چند دقیقه قبل از افطار یکی از اقوام نزدیک، زنگ خانهمان را زد. دختر خوبی است. زیاد پیش ما میآید. دیشب خودش گفته بود که برای افطار خواهد آمد، هرچند روزه نمیگیرد. به قول پدرم: خیلیها از روزه گرفتن خوششون نمیاد ولی همه افطار رو دوست دارن.
نشست و با ما افطار کرد. چند دقیقه بعد هم رفت. از اینجور مهمانها خوشم میآید. لازم نیست برایشان خودت را به زحمت بیندازی. البته چند وقتی است که این مدل رفت و آمدها کمیاب شده...بگذریم.
پ.ن: در میان یادداشتها، ۱۶ فروردین ۱۴۰۱، با کمی تغییر