردم که خب این هم به خاطرات پیوست و دیگه رفت که رفت. اما خب بعد از یه استراحت کوتاه واقعا چپترفرانت‌اند رو دوباره از سر گرفتیم و اتفاقاً پرقدرت‌تر و با تجربه‌تر از قبل ادامه دادیم وحتی رویکرد شرکت هم عوض شد و متوجه شدیم که این جلسات می‌تونه کارایی بیشتری توی این شرایط برامون داشته باشه و قرار شد حتی وقت بیشتری صرف چپتر بکنیم. با یه برنامه‌ریزی مدون تونستیم به صورت آنلاین جمع‌ دوست‌داشتنی‌مون رو حفظ کنیم. اتفاقاً جلسات چپتر تا حالا خیلی سنگین‌تر از حالت حضوری برگزار شده و فکر می‌کنم از نظر مفید بودن و کارایی هم خیلی بهتر شده و کرونا این فرصت رو بهمون داد تا به شکل دیگه‌ای جلسات رو پیش ببریم.

- خب اینجوری که این جلسات سنگینه خب معلومه من شرکت نمی‌کنم. به تسک‌های شرکت نمیرسم که. [هم جلسات را شرکت نمی‌کند، هم تسک‌های شرکت را انجام نمی‌دهد].

حضور در چپتر و انجام فعالیت‌های چپتر بخشی از تسک‌های بچه‌ها توی شرکت هست و قرارمون فعلاً این هست که ۲۰ درصد زمان کاری هر یک از بچه‌های فرانت به چپتر فرانت‌اند اختصاص داده شود تا بتونیم از فایده‌های چپتر فرانت‌اند بیشتر استفاده کنیم.

- ۲۰ درصد؟!! چه خبره مگه! بگو یه دفعه دیگه کار نکنن شرکت‌ها و بیان همش جلسه بذارن دیگه. اصن هزینش به فایده‌اش می ارزه؟

من نگفتم همه‌ی شرکت‌ها و همه‌ی چپتر ها باید ۲۰ درصد از زمانشون رو بذارن برای چپتر. خود ما هم قبلاً این کار رو نمی‌کردیم و در وضعیت فعلی می‌خوایم تست‌اش کنیم.
در مورد فایده چپتر باید بگم اگه چپتر خوب برگزار بشه واقعاً به همه‌ی هزینه‌هاش می ارزه آره.
نمیشه گفت چه فایده‌هایی رو می‌توان برای چپتر متصور شد، به نظر من باید حتماً فایده چپتر رو توی وضعیت شرکت و شرایط تیم دید و براش برنامه‌ریزی کرد. هیچ نسخه درستی وجود نداره و هر شرکتی باید با توجه به نیازش از مفهومی به عنوان چپتر استفاده کنه و خب هر چقدر بهتر استفاده کنه می‌تونه بیشتر تاثیرش رو ببینه، آموزش، اشتراک تجربه و رشد و ارتقا سطح افراد موضوعاتی هست که گاهی خیلی زیاد براش هزینه میشه اما به نتیجه‌ای نمی‌رسه، ما تونستیم به وسیله چپتر نتایج خیلی خوبی ازش بگیریم.
فواید چپتر هم کوتاه‌مدت هست و هم بلند مدت. و در مورد موضوعات و روش چپتر حتما باید به نیروهای شرکت، فرهنگ سازمانی شرکت و از همه مهم‌تر نیاز شرکت نگاه کرد.

مثلا ً من با یکی از چپترلید‌های شرکت‌های اروپایی که صحبت می‌کردم توی توضیحاتش اشاره‌ای به آموزش نکرد و وقتی من توضیح دادم چپترهامون رو گفت خب اینجا دوره‌های خیلی خیلی با کیفیتی به راحتی در اختیار افراد هست و در ساعات بعد از ساعت کاری برگزار میشه و یک ساعته هست با مدرسانی مجرب و آموزش دیده و معمولاً برای ارتقا دانش و یادگیری توی اون‌ها شرکت می‌کنند که هم حرفه‌ای تره و هم بازدهی بیشتری داره و همچین نیازی توی اون شرکت وجود نداشته که اینطوری آموزش بذارن و البته فرهنگ دیگه‌ای داشتند و یک روز در سال رو به آموزش درون شرکتی اختصاص می‌دادند.

- خب برگردیم به جلسات چپتر، اونوقت اون خفنای فرانت‌اند و افراد تازه‌کار رو تو یه جلسه قرار می‌دید؟ دوئله؟

قطعا در بسیاری از موارد پیش میاد که سطح افراد حاضر در جلسه متفاوت باشه. سعی میشه که افرادی که از سطح بالاتری برخوردارند اطلاعاتشون رو دراختیار بقیه افراد قرار بدن و بتونن فاصله سطح علمی بین خودشون و افراد دیگه رو کم بکنند. این رابطه دوطرفه است و افراد تازه‌کار هم ممکنه با قسمت‌های بدیعی از تکنولوژی‌ها آشنا باشن که بتونن با افراد دیگه به اشتراک بذارند. باوجود تفاوت‌های احتمالی ولی در وضعیت فعلی چپتر‌ها افراد با هم در یک جلسه حضور دارند و به نظر تعادل افزایش اطلاعات برای هر دو گروه به خوبی رعایت شده. ممکنه در آینده با توجه به تعداد افراد و فاصله بین سطح توانایی افراد این جلسات هم به چندین چپتر مجزا تقسیم بشه.

