مُِـَِـَِـَِنِْـُِـُِـُِـُِحَِـًِـًِـًِطِـِـِ
مُِـَِـَِـَِنِْـُِـُِـُِـُِحَِـًِـًِـًِطِـِـِ
خواندن ۴ دقیقه·۱۲ روز پیش

ای همیشگی‌ترین عشق

مادر گرام من! ای مه بی‌پایان و نور بی‌کران! حضورت سایه‌سار دلگرمی‌ها و عشق جاودانه است. روزت مبارک ای که زمین را بهشتی کردی!:)

مادرم! مرا ببخش. همیشه پسر بدۀ داستان بودم. همان پسر بده ای که هی می‌گفتی نکن و می‌کرد. حالا می‌خواهم برای یک بار هم که شده پسر خوبۀ داستان شوم. آن که مادرش را دوست می‌دارد و قطرۀ اشک مادرش دلش را خون می‌کند. نوزده سال مرا بزرگ کردی؛ اما من بزرگ نشدم و تو را سالیان سال پیر کردم. بابت تک تک موهای سپیدت عذر می‌خواهم. اما نمی‌خواهم این روز زیبا را با یادآوری خاطرات تلخ و معذرت خواهی تلخ کنم.

شیرین جملات را در وصفت بنویسم کم نوشتم. گران‌ترین زیور را برایت مهیا کنم کم است. دست که سهل است پایت را ببوسم باز کم است. این دنیا و آن دنیایم را به نامت بزنم باز کم است. تو بگو چه کنم؟ جبران آن مهری که تو برای من ححقیر ورزیدی ناممکن است. همانطور که مهر خدا بی‌کران است مهر تو باز بی کران است. معنای زندگی من! چراغ خوف‌آباد و خرابات دلم! ای مه جبین! ای ستارۀ آسمانم! عاشق چشمان قهوه‌ای روشنت بودم، هستم، خواهم بود تا ابد الدهر! دوستت دارم البته نه به اندازه ای که تو دوستم داری. خب! معلوم است هیچ دوست داشتنی به اندازۀ دوست داشتن بی‌ریای مادرانه نیست.چه شب‌ها که خون دل خوردی به خاطر من! چه شب‌ها که چشمانت را خیس اشک کردم! چه شب‌ها که از خواب خود به خاطر من زدی! آن جمله که می‌گوید:« حتی اگر پارۀ آتشی هم باشی باز مادرت تو را دوست دارد.» را تو برایم معنا کردی. بهش باور نداشتم و تو باورم شدی.

خب! این پارۀ آتش، این ننگ جماعت، الان فقط به آغوش تو آرام می‌گیرد. آرام‌ترین نقطۀ دنیا آغوش توست. آن را ازم دریغ نکن. البته می‌دانم که نمی‌کنی چون مادری! این که بگویم بهترین مادر دنیایی شاید حرفی باشد که خیلی‌ها به مادرشان بگویند. پس من به جایش می‌گویم:« برای من بهترین مادر دنیا بودی و هستی.» تا ابد سایۀ گزم مهربانی‌ت برسرم باشد. دنیای خاکستری مرا رنگی کردی دوباره. اگر تو نبودی اینجا نبودم و حتی همین دلیل یعنی «شادی تو» دلیلی کافی است تا تمام تلاشم را برای موفقیت بکنم. قول می‌دهماز این به بعد به جای این که آن پسری باشم که به خاطرش شرمنده می‌شدی و سرت را پایین می‌انداختی، سرت را با افتخار بالا بگیری و بگویی این پسر من است. تو لایق این هستی که به تک تک آرزوهایت برسی. روز مادر بهانه است، هر روز و هر روز برایم ارزشمندتر از روز قبلی! پس بدان این روز را بهانه کردم تا اندکی از آن زحماتت را با یک لبخند بر لبانت جبران کنم. اکنون که لبخند زدی، آری! همان لبخند دلنشینت را می‌گویم، میخواهم بدانی این امیر به داشتنت افتخار می‌کند. تو بزرگم کردی و از این بابت تا ابد ممنونتم. تو بزرگترین نعمتی هستی که خدا به من داده است. بیچاره آن بچه‌هایی که از داشتن مادری مثل تو محروم شده‌اند. اگر من بودم جای آنها و تو را نداشتم نمی‌توانستم زندگی کنم. البته که دور از جان و انشاالله که سایۀ تو تا ابئ روی سرم است. اما حقیقت این است که تو یکی از بزرگترین دلایلم برای ادامه زندگی منی! مادرم، تاج سرم

باید برم کاغذ گراف برا خودم بگیرم
باید برم کاغذ گراف برا خودم بگیرم





پ.ن.1: بزارین بگم قضیه از چه قراره! شنبه بود و داشتم می‌اندیشیدم برای روز مادر چه کنم. جرقه! بووووم! تا حالا هر چی که بگی براش خریدم برا همون نمیدونستم تا یه ایده به ذهنم رسید. یه آلبوم! از دیجی کالا سفارش دادم و چهارشنبه میرسه دستم. دیر نیست؟ دیر که دیره ولی از اونجایی که قراره دوشنبۀ هفته دیگه برگردم قاین همون موقع اینو بهش میدم. یه چند تا عکس هم گلچین کردم که متاسفانه از اونجایی که این گوشیمو نو خریدم و عکسای قبلی قاین و از دسترس خارجه تعدادشون کم بود. بعدشم نامه بالا رو توی یه کاغذ گراف نوشتم و میخوام تا کنم بزارم صفحۀ اول آلبوم.

اینم عکسا
اینم عکسا

پ.ن.2: اول این که احترام مامانم جلوم خیلی بالاست و هیچ وقت حتی وقتی بچه بد داستان بودم تو صداش نزدم. دلیلی که تو این نامه تو تو صحبت میکردم این بود که میخواستم نامه صمیمی تر شه.

پ.ن.3: میدونم. نامه از نظر نگارشی کلی مشکل داره. ولی خب این سبک منه. شاید مسخره‌ش کنین ولی خب من حال میکنم اینجوری بنویسم پس اینجوری مینویسم. حالا یا درکش کنین یا به بزرگی خودتون ببخشین. اگرم کوچیکین(مثل ماهو😜😂) کامنت بزارین تا بهتون بگم چجوری درکش کنین.🤣👻

پ.ن.4: راستی! رفیقای ویرگولی! قراره چند روز دیگه برگردم ویرگول. منظورم اینه که برمیگردم و سرتونو میخورم. دیگه قرار نیست مث دو ماه اخیر حضورم کم رنگ بشه. قراره خیلی باشم. پس منتظر باشین. خیلی زود به پستتاتون سر میزنم.😉 دوستتون دارم خیلی زیاد!:)🥂

دوست داشتنیمعنای زندگیمادرروز مادرقلب
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید