همه جا پر از ادمه،ادمایی که هر کدوم با باتوجه به اون گذشته درحال سر کله زدن با یه مشکل هستن.
مشکلاتی که شاید حتی خودشون هم ندونند که میشه بهشون گفت عادت یا مشکلات یا حتی مرضی های سمی.امروز قراره که اون چند تا از اون سمی هارو باهم برسی کنیم
*برای نوشتن این پست،با روانشناس-افراد درمان شده-و افراد در حال درمان صحبت شده.
همیشه افرادی که ادعا دارند هیچی بارشون نیست البته نه همیشه ۹۹ درصد اوقات.
یکی از عادات سمی ادعا عه،ادعایی که بعد از به دست آوردنش خداهم بنده نیستی،همه چیو فراموش میکنی.همیشه حتی تو مغزت هم حق رو میدی به خودت ،و بنظرت این درست ترین راهی که داری میری.
بنظرت بقیه درکت نمیکنن و فکر میکنی همه غلط میرن و تو درست میری.
این طرز فکر تو همه چی میشه
تو درس خوندن تو انتخاب سبک زندگی،تو پیدا کردن شریک زندگی و.. .
شاید اسمش رو نذارید ادعا،ولی اسم درستش همینه
متاسفانه بعد از تحقیق راجب این رفتار سمی فهمیدم که خودمم دچار این مشکل هستم.
مغز باید تحت کنترل ما باشه نه ما تحت کنترل اون. همه ی ما یه صدایی تو مغزمون داریم،که من همیشه دارم باهاش دعوا میکنم یا حرف میزنم،وقتی حرف زدن باهاش زیاد بشه کنترل فکر کردن اون صدا از دستتون در میره و اون صدا با بلند ترین صدا درمورد همه چی تو مغزتون حرف میزنه.
و باعث میشه هیچ وقت تمرکز کامل نداشته باشی و حتی نتونی یک ثانیه اون صدا رو آروم کنی:)
خیلی ها این رفتار سمی رو با رفتار بالا اشتباه میگیرند،اما کاملا با هم فرق دارند یه شباهت کوچیک دارند اونم اینکه این هم با صدای مغز کار داره.
اما نوع فکر کردن صدا فرق داره،صدا همیشه درحال زندگی تو گذشته است،صدا از جایی که از بچگی یادش هست رو میاره جلوی چشمات،خیلی جاهاش رو از خودش میسازه، و تنها هدفش نابودی توعه. و متاسفانه تو نمیتونی کنترلش کنی!
و آخرین چیزایی که باید راجبشون حرف میزدم استرس و بی اهمیتیه
که من به دومی دچارم😔
استرس برای همه ی ادم ها واجبه اما گاهی انسان هایی هستند که از اتفاقاتی که نیافتند هم استرس میگیرند.که باعث میشه هیچ وقت نتونن آرامش داشته باشند
و بی اهمیتی همون طوری که گفتم انسان به استرس نیاز داره،و این اشخاص بر خلاف گروه بالا،خیلی آرامش دارند و هیچ جوره استرس نمی‌گیرن.
اگه حتی یکی از این موارد رو داشتین،پیشنهاد میکنم تحقیق کنید درموردش،برگردید به گذشته تا ببنید از کجای کودکی سر چشمه گرفته،قطعا از گذشته سرچشمه گرفته.
بعد هرچی تو مغزتون میاد رو بنویسید،مدیتیشن کنید
و در آخر اگه هنوز هم آروم نبودین با تحقیق های زیاد به یه تراپیست و روانشناس مطمئن مراجعه کنید
تاكید میکنم باید بهترین روانشناس رو با تحقیق پیدا کنید.
:)مرسی که خوندید 🤝