- شنیده‌ها میگن که بچه‌ها رو مجبور می‌کنید یه ریویو از کارهای هفته‌شون بگن تا اگه کم کاری کردن دهنشونو تمیز کنید. درسته؟

آره یک بخش از چپتر به اشتراک تجربه و باخبر شدن از کارهای هم‌دیگه است. یکی از چالش‌هایی که توی چپتر داشتیم همین اشتراک تجربه و گزارش‌ کارهای هفته بود. واقعا از بیهوده‌ترین و کسل‌کننده‌ترین کارهایی که اوایل به اشتباه انجام می‌دادیم همین اشتراک تجربه به شکل نادرست بود. اوایل اینطوری بود که هر فرد ۱۵ دقیقه وقت داشت و باید کارها و چالش‌هاش رو در هفته گذشته توضیح می‌داد. تقریبا وقت خیلی زیادی ازمون میگرفت و جلسه‌ ۲ساعته‌مون بدون خروجی خاصی تموم می‌شد.

- پس شما هم جلسات خسته‌کننده داشتین، برای این چالش چیکار کردین؟
شرحش خیلی مفصله. اما باید بگم جمله اول این مقاله (Meetings suck. It’s a universally accepted truth) انقدر جذبم کرد که تا اخرشو خوندم و به شما هم توصیه می‌کنم حتما اگه جلسات کسل‌کننده دارین کامل بخونینش و روش‌تون رو عوض کنید تا جلسات بهتری داشته باشین.

خلاصه شو من براتون بگم ما سعی کردیم اون مدل جلسات‌مون رو تغییر بدیم و به جای اون روش قبلی، یه برنامه ریزی جدید داشته باشیم و الان زمانبندی چپترفرانت‌اند به این صورت شده که زمان یک ساعت و نیم چپتر رو اینطوری می‌گذرونیم:

  • ۱۰ دقیقه اول مستند کردن کارهای هفته گذشته برای به اشتراک گذاری با بقیه داخل ابزار مستندسازی‌مون اسلایت.
  • ۱۰ دقیقه دوم جلسه هر کس، کارهای نوشته شده توسط بقیه رو می‌خونه و نکات جذاب یا سوالی که داره رو یادداشت می‌کنه تا بپرسه.
  • ۲۵ دقیقه بعدی(البته این زمان متغیر هست و تا ۴۰ دقیقه ممکنه طول بکشه بستگی به کارهای هر هفته‌مون داره) هر کس به سوالی یا نکته‌ای در مورد کارهای خودش یا بقیه اشاره می‌کنه و در موردش صحبت می‌کنیم.
  • ۴۵ دقیقه بعدی رو به محتوای آماده شده برای هر جلسه می‌پردازیم که ممکنه در مورد خوندن کتاب یا مقاله یا مثلاً ارائه یک مطلب آموزشی توسط بچه‌ها باشه یا ممکنه در مورد برنامه ریزی برای کارهای
    UI Kit فرانت‌اند شرکتمون، بررسی یک چالش فرانت در سطح پروژه‌های شرکت و تصمیم‌گیری در مورد استفاده از یک ابزار، روش، استاندارد یا چیزهایی از این دست باشه.

البته باید بگم این تغییرات و پیشرفت ما قطعا با یه مقاله خوندن اصلاح نشده و نمیشه. شعاره اگه اینو بگیم.



- یعنی اشتراک تجربه‌تون همه‌ش تو جلسه است؟ من یه هفته باید صبر کنم تا بیای به من نکته جدید بگی؟‌بیکارم؟ من الان میخوام بدونم خب.

ببین در واقع ما اومدیم هر ابزار و نیروی کمکی که می‌شد رو به کار گرفتیم تا چپترمون رو بهتر کنیم.

در جواب سوالاتت باید بگم که نه لازم نیست صبر کنی تا روز چپتر. ما یه ابزار مستندسازی داریم که همگی توی اون نکات مهم‌شون، تصمیم‌ها و دستاوردهای ارزشمندشون و آموزش‌هامون رو مستند می‌کنیم. در کنار این یه گروه تلگرامی برای چپتر فرانت داریم که در هر لحظه می‌تونی توش پیام بدیم به هم‌دیگه‌ و همکارانمون رو ببینیم که با شوق به سوالات‌مون جواب میدن و همگی به هم کمک می‌کنن تا مسائل رو حل کنیم، اشتراک دانش و آموزش‌های کوتاه داشته باشیم و خلاصه اینکه رفرنس بدیم به ابزار مستندسازی‌مون.

