نام کتاب: آناکارنینا
نویسنده: لئون تالستوی
مترجم: سروش حبیبی
انتشارات: نیلوفر
تعداد صفحات: 1032
خیلی وقت پیش در کتابخانه درحال گشت و گذار بودم و بین قفسهها درحال چرخیدن، که چشمم به کتاب آناکارنینا از تالستوی افتاد. نویسنده معروفی بود، ولی من تا بحال نام این کتاب او را نشنیده بودم. تصمیم گرفتم کتاب را به امانت بگیرم و مطالعه کنم. شروع کتاب با چنین حجمی برایم بسیار سخت بود و آن را به تعویق میانداختم. بالاخره شروع به خواندن آن کردم. هرچه بیشتر مطالعه میکردم بیشتر جذب آن میشدم و با سرعت و ولع بیشتر ادامه میدادم. به یاد دارم که چنان با سرعت کتاب را تمام کردم که اطرافیانم از من تعجب کردن. بعد از اتمام کتاب از آن به شدت راضی و خرسند بودم. همه را تشویق به خواندن آن میکردم. یکی از دوستانم به من گفت که فیلم این اثر هم ساخته شده است و من به سرعت یک نسخه از آن را تهیه کردم و در اولین فرصت شروع به دیدنش کردم. هرچند که فیلم در برابر کتاب تقریباً هیچ بود و نتوانسته بود حق مطلب را ادا کند. چند سال گذشت و چند وقت پیش که سخنرانیهای برندگان جایزه نوبل را گوش میدادم، متوجه شدم که تمامی آنها از این رمان به عنوان رمانی قدرتمند یاد میکنند و آن را یکی از برترین رمانهای دنیا میدانند. این موضوع برایم جالب بود و به زیبایی این رمان بیشتر پی بردم. رمانی که بدون اطلاع از معروفیتش توانسته بود من را جذب کند. این نشان میدهد علاوه بر اینکه بزرگان ادبیات از خواندن آن لذت میبرند و جذب آن میشوند، برای خوانندههای مبتدی نیز جذابیت دارد. آثاری هستند که بزرگان ادبیات آن را تحسین میکنند، ولی برای مخاطبان عادی جذابیتی ندارد. این رمان از این دسته رمانها نیست و میتواند برای هر مخاطبی جذابیت داشت باشد، خواه خواننده حرفهای باشد خواه مبتدی.