خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار ?
چالش یازده -سه
یازده-سه (موضوع: خودشناسی)
یک:
آیا برای شما مهم است که از فرد یا گروه خاصی کم نیاورید؟ چرا؟
تا چند سال پیش بله بعضی موقعیتها برام مهم بود که کم نیارم (دقیقا نمیدونم چند سال پیش ؟!)?? و اینکار انرژی زیادی ازم می گرفت چون در یک مسابقه پنهانی قرار داشتم و متاسفانه گاهی کم میاوردم و بعدش دور باطل جدیدی از این جریان (کم نیاوردن)شروع میشد اما الان فقط با خودم در رینگ مسابقه هستم. بقول مرحوم باغچه بان که ازش میپرسن چرا روزه میگیری میگه میخوام ببینم چقدر زور خودم رو دارم ؟؟
دو:
چه کار یا کارهایی است که وقتی انجام میدهید متوجه گذر زمان نمیشوید؟
خیلی کارها ?
*(خوندن) یعنی مطالعه اعم از کتاب ..شعر بیشتر از نوع کلاسیک فارسی ...متن های ویرگولی با ارزش...سفرنامه ....زندگینامه و گاهی دعا خوندن
*پیاده روی و حضور در طبیعت
*آشپزی کردن مخصوصا وقتی که مواد اولیه جفت و جور نیستن و ساختن یه چیز جدید از اونا
*نقاشی - نقاشی-نقاشی-
اولیش آبرنگ با حفظ اصول -دومی آکریلیک نسبتا با حفظ اصول -سومی هردمبیل فقط برای دل خودم
*یه کار دیگه ای هست که عاشقش هستم ..تبدیل اشیا بدرد نخور و زشت و کهنه به چیزهای جدید و زیبا ... ممکنه یه نصف روز یا بیشتر مشغول باشم و یهو ببینم هوا تاریک شده و من هنوز مشغول هستم یعنی تا اون طرح تموم نشه ولکن نبستم... خیلی لذتبخشه ??
*مرتب کردن محیط اطراف ...اعم از کمد و کشو و میز و تخت و اوراق و کتب غیره و ذالک ...یعنی اینقدر بهم انرژی میده که نگو ?
*آهان!! این یکی اصلا یادم نبود.... ایده پردازی در موضوعات مختلف .... یعنی همون پرسه های ذهنی البته از نوع مفید که باید براشون یه دفتر تهیه کنم و از ذهنم بکشم بیرون بیارم روی کاغذ بلکه از قوه به فعل در بیان
فکر کنم بس باشه دیگه ?
سه:
آیا شده است که به دلیل محبّت بیاندازه به کسی، از سوی او مورد سوء استفاده قرار گرفته باشید؟
بله اتفاق افتاده اما مقصر اصلی خودم بودم که میدون دادم و ترک این میدون همچین آسون نبوده و نیست و آموختن و آگاهی از مقوله (ارتباط موثر )بهم کمک کرد تا از این مرحله نسبتا عبور کنم هرچند که به مذاق بعضیها خوش نمیاد .
چهار
بهترین تجربههای زندگیتان که دوست دارید تمام مردم خوب جهان بتوانند تجربه کنند، چیست؟
*احساس حضور خداوند در لحظات بسیار آنی و زودگذر
*سفر (مکانش مهم نیست زدن به دل جاده و خارج شدن از هیاهو و روز مرگی )
*تجربه عمیق تر شدن در سبک زندگی و احساس بی نیاز بودن از زرق و برق الکی تحمیلی به زندگی ها مون
*تعلق داشتن به جمع یک دل و دوست داشتنی خانواده و دوستان
*تماشای مناظر زیبای طبیعت
*خوردن غذاهای خوشمزه دست پخت خودم
*هنری بودن یعنی توانایی ( ابراز خود) با هر آنچه که در دسترس هست .
*گپ و گفت با افراد غریبه و رهگذر
*داشتن رویاهای دل انگیز در باره آینده و تماشای بوقوع پیوستن اونها
*تناول میوه از درختی که خود کاشته ای !
*آشتی بعد از قهر کردن
*نوشتن به طریقه (هیچ ترتیب و آدابی مجوی ...هرچه میخواهد دل تنگت بگوی) مثل همین الان نوشتن در ویرگول
*پای صحبت درد دل دیگران نشستن و در حد توان گره از کار دیگران گشودن
دریافت پیامک واریز وجه به کارت بانکی اونم اول صبحی روزی که خیلی پول لازم هستی?
پنج:
آیا در حال حاضر کار یا کارهایی را انجام میدهید که هدف از انجامشان فقط جلوگیری از حرف مردم باشد؟
خیلی کم ...در بعضی جمع ها مراعات کردن لازم هست که حواشی ایجاد نشه ...حوصله درد سر بعد از اون رو ندارم .
شش:
آیا کاری است که شما فکر کنید خرافه است، ولی آشنایان شما، به انجام آن کار اصرار و باور داشته باشند؟
بله بوده و هم چنان هست ولی من مشکلی با این قضیه ندارم آدمها آزادن هرجور دلشون میخواد فکر کنن.
هفت:
بزرگترین اتّفاق زندگی شما که باعث شد بیشتر از همیشه نسبت به خودتان شناخت پیدا کنید چه بوده است؟
اوه ....خیلی اتفاقهای زیاد
مواقعی که در موقعیت دشواری قرار گرفتم که فکر کردم به بن بست رسیدم بعدا که ازش عبور کردم و معنی امتحان الهی و آزمون زندگی رو به وضوح درک کردم و مجموعه اینها هست که باعث (شناخت از خود )شده و این داستان همچنان ادامه دارد ........
هشت:
آخرین باری که جوری قضاوتتان کردند که دلتان سخت شکست را به خاطر دارید؟ میتوانید دربارهاش بنویسید؟
تقریبا روزی نیست که توسط اطرافیان به اشتباه قضاوت نشم و این گاهی یه کوچولو و گاهی بیشتر منو دلگیر میکنه اما خداروشکر یاد گرفتم که ازش عبور کنم و توی فاز دفاع قرار نگیرم. مسئولیت قضاوت اشتباه دیگران در باره من به عهده (دیگران )هست و نه من ....
ناگفته نماند گاهی منهم دچار این قضاوت اشتباه در مورد دیگران میشم و اتفاقا مسئولیت این بخش به عهده منه و دارم روش کار میکنم و اخیرا زودتر و بیشتر متوجه این (قضاوت )میشم و این بنظرم نشانه پیشرفت من هست .
نه:
آیا در ذهن خود به یک تصمیم بزرگ فکر میکنید؟ این تصمیم قرار است چه تاثیرات شگرفی در زندگی شما داشته باشد؟
من همیشه در حال (تصمیمات بزرگ ) هستم اما عملی ترین تصمیم بزرگ من در سال ۱۴۰۲ که برای اون یک مهلت ۶ ماهه در نظر گرفته بودم به آرامی در حال انجام هست و تاثیرات اون ابتدا با خستگی های روحی و جسمی -احساس ناتوانی و اشتباه -کلافه بودن و سردرگمی خودش رو نشون داده و بتدریج با روبراه شدن اوضاع به سمت امیدواری و آرامش پیش میره .
ده:
آیا کاری بوده است که از انجامش خیلی اکراه داشته باشید ولی به اصرار دیگران و یا فرد خاصی به آن کار تن داده باشید و الان پشیمان باشید؟
بله .....دو مقوله مهم ازدواج و انتخاب شغل که هردو با اکراه همراه بودن و تا سالها باعث پشیمانی من بودن ...اما هرچقدر بیشتر از گذشته دور میشم و عاقلانه تر به داستان زندگیم نگاه میکنم از پشیمانی من کاسته میشه و به رضایت من افزوده میشه .به این نکته باور دارم که در هر اتفاقی حکمتی هست که فورا آشکار نمی شه.
یازده:
اگر خدا شما را برای انجام یک ماموریت ویژه خلق کرده باشد، آن ماموریت چیست؟ آیا حواستان به درست انجام دادن این ماموریت هست؟
من به این نکته باور دارم که (الست بربکم قالوا بلی)
و همه ما برای انجام ماموریت خلق شدیم و مدت کوتاهی در این زمین توقف داریم و این عهد و پیمان بین خدا و بنده هم یادآور این ماموریت هست .
اگر قرار هست که خداوند (رب )من باشه پس باید خیلی مراقب باشم اشتباه نکنم و زندگی مجازی این دنیا و مجاز در مجاز من رو دچار اشتباه نکنه .من حواسم هست اما راستش نه همیشه و تمام سعی ام اینه که از خطاهام کم کنم . همین
???????????????
متاسفانه برای این متن نتونستم هیچ تصویری آپلود کنم مقصر منم یا گوشی یا ویرگول نمیدونم ؟؟!!??
مطلبی دیگر از این انتشارات
یازده، شش | خودشناسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
یازده دو مدرسه?
مطلبی دیگر از این انتشارات
یازده _ دو (مدرسه)