حول صحبت‌ها و سوال‌ها توی گروه تلگرامی بحث شکل می‌گیرد و با هم مشورت می‌کنیم.
حول صحبت‌ها و سوال‌ها توی گروه تلگرامی بحث شکل می‌گیرد و با هم مشورت می‌کنیم.
به اشتراک‌گذاری تجربیات
به اشتراک‌گذاری تجربیات
آموزش و استاندارد کردن ساختار پروژه‌ها
آموزش و استاندارد کردن ساختار پروژه‌ها


- “یه سوال، چرا تو چپتر با خشونت برخورد می‌کنید؟”

خب باید بگم:دیدر مواقع بسیاری عصبانیت نشانه سلامتی است.

تا حدی که نکشتت قوی‌ترت می‌کنه. ما توی چپتر واقعاً جدی هستیم. دوست داریم چپترهامون واقعاً مفید باشه. درسته که فضای صمیمی‌ای حاکم هست بر جو چپتر و همه‌ی کارها رو با کمک همدیگه و نظر همه‌ی افراد انجام می‌دیم (و نظر چپترلید به تنهایی مهم نیست:دی) ولی خب یک نفر باید مسئولیت برگزاری جلسات و برنامه‌ریزی چپتر رو بر عهده بگیره و اولویت‌ها رو مشخص کنه. دوست نداریم فضای چپتر بره به سمتی که صرفا یه دورهمی ساده و راحت باشه و چالشی برامون نداشته باشه. دوست داریم به همه‌ی اهداف چپتر برسیم.

- این‌همه گفتی اهداف، هدف چپتر چیه اصلا؟

توی هر شرکتی بسته به نیازهای سازمان هدف‌های مختلفی برای چپتر در نظر گرفته میشه، اما فعلاً چپتر فرانت‌اند ما این اهداف رو دنبال می‌کنه:

  • استفاده از تجربیات هم‌دیگه و جلوگیری از تکرار بیهوده برای حل کردن مسائل یکسان در پروژه‌های مختلف
  • تولید source code ها یا کامپوننت‌های به درد بخور و قابل استفاده در سایر پروژه‌ها.
  • ارتقا سطح دانش فنی و تخصصی افراد چپتر و به‌روز نگه داشتن افراد و دوری از ماندگاری در یک سری موضوع و چالش خاص و محدود.
  • ایجاد محیطی برای همکاری صمیمانه، گپ و گفت تخصصی، آموزش حرفه‌ای، افزایش جنبه‌های لذت بخش کار.(بچه‌ها حال کنن:دی)


- خب اگه اینطوری که می‌گین به پیشرفتتون کمک کرده و به اهداف‌تون رسیدین تا حدی، یه خروجی به ما نشون بده.

ایشالا با همت بچه‌های فرانت‌اند شاهد انتشار خروجی‌ها و دستاوردهامون در بلاگ فنی یکتانت خواهیم بود(بلاگ ما رو و من رو دنبال کنین:دی) .ایشالا در ادامه یه روزی در موردUI Kit فرانت شرکتمون (Yekta-UI) هم صحبت‌ می‌کنیم و نمونه‌هایی از مستندسازی‌های مفید داخلی‌مون رو در کیفیت قابل قبول به اشتراک می‌گذاریم.

- با تشکر. صحبت پایانی؟

منم ممنونم از وقتی که اختصاص دادین.

قطعا شرکت‌های دیگه‌ای توی ایران هم ممکنه در موضوعات مختلف جلساتی تحت عنوان چپتر داشته باشند، خیلی خوبه که اگه روش‌های متفاوتی دارند بیان راجع بهش صحبت کنند و تجربه‌شون رو به اشتراک بذارن. شما هم اگه توی شرکت‌تون چپتر فرانت‌اند دارین حتما توی نظرات بنویسین و بگین بهمون، خیلی دوست دارم راجع بهش صحبت کنیم.

خب حالا که تا اینجا زحمت کشیدین خوندین یه سری منبع هم براتون معرفی کنم:

رفرنس‌هایی به مقالات و بلاگ‌های شرکت های خارجی و پست‌هایی مرتبط

https://dropbox.tech/frontend
https://labs.spotify.com/
https://medium.com/airbnb-engineering
https://blog.developer.atlassian.com/
https://engineering.clever.com/
https://blogs.dropbox.com/tech/

Spotify engineering culture
How We Kickstarted Our Frontend/JS Chapter Event Series
The “Spotify Model” in Favro
How to Build Your Own “Spotify Model”<br/>


شما هم اگه منبع خوبی می‌شناسین یا بلاگ خاصی رو توی فرانت‌اند دنبال می‌کنین حتماً بهمون معرفی کنید.

پایان.