یازده_شش

یک: تکنولوژی جدیدی وارد بازار می‌شود که قادر است خواب‌های شما را ضبط و هر زمان که خواستید پخش کند. آیا از این تکنولوژی استفاده می‌کنید؟ چرا؟

نه اینکارو نمیکنم. چون اونوقت علاوه بر اینکه به اتفاق های روزانه م فکر کنم وقت میزارم و به اینکه چرا این خوابا رو دیدم یا این خوابا یعنی چی هم باید فکر کنم.

دو: شما از طرفداران اهدای عضو هستید و کارت اهدای عضو نیز گرفته‌اید. اگر قرار باشد در دو خط کسی که مخالف اهدای عضو است را به این‌کار ترغیب کنید، برای او چه می‌نویسید؟

امام حسن عليه السلام می فرماید: با مردم به گونه اى رفتار كن كه دوست دارى با تو آن گونه رفتار كنند .

تو اگر نیاز به یه عضو داشته باشی توقع داری دیگران بهت کمک کنن، درسته؟ پس تو هم به دیگران کمک کن.

سه: زمان مدرسه وقتی می‌خواهند دانش‌آموزان را به اردو ببرند، از والدین‌ آن‌‌ها رضایتنامه می‌گیرند. آیا تاکنون برای خودتان رضایت‌نامه صادر کرده‌اید؟ یعنی موقعی که دلتان شما را به کاری وامی‌داشته و عقل‌تان شما را از انجام آن کار می‌ترسانده، برای کدامیک رضایتنامه صادر کرده‌اید؟

هیچوقت دلم به حرف مغزم گوش نمی‌دهد اگرم بده بعدش کلی باهاش لج میوفته. وقتی هم که مغز ازش رضایت‌نامه میخواد دلم به حرفش گوش نمی‌ده و کار خودشو انجام میده.

چهار: دیگران چه توانایی و یا استعدادی را در شما می‌بینند که شما نسبت به داشتن آن توانایی و یا استعداد در خودتان تردید دارید؟

بهم میگن نقاشیت قشنگه ولی من اینطور فکر نمیکنم. بنظرم شانسی نقاشی هام خوب در میان. وگرنه من نقاشیم خوب نیست. دیگران زیادی بزرگش میکنم.

پنج: آیا شده است که درباره‎ی یک مسئله یا موضوعی، پافشاری و تعصب بیهوده به خرج داده باشید و بعدها متوجه شده باشید که سخت اشتباه می‌کرده‌اید و حق با بقیه بوده است؟ اگر ممکن است بنویسید آن مسئله یا موضوع چه بوده است؟

یادمه یه بار که رفته بودم با دوستم پارک یه منطقه ی حصار کشیده پیدا کردم و به دوستم اصرار کردم که بیا بریم ببینیم پشتش چیه و اونم گفت نه. منم گفتم خودم تنهایی میرم و هرچی هم که بهم گفت نرو حرف گوش ندادم. اون لحظه اصلا به ذهنم نیومد که وقتی حصار کشیدن لابد یه ملک خصوصیه و موقعی متوجه شدم که وسط باغ بودم و صاحبش رو از دور دیدم و تند و تند از باغ اومدم بیرون.

شش: آیا توانایی این که در هیچ جایی استخدام نشوید و خودتان بتوانید یک شغل مستقل راه بیندازید را در خودتان می‎بینید؟ آن شغل چیست؟

آره. البته اگه بشه به شاعری بگیم شغل. میتونم ساعت ها بشینم توی یه اتاق و با کلمات بازی کنم و شعر بگم. دلم میخواد یه روز واسه خودم یه کتاب چاپ کنم. کتابی که شعراش به دل خودم و بقیه بشینه.

هفت: از برخی از میوه‌ها به عنوان میوه‌های بهشتی یاد شده است. اگر قرار بود از یک "ساز" به عنوان سازِ بهشتی یاد بشود، آن ساز به نظر شما کدام ساز است؟ می‌توانید یک آهنگ زیبا با آن "ساز" را معرفی کنید؟

ویولن قطعا چون ویولن رو واقعا دوست دارم. انگار که می‌تونه با روح ارتباط بگیره یا یه همچین چیزی.

Fairytale از الکساندر ریباک

هشت: همین الان غول چراغ جادو در کنار شما ظاهر می‌شود و به شما می‌گوید که می‌توانید سه آرزو کنید تا برآورده‌اش کند، می‌توانید آن سه آرزو را بنویسید؟

۱.به کربلا سفر کنم.

۲.مشگل فراموشیم برطرف شه.

۳.یه کتابخانه ی پر از کتاب داشته باشم.

نه: اگر قرار بود به طریقی در روز اول سال، یعنی روز عید نوروز، تمام اعمال و رفتار پنهانی مردم ایران (در هر سن و سال و با هر پُست و مقامی) برای همگان علنی و آشکار شود. به نظر شما مردم ایران باز هم این روز را جشن می‌گرفتند؟

شاید آره. چون وقتی چیزی آشکار بشه ۵۰ درصد احتمال جلوی گرفتنش هست و ازین بابت ایرادی نداره. ولی واسه اونایی قصد بدی داشتن جشنشون دیگه جشن نمیشه.

ده: علم پزشکی پیشرفت می‌کند و هر کس می‌تواند، هر تعدادی که بخواهد از خودش تکثیر کند. آیا شما خودتان را تکثیر می‌‌کنید؟ چند نسخه؟ چرا؟ اگر به جز خودتان، بتوانید فقط یک نفر دیگر را تکثیر کنید چه کسی را تکثیر می‌کنید؟

یه نسخه از خودم تکثیر میکنم که بتونم کلی باهاش حرف بزنم. یه نسخه هم از دوستم تکثیر میکنم که همیشه پیشم باشه.

یازده: سال ۱۵۰۰ است. شما تلویزیون را روشن می‎کنید و شبکه‌ی خبر را انتخاب می‌کنید. چند خبر که تصوّر می‌کنید در آن سال قرار است درباره‌ی ایران و یا جهان بشنوید را بنویسید.

درگذشت هوش مصنوعی بزرگ رو تسلیت میگم. ان‌شاءالله که فلزاتش قرین رحمت باشه.

امروز در شمال کشور چین با پدیده ی ماموت های پرنده مواجه ایم که باید متاسفانه عرض کنم افسارشون از دست دانشمندان در رفته و کنترلی بر رویشان ندارند.

آسانسور فضایی که ارتفاع آن به ۸۰ کیلومتر می‌رسد امروز رونمایی شد. این آسانسور که ۳ نفر ظرفیت دارد، ۲۰ ساعت طول می‌کشد که گردشگران فضایی را به فضا ببرد.