در لحظاتی که کلمه ی باید از دهانم خارج میشود ، اولین چیزی که در ذهنم نقش میبندد سوالِ (این باید رو از کجا میاری ؟) از خودم هست ، فی الواقع اگر همه ی ما به این کلمه ی «باید» دقت کنیم در خواهیم یافت در بسیاری از اوقات این «باید» از هست ها نشأت نمیگیرد .
در بسیاری از مکاتب فلسفی «باید» بعد از یک «هست» می آید و نه به دلخواه شخص گوینده .
«هست ها» همان واقعیت ها هستند ،صحیح است ما بر اساس واقعیت ها ، بایدهای خودمان را بچینیم .
تا «هست»ی وجود ندارد اجازه آوردن کلمه ی «باید» را نداریم .
در مبانی فلسفی هست ها نشاندهنده جهان بینی و بایدها نشانه ی ایدئولوژی هستند .
بنگرید به باید های زندگیتان.