ویرگول
ورودثبت نام
Abdol Was Here
Abdol Was Here
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

تا ۲۶ آبان - خستگی تمرکز تصمیم

یه مدتی ننوشتم. البته ۲۳ آبان رو داشتم مینوشتم که خوابم برد. یکی از کارای اضافه ای که در این مدت داشتم انجام می دادم خوندن گسسته بود. که به نظرم اصلا خوب جلو نرفت. یه سری جاها رو واقعا باید رد کنم و اطمینان کنم به یادآوری که با تست در میاد. زمانی هم که برای خوندن میذاشتم اصلا منطقی نبود. مثلا من حوالی ۱۹:۳۰ شروع به خوندن می کردم که در خسته ترین حالت ممکنه ام بود. باید تصمیم میگرفتم و تو ذهنم بود که دیگه از ۱۸ به بعد اصلا کار نکنم. از طرفی هی تو ذهنمه که بک رو بیشتر یاد بگیرم و پول در بیارم. ملت واقعا بعضا خوب پول در میارن. من اصلا از مهارتم استفاده نمیکنم. اصلا بلد نیستم پول در بیارم. این که خیلی چیزا میدونم وقتی با ترس همراه میشه اصلا من و جاه طلب و خواهان نمیکنه. مساله بیشتر روی خواستن چیزی هست یعنی الان من ۲ تا چیز و میخوام و باید با تصمیم درست و اطمینان به تصمیم خودم مسیر رو پیش برم. این هفته سعی می کنم که بعد ۱۸ اصلا کار نکنم. قبل ۱۰:۳۰ شرکت باشم و ددلاینایی که برای خودم تعیین میکنم رو حتما برسونم. دیگه واقعا نمیتونم وقتم رو تلف کنم و به حرف بقیه که سودی نداره توجه بکنم. اخیرا هم متوجه شدم که دارم محکمتر حرف خودم رو میزنم با این حال که اشتباهه ۴۰درصد مواقع ولی نکته اش اینه که هر چی بیشتر اشتباه میکنم تعدادشون کمتر میشه و من رشد میکنم. بعضا متوجه شدم بقیه چون محکمتر حرفاشون و میزنن شنیده میشن. ترس واقعا بدتر از مرگه و باید خودتو اکسپوز کنی و ترس و بندازی کنار. اصلا حال نمیکنم با اینکه نتونم از جایی به بعد خودم و اون چیزی که میخوام رو نداشته باشم. کاری که این هفته حتما انجامش خواهم داد در کنار تموم کردن nest و mongo در واقع تموم کردن گسسته خواهد بود و بعدش شروع به حل مساله می کنم. دیگه از ترس و شروع نکردن حالم به هم میخوره.

تصمیمتمرکزخستگی
Not Waiting Anymore For Anything
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید