این اولین باری میشه که میخوام از خودم حرف بزنم از مشکلات و حرف های توی مغز خودم
میخوام از سختی های امیلی بودن براتون بگم از اینکه همیشه درگیر خودکشی ام و نمیخوام ذره ای از اکسیژنی که یک درخت برای تولیدش زحمت کشیده است برای من حروم شود!
ولی الان میخوام یکم از خودم بگم و بگم کی هستم!من امیلی عاشق کارهای هنری، و معشوقه ی رنگ زرد و چیز های کلاسیک مینویسم تا شاید تیکه ای از پازل فرهنگ ایرانیان که توسط کودکانی نابود شده رو سر جاش بزارم!
مشکلاتی که دارم هم کم نیست هرکسی که میدونه من مینویسم کلییی بهم حرف میزنن و میگن این کارا به هیچ دردی نمیخوره.
ولی از همه ی این سختی ها که بگزریم من مینویسم برای فرار از تک تک قفس های ساخته شده برای باز کردن بال هایم و پرواز کردن در رویاهایم نوشتن برای فرار خیلی خیلی فانتزیه و همه بهم کلی میگن که خوب نیست که بنویسی و کلی هیت میدن بهم!
من از شما میخوام هر مشکلی که پست هام دارند رو تو این پست برام کامنت کنید^^