قطعا حالا دیگر از فاز انکار عبور کردهایم یا در دو به شک پا گذاشتن به این مرحله هستیم. امیدی به دستگاه ویروسیاب و کمک و تدبیر دولتی هم نیست. پیشنهاد میکنم به اخبار دارو و واکسن هم امیدوار نباشید، دستکم ماهها برای رسیدن به ما طول میکشد.
از بزرگنمایی رسانه که بگذریم تمام پیشبینیها نشان میده دنیا سال سختی پیش رو دارد، ما که پیش از این بحران هم در رکود نسبی بودهایم.
در این مدت بخصوص در یک ماه گذشته، کسب و کارهای گردشگری (هتل، خطوط هوایی، حمل و نقل بین شهری، ...)، تاکسیهای اینترنتی، خرده فروشیها (فروشگاههای پوشاک و لوازم خانگی و ...)، خشکشوییها، آرایشگاهها، باشگاههای ورزشی و از همه مهمتر رستورانها، کافیشاپها و شیرینیفروشیها تقریبا تعطیل شدهاند. چشمانداز مثبتی هم برای عادی شدن شرایط دیده نمیشود، چون دشمن نامرئی بیرون از خانه منتظر است و با کوچکترین سهلانگاری در رعایت موارد بهداشتی، ضربه کاری را وارد خواهد کرد. این یعنی سایه فشار مضاعف بر بازارها ادامه دارد.
باز هم اگر فکر میکنید چنین نیست به میزان تقاضای بیمه بیکاری در آمریکا نگاه کنید، این آمار نشان میدهد مردم چشمانداز مثبت و به این زودی امید به برگشت به کار ندارند.
برگردیم به ایران. دولت و نهادهای متولی هر کدام در راستای احساس تکلیف، در این مدت سعی کردهاند کاری انجام دهند. پیشتر اینجا در مورد کمکهای دولتی توضیح دادم و اینکه نباید منتظرش بود:
چه کسانی باید تاوان بدهند؟
نهادهای متولی هم کم و بیش با کارهایی همچون پویش #از_خانه_بخریم و تلاش برای آنلاین کردن کسبوکارهای محلی کوچک، تلاش کردند بخشی از تقاضای از دست رفته را جبران کنند که بنظر نمیآید موفقیتی کسب شده باشد. من حداقل گزارشی ندیدم.
چنین شد که افرادی شروع کردند به مقابله با اثرات اقتصادی کرونا با هر ظرفیت و ابزاری که در اختیار دارند و اجرای راه حل هایی عملیاتی برای حمایت از کسب و کارهایی که تعطیل شدهاند! بعید به نظر میآید اما شدنی است. راهکار در تجمیع ظرفیت فضای دیجیتال و کنش جمعی مردم در قالب «جمعسپاری» است که علیظریف هنرور نام آن را «نسیه معکوس» گذاشته است.
نسیه معکوس به این معنی است که افراد در صورت توان برای حمایت از کسب و کارهای محلی مورد علاقهشان، با پرداخت مبلغی به کسب و کار(مثلا رستوران) در امروز، خدمات آن کسب و کار(غذا) را در ماههای بعد از عادی شدن شرایط دریافت کنند. حال کسب و کارها میتوانند با توجه به نیاز مالی خود و شرایط اقتصادیشان و نوع خدماتشان پیشنهادهای خاصی نیز برای مشتریانشان ارایه کنند. به عنوان مثال میتوانند خدمات آینده را با قیمتی کمتر از قیمت واقعی به مشتریان پیشنهاد دهند. با توجه به شرایط تورمی اقتصاد ایران دادن تخفیف انگیزه مناسبی برای مشتریان خواهد بود.
عده زیادی مثل من فقط به این راه حل فکر کردند اما تعداد معدودی این کار را انجام دادند. مثال خوبش کمپین نودونو و نمونه خارجی آن سایت SaveOurFaves که هر دو کمتر از یک ماه است که راه اندازی شدهاند. شما از بین کسب و کارهای ثبت شده، انتخاب میکنید و مبلغی به عنوان اعتبار استفاده از خدمات یا محصول آن کسب و کار، با تخفیف قابل توجه، خرید میکنید و میتوانید تا زمان مشخصی مثلا تا آخر سال 99 از آن استفاده کنید.
نسیه معکوس چه فایده ای دارد؟
این نگرانی ممکن است وجود داشته باشد که "چه تضمینی برای ارائه سرویس از سوی کسب و کار یا حتی بقای آن تا زمان مهلت استفاده از اعتبار وجود دارد؟" پاسخ "اعتماد" است.
هدف این رویکرد، حمایت مردم از کسب و کار مورد علاقه شان و زنده نگه داشتن آن است. احتمالا ما به رستوران مورد علاقه مان اعتماد نسبی هم داریم.
نکته دیگر اینکه ما مردم تلاش میکنیم چراغ این کسب و کارها روشن بماند و اگر نماند حاصل یک تلاش جمعی از دست رفته است. یادمان باشد در این بحران هر کسی سهمش رو می پردازد، یکی با تعطیلی کارش یکی با از
دست رفتن کمی پول و بسته شدن رستوران مورد علاقهاش.
امیدوارم این پلتفرم برای استفاده تمام کسب و کارها فعال شود و در سایهی اعتماد مشتریان وفادار، چراغ کسبی خاموش نشود.
پ.ن : اصطلاح "نسیه معکوس" و بخشی از توضیح را از مطلب علیظریف هنرور نقل شده در کانال تلگرامی "یک لیوان چای داغ" حامد قدوسی امانت گرفتهام.