سلاااااام!بیاین روزای این دو روز گذشته رو براتون تعریف کنم،یعنی شنبه و یک شنبه و خود امروز...
روز عجیبی بود ولی پر نقاشی بود،من همیشه دارم نقاشی میکشم از خط خطی کردن گرفته تا طراحی لباس و همیشه هرچی بکشم رو می چسبونم به دیوار اتاقم که بهتون نشون میدم کل شنبه به نقاشی گذشت و البته پادکستر مورد علاقم پادکست جدید داد و نشستم و پادکست گوش دادم و نقاشی جدید کشیدم من نسبتا کل روز دارم پادکست راوی رو گوش میدم،فردا ۴ تا امتحان داشتم و واقعا نمیخواستم بخونم و خدا هم باهام راه اومد و فردا رو تعطیل کرد
خیلی عجیب تر از دیروز گذشت،بعد کلی مدت که آخرین بار کرونا بود مدرسه مجازی نبود..و آنقدر برنامه های داخلی فوق العاده بود که کل مدت قطع و وصل میشد.
از شنبه تصمیم گرفته بودم برگردم به ورزش پس شروع کردم به ورزش بعد به استراحت کوتاه نشستم و روی کتابم کار کردم کمبود ایده داشت نابودم میکرد
امروز شروع فوق العاده ای داشت،طبق معمول ساعت ۵ صبح بیدار شدم شروع کردم کتاب خوندن و حاضری زدن واسه کلاس،ساعت شد ۸ و رفتم تا کارای خونه رو بکنم،همه خواب بودن و مامانم هم حالش خوب نبود بهترین آهنگ های دنیا واسه ویگن عه با صدای بلند گذاشتم و همه ی کارا رو کردم
رفتم سراغ نقاشی و درس یکم نقاشی کشیدم و پادکست گوش دادم و هنوزم که دارم این پست رو مینویسم دارم گوش میدم
یه ایده ای که تو پینترست دیده بودم و کشیدمشون چهار تا قورباغه کشیدم که بهترین چیز های اتاق منن
مرسی تا اینجا و خوندین^^
