سه کشاورز به مهمانی رقص می‌روند


تصمیم دارم در سال جدید علاوه بر سایر رسانه‌هایی که در آن فعالیت عکاسانه می‌کنم، در ویرگول هم از عکس‌های مهم و غیرمهم تاریخی مطالبی را بنویسم و با شما به اشتراک بگذارم. یکی از این عکس‌ها،‌ عکسی است با عنوان «سه کشاورز به مهمانی رقص می‌روند». عکسی که درست چند ماه پیش از شروع جنگ جهانی اول در آلمان گرفته شده است.

ما در تصویر سه جوان در دهه بیست زندگی خود را می‌بینیم و می‌دانیم که آن‌ها در شنبه‌ای متعلق به یکی از روزهای بهاری در حال رفتن به مجلس رقصی در نزدیکی روستای خود هستند. آن‌ها آنقدر برای رفتن عجله دارند که فقط سرهایشان به سمت دوربین برمی‌گردد و بدنشان همچنان رو به مسیری برای رفتن به رقص است. پوشش آن‌ها یعنی کت و شلوار، سبک جدیدی از پوشش است که زندگی صنعتی اوایل قرن بیستم برای کشاورزان رقم زده است.

همه ما می‌دانیم که عکس‌ها کارشان ثبت خاطرات و ایجاد اسناد از لحظاتی است که به زودی متعلق به گذشته خواهد شد اما آیا عکس‌ها نسبتی با آینده هم دارند؟ جواب سوال این است: خیر!

این طور که ما عکس‌ها را می‌بینیم و می‌خوانیم به نظر نمی‌رسد که عکس‌ها هیچ قدرتی برای درک آینده داشته باشند، آن‌ها ابژه‌هایی متعلق به زمان ماضی هستند و آینده را پرده ابهام باقی می‌گذارند. عکس‌ها حتی گذشته را نیز به شکلی مقطعی و برش خورده به ما نشان می‌دهند و کمتر پیش می‌آید که درباره پیش و پس از عکس به ما اطلاعات جامعی بدهند. عکس‌ها، روایت بخش‌هایی از تاریخ‌اند اما فقط و فقط بخش‌هایی از تاریخ. عکس‌ها روایت‌های لحظه‌ای از تاریخ هستند آن‌ها چیزهای بسیاری به ما می‌گویند و چیزهای بسیاری را ناگفته باقی می‌گذارند.
عکس فوق تحت عنوان، سه کشاورز به مجلس رقص می‌روند، متعلق به سال ۱۹۱۴، از آگوست ساندر، عکاس آلمانی است. عکس، توجه منتقدان بسیاری را به خود جلب کرده است.
جان برجر، مقاله‌ای درباره این عکس نوشته و تمام توجه خود را به کت و شلوارهای این سه روستایی معطوف کرده است. کت و شلوارهایی که به نظر او بر تن این سه جوان روستایی نمی‌نشیند و از نفوذ برتری طبقاتی و پوشش طبقه حاکم بر طبقه کارگر، همراه با صنعتی شدن و تولید انبوه کت و شلوار پرده بر می‌دارد.
ریچارد پاورز بر اساس این عکس و با همین عنوان، کتابی نوشته شده که سرانجامِ زندگی این سه روستایی را آشکار می‌کند. به تازگی فیلم کوتاهی درباره این عکس در رسانه‌ها منتشر شده که حاکی از سرنوشت این سه جوان در آستانه جنگ اول جهانی است.
جنگی که یکی ازین سه جوان را که به جبهه بلژیک فرستاده شدند، به کام مرگ می‌فرستد و آن دو را زخمی و مجروح به خانه‌هایشان باز می‌گرداند. عکس‌های چیزهای زیادی را روایت می‌کنند اما همیشه آن روایت بخش کوچکی از روایتی بس بزرگ‌تر است، روایتی از آینده که همیشه ما را شوکه می‌کند. آینده‌ای که ما را از مسیر رقص به جنگ و از جنگ به مرگ و بیماری می‌کشاند.

https://www.aparat.com/v/83znB/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86_%D9%88%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%88_%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%84%0A


اگر به موضوع عکس‌ها علاقمند هستید، می‌توانید نوشته‌های مرا در اینستاگرام هم دنبال کنید.